دانلود رایگان کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ مهدی رضایی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟ اثر مهدی  رضایی

کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟

نویسنده:مهدی رضایی
انتشارات:نشر افکار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۱۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟

«چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟» نوشته مهدی رضایی(-۱۳۶۲)، نویسنده معاصر ایرانی است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: همه‌ی آدم‌ها دیوانه‌اند. فقط نوع دیوانگی آن‌ها فرق می‌کند. شاید همین حرفم کافی است که دیگران بفهمند که خودم چقدر دیوانه‌ام. هر چند که دیگران همیشه می‌ترسند که نکند بهشان بگویند دیوانه اما من ترسی ندارم. حتا از دیوانگی خودم لذت هم می‌برم. اگر لازم باشد روی کاغذ می‌نویسم و پایش را امضا هم می‌کنم. خودم هم آن‌قدر جسور هستم که وقتی کسی را می‌بینم که رفتار و حرف‌هایش شبیه عاقل‌ها نیست در چشمش زل می‌زنم و می‌گویم دیوانه! من هم که فقط منتظر همین حرف‌ها هستم که قاطی بکنم و دخل طرفم را بیاورم. یک بار هم در مترو با یک زن ولگرد جر و بحث کردم. با موبایلش صحبت می‌کرد و به طرفش با صدای بلند می‌گفت که یک شب تا صبح چقدر پول می‌گیرد. من هم عصبانی شدم و با هم جر و بحث کردیم. بهم فحش داد. چیزی نگفتم تا وقتی که خواست پیاده شود، از پشت مانتویش را گرفتم و تا بالا جر دادم. در آن شلوغی تا به خودش بیاید در بسته شده بود و من برایش شستم را به علامت بیلاخ نشان می‌دادم. نگار تنها کسی است که این روزها جرأت می‌کند به من بگوید دیوانه. او می‌گوید دیوانگی من از نوع گیر دادن است؛ می‌گوید چیزی نیست که به آن گیر ندهم. به خدا به آسمان به زمین به مردم. یکی از روزهایی که جر و بحث می‌کردیم نگار گفت: دیوانه! پدر من و برادرهایم از سیاست و ادبیات چیزی نمی‌دانند که باهاشان بحث می‌کنی و خیطشان می‌کنی. من هم گفتم: خوب وقتی از چیزی سر در نمی‌آورند غلط می‌کنند درباره‌اش حرف می‌زنند. زل زد در چشم‌هایم و در حالی که بغض کرده بود گفت: خیلی نفهمی. چیزی هست که تا حالا بهش گیر نداده باشی؟

نظرات کاربران

^~^
۱۳۹۸/۰۲/۱۴

نظر شخصی من: در این کتاب، شاید در نگاه اول خلق شخصیت هایی که بهم ربطی ندارند بی معنی به نظر برسند، اما در نهایت با کمی فکر کردن متوجه میشویم که هرکدام از این شخصیت ها به نحوی دیوانه اند.

- بیشتر
فاطمه.
۱۳۹۸/۰۹/۰۵

دیوانگی تو کتاب ملموس و زیبا بود. خوشحال شدم یه نویسنده دیوانه یه کتاب درباره دیوانه‌ها نوشت!. =)

𝑴𝒂𝒔𝒖𝒎𝒆
۱۳۹۶/۱۲/۰۱

ممنون از کسانی که با اینکه کتاب رو دوست نداشتن توهینی به کتاب و نویسندش نکردن ❤

کتابخوان
۱۳۹۷/۰۷/۲۳

با وجود قلم روان نویسنده که تحسین برانگیز است، اما محتوای مناسبی نداشت. مثل خیلی از فیلم های درباره خیانت و موضوعات مشابه گویا فقط به دنبال پر کردن وقت فراغت خواننده بود. ضمنا در بعضی قسمت ها از الفاظ

- بیشتر
shadi
۱۳۹۸/۰۴/۱۰

من از کتاب خوشم‌اومد ی جاهایی خنده دار بود و ی جاهایی انقد غمگین ک اصلا دلم‌نمیخاس از جام بلند شم فقط میخاستم غصه بخورم ب حال موجودات دوپا.....بد نبود ارزش خوندن داشت

پریا
۱۳۹۸/۰۹/۱۳

فکر میکردم فقط سینمای ایران هست که گیر این مد جدید پایان بازه اما انگار به دنیای کتابا هم سرایت کرده نویسنده قلم قدرتمندی داره اما ای کاش داستان سرانجام داشت و یه چیز جالب دیگه این مسئله هست که

- بیشتر
usofzadeh.ir
۱۳۹۷/۰۸/۱۰

خیلی عالی بخونید خیلی چیزا توشه

m.e.m.t
۱۳۹۸/۱۰/۱۵

جالب بود ،نویسنده قلمش به شدت خوب بود .

