کتاب دکتر ژیواگو
معرفی کتاب دکتر ژیواگو
کتاب دکتر ژیواگو اثر بوریس پاسترناک است که انتشارات نگاه آن را با ترجمهی علی اصغر خبرهزاده به چاپ رسانده است. این کتاب به موضوعاتی میپردازد که در زمان انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی این کشور (۱۹۱۸_۱۹۲۰) رخ داده است. دکتر ژیواگو نام شخصیت اصلی کتاب است، دکتری شاعر که در بحبوحهی جنگ، عاشق دو زن میشود.
نسخه الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید. برای آشنایی با شیوهی خرید کتاب دکتر ژیواگو میتوانید راهنمای خرید و پرداخت آنلاین در بخش سوالات متداول را مطالعه کنید.
درباره کتاب دکتر ژیواگو اثر بوریس پاسترناک
رمان دکتر ژیواگو را یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک جهان میدانند. کتابی که شجاعت نویسندهاش را بهخوبی نشان میدهد. زمانی که صحبت از حکومتهای توتالیتر و تمامیتخواه یک تابو بود، او از این جریان نوشت. پاسترناک در قالب داستانی گیرا و جذاب وقایعی را که در روسیه از سال ۱۹۱۴ تا اوجگیری کمونیسم اتفاق افتاد، دقیق و موشکافانه بازگو میکند. او از انقلاب روسیه انتقاد میکند و حکومت را زیر سؤال میبرد. انقلابی که از نظر بسیاری افراد باعث تحولاتی مثبت شد و حکومت تزاری شوروی را از بین برد، از دید پاسترناک، که در قالب شخصیت روشنفکر داستان روایت میشود، پدیدهای مبارک نبود و اتفاقاً باعث زوال اخلاقیات شد.
کتاب دکتر ژیواگو فقط یک داستان سیاسی نیست. شما از عشق میخوانید و دکتری شاعر که در میانهی جنگ و اتفاقات سیاسی نمیتواند از دوست داشتن و احساسات خود دست بردارد. پاسترناک روایتی خاص و جذاب را از عشق بیان میکند. دکتر ژیواگو فردی است شاعرمسلک که نمیتواند با چهرهی خشن جنگ کنار بیاید و دچار درگیریهای شدیدی شده است.
این رمان عواقبی را که جنگ بر افراد و خانوادهها تحمیل میکند نشان میدهد. ژیواگو عاشق «لارا»ست و این مسئله برای او تبعات زیادی به همراه داشته است. عشق به دو زن، درگیریهای ذهنی و فکری و از همه مهمتر روزگاری که با جنگ درآمیخته شده است، شخصیت اصلی داستان را در مسیری قرار میدهد که هیچ کنترلی روی آن ندارد و نمیتواند وقایع را مدیریت کند. در این کتاب از زبان دکتر ژیواگو شعرهایی خواهید خواند که بر زیبایی و جذابیت کتاب افزودهاند. شاید یک از دلایلی که خوانندگان را جذب این کتاب کرده است تلفیق دو واقعیت در کنار هم باشد. عشق و جنگ. دو چهره از زندگی که گاهی میتوانند در هم تنیده شوند و داستانهایی عجیب خلق کنند.
چرا باید کتاب دکتر ژیواگو با ترجمه علیاصغر خبرهزاده را بخوانیم؟
کتاب دکتر ژیواگو یکی از آثار برجستهی ادبیات کلاسیک جهان به شمار میرود. داستان، ترکیبی از حماسه و عشق است. نه آنچنان غرق در انتقاد به سیاستهای جامعهی زمان خود میشود که احساس کنید با داستانی صرفاً انتقادی سروکار دارید، و نه فقط از عشق میگوید که به نظرتان برسد رمانی عاشقانه پیش رویتان است. دکتر ژیواگو رمانی است که مخاطب را با خود همراه میکند و همزمان با روایت داستانی عاشقانه از حوادث اجتماع و مشکلات آن نیز میگوید.
خواندن رمان دکتر ژیواگو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
افرادی که علاقهمند به ادبیات روسیه هستند. آنها که به دنبال خواندن داستانی جذاب میگردند. دکتر ژیواگو برای همهی افراد کتابخوان و علاقمند به داستان میتواند جذاب و خواندنی باشد، مخصوصاً آنهایی که به خواندن داستانهایی دربارهی جنگ، حماسه و عشق علاقهمندند.
درباره بوریس پاسترناک
بوریس لئوندوویچ پاسترناک در سال ۱۸۹۰ در مسکو متولد شد. او در خانوادهای هنرمند رشد و تحصیل کرد. پدرش نقاش و تصویرگر آثار تولستوی بود و مادرش پیانیست معروف کنسرت. عجیب نیست وقتی دربارهی حس شاعرانگی و کتابهای شعر پاسترناک میخوانیم. در چنین خانوادهای بستری مناسب برای بروز استعداد فرزندان وجود دارد. مسیر تحصیل و رسیدن به علاقهی اصلی این نویسندهی بزرگ کمی پیچوخم داشت. او در ابتدا تحت تأثیر آهنگسازی به نام اسکریابین بهمدت شش سال یعنی در بازهی زمانی ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۰ به مطالعه و تحقیق دربارهی رشتهی آهنگسازی پرداخت. سال ۱۹۱۲ زمانی بود که متوجه شد موسیقی، هنری نیست که او بخواهد در آن شکوفا شود و تصمیم به تحصیل در رشتهی فلسفه گرفت. او برای این کار به آلمان و شهر ماربورگ رفت، اما پس از چهارماه و بعد از سفری که به ایتالیا داشت به روسیه بازگشت.
پاسترناک بعد از تجربهی فلسفه و موسیقی تصمیم گرفت خود را وقف ادبیات کند و از این مرحله به بعد، پاسترناک شاعر و نویسنده متولد شد. او کتابهای شعر بسیاری منتشر کرد که درونمایهی برخی از آنها انقلاب و جنگ بود. اولین کتاب شعر وی به نام «توأمان در ابرها» در سال ۱۹۱۴ منتشر شد و تا سال ۱۹۳۱ که از مسکو به قفقاز مهاجرت کرد بیش از ده عنوان کتاب دیگر هم به چاپ رساند.
این شاعر پر کار سرانجام آنقدر مورد توجه قرار گفت که در اولین کنگرهی نویسندگان در سال ۱۹۳۴ بهعنوان بزرگترین شاعر معاصر روس قلمداد شد. البته او به شاعری بسنده نکرد و به ترجمهی آثار بزرگی مثل درامهای اصلی شکسپیر، چندین اثر گوته و... پرداخت. در سال ۱۹۴۱ و با شروع جنگ جهانی دوم، پاسترناک به شهر چیستاپل نقل مکان کرد. در آنجا و زمانی که تحت تأثیر وقایع جنگ بود اشعاری میهنپرستانه مانند «قصه ترسناک» و «پاسگاه مرزی» را نوشت. او در این بین تصمیم گرفت داوطلبانه مدتی را بهعنوان خبرنگار نظامی در جبهه بگذارند. در سال ۱۹۴۶ او کار بر روی دکتر ژیواگو را شروع کرد و در سال ۱۹۵۷ این شاهکار منتشر شد. اثری که بهسرعت مورد توجه و تحسین منتقدین قرار گرفت.
این نویسندهی مشهور، سرانجام در ۳۰ مه ۱۹۶۰ بر اثر سرطان ریه در شهر پردلکینا، نزدیک به مسکو، به خوابی ابدی فرو رفت.
درباره ممنوعیت کتاب دکتر ژیواگو
پاسترناک نوشتن کتاب دکتر ژیواگو را در سال ۱۹۵۶ به پایان رساند اما به دلیل مخالفت با سیاستهای رسمی شوروی در آن سالها اجازهی انتشار نیافت. ولی اثر خوب هیچوقت فراموش نخواهد شد. این اشتباه بزرگ حکومت شوروی بود که گمان کرد میتواند با ممنوعیت کتاب، آن را از بین ببرد. دکتر ژیواگو راه خود را برای رسیدن به اوج، پیدا کرد. در سال ۱۹۵۷ ناشری ایتالیایی آن را در کشور خود چاپ کرد. شاید هرگز تصور نمیکرد در مسیر کمک به چاپ اثری جاودانه قرار گرفته باشد. کتابی حماسی که بهعنوان یکی از بهترینهای ادبیات جهان به شمار میرود. هرچند با انتشار این کتاب توسط ناشر ایتالیایی پاسترناک بهطور کامل توسط مقامات شوروی طرد شد و تبعاتی برای این نویسنده داشت، ولی از واقعیت نمیتوان فرار کرد.
کتاب دکتر ژیواگو در سال ۱۹۵۸ جایزهی نوبل ادبیات را به دست آورد، هرچند پاسترناک بهعلت تهدیدهای مقامات شوروی مجبور شد آن را رد کند. این رمان بهسرعت دیده و جزو پرفروشترین کتابهای بینالمللی شد. کتابی که حتی به نویسندهاش اجازهی دریافت مهمترین جایزهی ادبیات جهان را ندادند، خانه به خانه، شهر به شهر و کشور به کشور را پیمود. این کتاب سرانجام در سال ۱۹۸۸ در روسیه نیز به چاپ رسید.
نظرات افراد و مجلههای مشهور درباره دکتر ژیواگو
نیویورکر دربارهی رمان دکتر ژیواگو نوشت: «یکی از برترین کتابهای زمان معاصر.»
مجله کتاب نیویورک نیز در ستایش این کتاب نوشت: «این فرصتی است برای خواندن یکی از بهترین رمانهای تمام دوران.»
