کتاب آن مادیان سرخیال
معرفی کتاب آن مادیان سرخیال
آن مادیانِ سرخیال اثری نوشته محمود دولت آبادی، نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس مشهور معاصر است. دولت آبادی در کتاب آن مادیان سرخیال با نگاهی تاریخی اسطورهای زندگی شاعر عرب، امرء قیس را بررسی کرده است.
دربارهی کتاب آن مادیانِ سرخیال
کتاب آن مادیانِ سرخیال اثری نیمتاریخی و نیم اسطورهای از نویسندهی مشهور معاصر محمود دولتآبادی است. دولتآبادی در این اثر به شرح احوال امرء قیس عرب پرداخته است. امرء قیس یکی از مشهورترین شاعران عرب در دوران جاهلیت بود که قصیدهی زیبای او با مطلع «قفا نبک من ذکری حبیب و منزلِ» در معلقات سبعه جای گرفت. معلقات سبعه هفت قصیده از زیباترین قصاید ادب عرب است که از میان تمام آثار انتخاب شدند و بر طبق برخی نظرات، مدتها از دیوار کعبه آویخته بودند تا هرکسی که بر دیار وارد میشود آنها را بخواند.
محمود دولتآبادی با خواندن چند ترجمه و آثاری پراکنده از این قصیده و از زندگی امرء قیس، چنان تحت تاثیر قرار گرفت که خیالش مانند مادیان سرخیالی از از ذهنش سبقت گرفت و کتاب آن مادیان سرخیال پدید آمد.
کتاب آن مادیانِ سرخیال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
آن مادیانِ سرخیال برای دوست داران و علاقه مندان به ادبیات عرب و آثار و اشعار عربی دوران جاهلیت، جذاب و خواندنی است. اگر پیش از این نیز آثار محمود دولتآبادی را خوانده و دوست داشتهاید، از مطالعه کتاب آن مادیانِ سرخیال لذت خواهید برد.
دربارهی محمود دولت آبادی
محمود دولتآبادی ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در سبزوار متولد شد. اویکی از نویسندگان ایرانی است که در سال ۲۰۱۴ جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه را از آن خود کرده است. رمان دهجلدیِ کلیدر مشهورترین کارِ اوست. بعضی از کارهای دولتآبادی به چندین زبانِ غربی و شرقی ترجمه و منتشر شده است. از جمله آثار مشهور او میتوان به کلیدر، جای خالی سلوچ، بنیآدم، کارنامهی سپنج، نون نوشتن و طریق بسمل شدن اشاره کرد.
جملاتی از کتاب آن مادیانِ سرخیال
چرا نه ممکن تواند بود که یکدم از دل خاکستر خود برآمده باشد آن مرد؟! وهم، آری وهم... دلپذیر است وهم اگر عزیزترین مایه حیات تو را دمی برابر چشمانت ظاهر کند. مادرم در قیاس طعنهزن خود، همیشه مرا به خاکستر شباهت میداد و اصطلاح میکرد که از آتش خاکستر بهعمل میآید؛ و بدین مثل بیبرشی مرا آماج کنایه خود میگرفت. پس به کودکی دریافته بودم من از فرزندیِ مردیبرخوردار هستم که به آتش تعبیر میشود. در تعبیر جوانی او از آتش میلی خواهنده وجود داشت در نهان، و کودکیِ من آن را مییافت در پسین معنا؛ که معنا در نخستین خیزش، درخشش سیمای انسانی را به ذهن میداد که آتش بود؛ نخستین از چهار عنصر اصلی. کلمه کامل است؛ مثل آب. و دو دیگر هم بدین کمالاند در زبان: باد ــ خاک. ساده و کامل؛ اما خاکستر چنین نیست. پیچیده است و میتواند بیشمار سرگذشت داشته باشد.
اکنون آن مادیان سرخیال در سپیدهدمان صحرا. برکه آب و تیغ آفتاب. قیس شاید برای پسینبار به جوانیِ سیمای خود نظر میافکند و سوگند یاد میکند به تیغ آفتاب و به آبخند آن برکه که گوشت نخورد، شراب ننوشد، تن با روغن چرب نکند، با زن نیامیزد و سر از جنابت نشوید تا خون ریخته پدر را به خون نشوید؛ و این در به هوش آمدن او است از پسِ پایانِ شبی چنان سنگین که بر او گذشته بود. اکنون مادیان سرخیال نگاه منتظر سوی سوار دارد و قیس به پروازی بر آن میجهد و فوج یاران او در بادیه میتازند. زنان و مطربان وانهاده شدهاند. که قیس بزم وانهاده و عزم رزم کرده است....
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۶۷ صفحه