نیکان
۱۳۹۷/۰۴/۰۹

مشکل خیلی از آدمهاس که به خاطر پرستیژ و موقعیت شون تو اجتماع ،دائم نقابی به صورتشون میزنن تا از دید دیگران موجه به نظر بیان واین باعث میشه حتی کارهایی رو که دلشون میخواد انجام بدن ومیدونن انجام دادنش

- بیشتر
rahil
۱۳۹۶/۱۰/۱۷

کتابی واقعا فوق العاده است و باعث شد که به مسائل اجتماعی مان از دیده دیگه ای نگاه کنم

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵۷۶)
خوب وقتی از چیزی سر در نمی‌آورند غلط می‌کنند درباره‌اش حرف می‌زنند.
rezaat98
کارم تمیز کردن طویله بود. همان جا هم مشق‌هایم را می‌نوشتم. باور می‌کنی؟ اما زندگی در طویله من را گاو نکرد. نمی‌دانم این‌ها کجا زندگی می‌کنند که اندازه‌ی گاو هم نمی‌فهمند.
صادق هدایت
می‌دانی چرا دوستت دارم؟ ــ نه. چون به عقیده و تفکراتم کاری نداری. سعی نمی‌کنی چیزی که خودت می‌دانی و به آن اعتقاد داری به من تحمیل کنی. من هم سعی نمی‌کنم که عقایدم را به زور به کسی بخورانم؛ فقط دوست دارم از آن‌ها صحبت کنم. همین. به من چه که چه عقیده‌ا‌ی دارد.
chavoshkhan
کلمه‌ی ساده‌ای مثل ببخشید و اشتباه کردم از خیلی جر و بحث‌های الکی جلوگیری می‌کند. شجاعت گفتن ببخشید به نظر من از شجاعت جنگیدن در صف اول جنگ هم بالاتر است.
داوود
ضعف دولت‌ها را از آنجایی ببینید که همه‌ی مردم درباره‌ی سیاست حرف می‌زنند نه زندگی. در کشور ما هم که از بچه‌های شب‌شاش تا پیرزن‌های بی‌دندان، حرف سیاسی می‌زنند.
مجتبی
کارم تمیز کردن طویله بود. همان جا هم مشق‌هایم را می‌نوشتم. باور می‌کنی؟ اما زندگی در طویله من را گاو نکرد. نمی‌دانم این‌ها کجا زندگی می‌کنند که اندازه‌ی گاو هم نمی‌فهمند.
R.s
یادمان باشد که اجازه ندهیم کسی خدا را در نظرمان بی‌ارزش کند. یادمان باشد اگر عشق را مسخره کنیم، مثل این است که خودمان را مسخره کرده‌ایم. چرا مفاهیم وجود ما نباید حصاری داشته باشد؟ چرا باید اجازه بدهیم کسی به مفاهیم خوب ذهن ما دستبرد بزند و چیز دیگری جایش قالب کند؟
داوود
به قمارخانه رفتم همه پاک‌باز دیدم چو به‌صومعه‌رسیدم همه‌زاهد ریایی
جرج
می‌دانی چرا دوستت دارم؟ ــ نه. چون به عقیده و تفکراتم کاری نداری. سعی نمی‌کنی چیزی که خودت می‌دانی و به آن اعتقاد داری به من تحمیل کنی. من هم سعی نمی‌کنم که عقایدم را به زور به کسی بخورانم؛ فقط دوست دارم از آن‌ها صحبت کنم. همین.
lover boOk
من نصف عمرم را در روستا توی پهن طویله‌ها زندگی کردم. کارم تمیز کردن طویله بود. همان جا هم مشق‌هایم را می‌نوشتم. باور می‌کنی؟ اما زندگی در طویله من را گاو نکرد.
._.

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

حجم

۲۵۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۰ صفحه

قیمت:
رایگان