چه کسانی این رمان را تاکنون به فارسی ترجمه کردهاند و بهترین ترجمه کدام است؟
کتاب دکتر ژیواگو در ایران با ترجمهی علیاصغر خبرهزاده توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است که به نظر میرسد یک از بهترین ترجمههای موجود در بازار باشد. در سال ۱۳۸۸ نشر «واژه» با ترجمهی کامران بهمنی این کتاب را منتشر کرد که یکی از قدیمیترین ترجمههای موجود است. همچنین انتشارات «باهم» نیز کتاب را با ترجمهی اسماعیل قهرمانیپور منتشر کرده است. انتشارات «نظاره» نیز ترجمهای دیگر از این کتاب را توسط سوسن اردکانی روانهی بازار نشر کرد.
اقتباسها از این رمان
در سال ۱۹۶۵ دیوید لین فیلمی با اقتباس از کتاب دکتر ژیواگو و به همین نام ساخت. همپنین در سال ۲۰۰۵ سریالی در روسیه از روی این کتاب ساخته شد.
بخشی از متن کتاب دکتر ژیواگو
«آنها میرفتند، همچنان میرفتند، و هنگامی که سرود ماتم قطع میشد، مانند این بود که در طول مسیرشان صدای پاها، اسبها و وزش باد شنیده میشود.
رهگذران کنار میرفتند تا راه را بر مشایعتکنندگان باز کنند، تاج گلها را میشمردند و علامت صلیب میکشیدند، کنجکاوان به این گروه میپیوستند و میپرسیدند: «که را به خاک میسپارند؟» جواب میشنیدند: «ژیواگو» - درست، ثواب دارد، برای این مرد دعایی بکنیم - مرد نیست، زن است - چه فرق میکند. خدا بیامرزدش. مراسم خوبی است.
آخرین لحظات به سرعت میگذشت - لحظاتی بودند حساس و بازنگشتنی. «زمین خدا و آنچه را که در بردارد، جهان و تمام موجوداتش.» کشیش، با دست علامت صلیب رسم کرد و یک مشت خاک بر «ماریانیکلایونا» پاشید. سرود «با ارواح پاکان» را خواندند. بعد حرکت غیرارادی و شتابآمیز شروع شد. درِ تابوت را بستند، میخ کوبیدند و در قبر گذاشتند.» بارانی از خاک و کلوخ بر تابوت بارید و صدایی مانند طبل برخاست و در آن واحد با چهار بیلچه آن را پوشانیدند. تپه کوچکی درست شد. پسربچهای ده ساله از تپه بالا رفت.»
حجم
۶۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
حجم
۶۹۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴۰ صفحه
نظرات کاربران
خیلی گرونه ارزونترش کنین
ترجمه این کتاب افتضاحه. هرکس انگلیسی بلده میتونه بره با نسخه انگلیسی مقایسه کنه تا ببینه چقدر پرته مترجم از متن. حیف از این داستان خارق العاده که زیر دست همچین ترجمه ای نابود شده. شخصا توصیه میکنم صبر کنید
میتونم راحت بگم که بیشتر رمانهای معاصر روسی رو خوندیم.چخوف،تولستوی،ناباکوف،گوگول و...و از جنگ وصلح تا کتاب ابلوموف تونستم ارتباط برقرار کنم.اما این کتاب بعد دوفصل رها کردم و بعد چندماه وپایان امتحانات قصد دارم دوباره شروع کنم.سوالم اینه شما تونستید
فیلم این کتاب جایزه ی اسکار برده من خودم هیچ وقت از خوندن رمانای روسی پشیمون نمیشم.
داستان دلدادگی در بحبوبه انقلاب و جنگ احساس عذاب وجدانِ خیانت و مسولیت همزمان نسبت به دو زن و خانواده... دوری... قحطی... جنگ... بیماری... خیانت... مرگ...و هرسیاهی که حاصل جنگه. و اما در نهایت عشق...
عااااالیه حرف نداره فیلمشم ببینید☺️😍😊
پی دی اف این کتاب رو از سایتی پیدا کردم که متاسفانه غیر خوانا هستش اما از نخواندنش بهتره . قیمت چاپیش 55 هزاره و اینجا هم که بیست و دو ... فکر کنم یه روزی باید بخرمش . چون
من نسخه قدیمی با ترجمه (علی محیط) رو تا صفحه ۱۲۰ خوندم .اون ترجمه هم بده .هیچ سرنخی از داستان به ادم نمیده خیلی پراکنده س و پر از شخصیت منپیشنهاد نمیکنم
پیشنهاد میکنم هر چه زودتر کتاب صوتی دکتر ژیواگو رو تهیه کنید، مطمئنم طرفداران زیادی داره مطالعه ی pdfاین اثر بخاطر طولانی بودنش خیلی سخته
امیدوارم کتابش،مثل فیلمش جالب باشه.احتمالا می گیرمش.