کتاب تیغ ظهر
معرفی کتاب تیغ ظهر
کتاب تیغ ظهر، نمایشنامهای خواندنی و زیبا از آرش آزادی چالایه است. نمایشنامهای که در یک ظهر تابستانی در رستوران آقای محمدی اتفاق میافتد.
دربارهی کتاب تیغ ظهر
تیغ ظهر، در یک ظهر تابستانی اتفاق میافتد. در یک رستوران و با حضور مردمی عادی. رستوران آقای محمدی یک رستوران است که ماجراهای نمایشنامهی تیغ ظهر در آن اتفاق میافتد. بخشهایی از رستوران در دید ما هستند و بخشهایی که نمیبینیم، شاید همانجاهایی هستند که نیاز به دقت بیشتر دارند. تیغ ظهر داستانهایی از زندگی مردم عادی است که آرش آزادی چالایه به خوبی آن را پرداخته است و چالشهایی را مطرح کرده است که قابل تامل و بررسی هستند.
کتاب تیغ ظهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن نمایشنامه لذت میبرید و از طرفداران تئاتر هستید، حتما از کتاب تیغ ظهر خوشتان میآید.
بخشی از کتاب تیغ ظهر
محمدی: راستی این پسره نیومد؟
فرهاد: کی؟
محمدی: همین پسره پیکه، کی بود اسمش؟ حمید بود کی بود؟
فرهاد: حامد؟
محمدی: ها؟
فرهاد: (نگاهی به ساعت می کند) میاد الان دیگه پیداش میشه
محمدی: گفته وای میسم؟ باز قالمون نذاره بره
فرهاد: والله چی بگم؟
محمدی: نه جدی، دوباره مث اوندفعه بی خبر نذاره بره
فرهاد: حالا باهاش حرف میزنم
محمدی: آره
فرهاد: باشه
محمدی: حالا چی میگه؟ درد دلش چیه؟
فرهاد: والله ...
محمدی: بحث حقوقه؟
فرهاد: حقوق هم هس، ولی همش حقوق نیس
محمدی: پس چی؟ حقوقه دیگه
فرهاد: والله پیش ما که اومد خدا شاهده تا سر برج بحث حقوقو نکرد، سر برج بهش گفتم چقد بهت بدم، گفت من پیش مهدی عزتی بودم صد و بیست می گرفتم، روزی چهارتومن، راستم میگفت، گفتم باشه منم صد و بیست بهت میدم
محمدی: فرهاد حقوق فایده نداره، از من بشنو ... دارم با سی سال سابقە مدیریت اینو بهت میگم، پیک جماعت حقوق بهش بدی کار نمیکنه
فرهاد: آی محمدی، اونجوری نیس به خدا این فرق میکنه
محمدی: باشه عیب نداره، حقوق بهش بده، ولی ببین کی بهت گفتم، پیک فقط باید باهاش پرسی حساب کنی، حقوق بدی کار نمیکنن
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه