دانلود و خرید کتاب خروج اضطراری اینیاتسیو سیلونه ترجمه مهدی سحابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب خروج اضطراری اثر مهدی سحابی

کتاب خروج اضطراری

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۳.۰از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب خروج اضطراری

کتاب خروج اضطراری مجموعه شش داستان نوشته اینیاتسیو سیلونه است این کتاب با ترجمه روان مهدی سحابی منتشر شده است.

درباره کتاب خروج اضطراری

از نظر اینیاتسیو سیلونه عالی‌ترین وظیفه نویسنده این بود که تجربهٔ همگانی را به شعور همگانی تبدیل کند. براساس همین اعتقاد، او بر آن بود که «جای واقعی یک نویسنده، میان مردم و بیرون از قلمرو تشکیلات سیاسی است». 

۵ داستان از این کتاب روایت‌هایی ساده در محیط روستایی است اما بخش اصلی کتاب داستان خروج اضطراری است که نیمی از حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. اینیاتسیو سیلونه در این بخش مهم از کتاب از زندگی و دوران کودکی‌ خودش می‌گوید و سپس به شکل خلاصه شرح می‌دهد که چطور به فردی انقلابی تبدیل شد. در نهایت به شکل کامل به جلسات کومینترن در مسکو می‌پردازد. جلساتی که در آن اعضای حزب اسیر سیاست‌ها و اوامر استالین شدند و دیگر اعضای بلندپایه مانند تروتسکی را حذف می‌کردند.

اتفاقاتی که در این جلسات رخ داد به حدی برای سیلونه غیرقابل هضم بود که نهایتا باعث شد او از حزب کناره‌گیری کند، او در این داستان روایت این جلسات را با زبانی جذاب مطرح می‌کند. 

خواندن کتاب خروج اضطراری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره اینیاتسیو سیلونه

اینیاتسیو سیلونه متولد ۱ مهٔ ۱۹۰۰ است و در ۲۲ اوت ۱۹۷۸ درگذشته است. سیلونه کودکی را با فقر گذراند و در زمین‌لرزه سال ۱۹۱۵ ایتالیا پدر و مادر و پنج برادر خود را از دست داد. او در ۱۹۲۱ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست و شروع به مبارزه با دستگاه فاشیستی موسولینی کرد. در ۱۹۲۷ سفری به شوروی کرد و پس از بازگشت از آن سفر مانند نویسندگان دیگر خود آندره ژید و آرتور کوستلر راه مستقلی در پیش گرفت. او پس از بازگشت از شوروی و تحت تأثیر مشاهدات عینی‌اش از آن حزب خارج شد و راهی مستقل در پیش گرفت. سیلونه که سال‌ها از پیشگامان مبارزه با فاشیسم بود، به نیکی دریافته بود که دغدغهٔ احزاب کمونیست برقراری دمکراسی نیست. از کتاب‌های او می‌توان به فونتامارا، نان و شراب، مکتب دیکتاتورها، دانهٔ زیر برف، یک مشت تمشک، خروج اضطراری، ماجرای یک پیشوای شهید، راز دل لوکا و روباه و گلهای کاملیا نام برد. 

بخشی از کتاب خروج اضطراری

مرد ریزنقشِ ژنده‌پوشِ پابرهنه‌ای، دستبندبه دست با دو ژاندارم، در کوچهٔ خلوت و خاک‌آلود می‌آمد. راه‌رفتنش حالتی جستان و رقصان و دردآمیز داشت، گویی لنگ بود یا یکی از پاهایش زخمی شده بود. ژاندارم‌ها، با یونیفورم‌های سیاهشان، در روشنای تند آفتاب تابستانی به نظر دو جنازه می‌رسیدند و سروروی خاک‌آلود مرد ریزنقش در میان آن دو بسیار به چشم می‌زد؛ به حیوانی می‌مانست که از گودالی پر از گل ولای بیرون کشیده شده باشد. با هر گام رقص‌آگین او، از کیسه‌ای که روی دوشش بود صدایی مانند جیرجیر زنجره بلند می‌شد.

هنگامی چشمم به این مجموعهٔ رقت‌انگیز و خنده‌آور افتاد که در درگاه خانه‌مان نشسته بودم، کتاب الفبایی روی زانو داشتم و با مشکلِ حروف باصدا و بی‌صدا سروکله می‌زدم؛ آن نمایش غیرمنتظره مایهٔ شادی‌ام شد و به خنده‌ام انداخت، نگاهی به دوروبرم انداختم تا شاید کسی را پیدا کنم که در آن شادی با من شریک باشد و در همان لحظه، از درون خانه صدای پاهای سنگین پدرم را شنیدم که نزدیک می‌شد.

با خنده به او گفتم: «نگاه کن چقدر خنده‌دار است.»

اما پدرم اخمی کرد و به من خیره شد، گوشم را گرفت و بلندم کرد و مرا به اتاق خودش برد. هیچ‌گاه او را تا آن حد از خودم خشمگین ندیده بودم.

گوشم را که به درد آمده بود مالیدم و پرسیدم: «مگر چه کار بدی کردم؟»

«هیچ‌وقت نباید به کسی که دستگیر شده خندید، هیچ‌وقت.»

«چرا؟»

«برای این‌که نمی‌تواند از خودش دفاع کند. بعد هم، شاید بی‌گناه باشد. در هر صورت، آدمی است که به دردسر افتاده.»

بیش از آن چیزی نگفت و مرا با مشکلی از نوعی کاملا تازه تنها گذاشت و رفت. دیگر به حروف باصدا و بی‌صدا، و ترکیب‌های بغرنجشان، هیچ علاقه‌ای نداشتم.

همان شب به‌جای این‌که از من بخواهد در ساعت همیشگی به بستر بروم، مرا با خودش به میدانگاهی برد، کاری که بسیار به‌ندرت می‌کرد؛ و به‌جای این‌که همچون همیشه به‌سراغ دوستانش در «انجمن تعاون» برود، به کافهٔ «آقاها» رفت که چند نفری دور میزهای آن در هوای آزاد نشسته بودند و بعد از آن روز گرم و دم‌کرده هوایی می‌خوردند. در کنار میز پدرم، بازپرس و دکتر سرگرم گفت‌وگو بودند.

نظرات کاربران

سید رضا بهروزنژاد
۱۴۰۰/۰۸/۰۶

با سلام داستان های کوتاه اول کتاب رو فقط با کلمه ی لطیف میتونم وصف کنم .... نیمه ی دوم کتاب هم برای کسایی که به مطالعه درباره حزب کمونیست علاقه دارن جالبه من که خودم از بخش دوم هم لذت

- بیشتر
AS4438
۱۴۰۱/۰۵/۱۷

جالب بود.

mehrnoush lotfi
۱۴۰۰/۰۷/۲۰

داستانهای کوتاه از دوره فاشیست در ایتالیا و قبل از اون. عمده متن توضیحاتی راجع به حزب کمونیست ایتالیا و درگیری های سیاسی و جریانات درون حزبیه که برای من بههیج وجه جالب توجه نبود.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۴۱)
«هیچ‌وقت نباید به کسی که دستگیر شده خندید، هیچ‌وقت.» «چرا؟» «برای این‌که نمی‌تواند از خودش دفاع کند. بعد هم، شاید بی‌گناه باشد. در هر صورت، آدمی است که به دردسر افتاده.»
احسان رضاپور
آزادی یعنی که انسان این امکان را داشته باشد که شک کند، اشتباه کند، جست‌وجو کند، حرفش را بزند، بتواند به هر مقامی، چه مقام ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سیاسی نه بگوید.
Rghaf
«خدای من، کمکم کن که در زندگی محتاج به خیانت نباشم.»
Rghaf
خوشا به حال تشنگان عدالت.
Rghaf
گفتم: «آزادی یعنی که انسان این امکان را داشته باشد که شک کند، اشتباه کند، جست‌وجو کند، حرفش را بزند، بتواند به هر مقامی، چه مقام ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سیاسی نه بگوید.» آن مقام بلندپایهٔ فرهنگی با حالتی انزجارآلود گفت: «این‌که شما می‌گویید یعنی ضدانقلاب.»
Rghaf
«آزادی یعنی که انسان این امکان را داشته باشد که شک کند، اشتباه کند، جست‌وجو کند، حرفش را بزند، بتواند به هر مقامی، چه مقام ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سیاسی نه بگوید.»
AS4438
«وقتی سن آدم از یک حدی گذشت، دیگر خودش از چیزی لذت نمی‌برد، بلکه به خوشی دیگران خوش است. همان‌طور که پدرها از خوشی بچه‌هایشان لذت می‌برند.»
AS4438
آزادی یعنی که انسان این امکان را داشته باشد که شک کند، اشتباه کند، جست‌وجو کند، حرفش را بزند، بتواند به هر مقامی، چه مقام ادبی و هنری و فلسفی و چه مقام مذهبی و اجتماعی و حتی سیاسی نه بگوید.
Rghaf
در این ناحیه، شرایط زندگی همواره بسیار دشوار بوده و درد و رنج همیشه به‌عنوان نخستین چیزی تلقی می‌شده که سرنوشت باید نصیب آدمی می‌کرده است.
Rghaf
زندگی همین است، پاک از دست رفته‌ام. کاش دست‌کم می‌دانستم برای چه.
Rghaf

حجم

۱۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

حجم

۱۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۶۶ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان