کتاب خاما
معرفی کتاب خاما
کتاب خاما اثری داستانی و نوشتهشده توسط یوسف علیخانی است. این رمان در سال ۱۳۹۶ توسط نشر آموت منتشر شده است. کلمهی «خاما» به معنی عشق است و کتاب خاما نیز مضمونی عاشقانه را در بر گرفته است.
درباره کتاب خاما
کتاب خاما اثر یوسف علیخانی، عاشقانهای غمگین است، اما از جنس ماتم نیست؛ خاما عاشقانهای رویایی اما نه دور از ذهن، عاشقانهای آرام اما نه یکنواخت است. خاما روایتی آشنا و بیرونآمده از دل جنگ و خون است، عاشقانهای که شاید کمتر آن را شنیده باشیم.
خاما داستان مردم کردی را روایت میکند که به جرم مبارزه با ترکهای کشور ترکیه در حاشیهی کوههای آرارات، در دوران رضاخان به ارسباران تبعید شدهاند و حالا دیگر یار و یاوری جز خودشان نمییابند. رمان خاما با بازگو کردن عشق میان دو نفر به نام خلیل و خاما، این داستان را روایت میکند که چگونه میتوانیم با وجود درد و ملال بسیار که بر ذهن و قلبمان حک میشود، باز هم عاشق شویم.
خلاصه داستان و موضوع کتاب خاما
رمان خاما داستان زندگی انسانی را از ۱۱ سالگی تا مرگ او در پیری روایت میکند، پسری کرد از منطقهی آرارات که در جريان جنبش استقلالطلبی خویبون، خودش به همراه تمام مردمان سرزمینش به ارسباران و پس از آن نیز قزوین تبعید میشوند. این پسر، در ۱۹ سالگی به واسطهی اختلافهای مختلف، خانواده را رها میکند، به الموت میرود و تا پایان زندگی، به زادگاه و خانوادهاش بازنمیگردد. اما در واقع موضوع اصلی داستان کتاب خاما، روایت دلبستگی این پسر به دختری به نام خاما است که در جنگها حضور داشته و همزمان با تبعید كردها به اسارت درمیآيد. «خاما» به معنی عشق است و عشق خلیل و خاما، زندگیبخش این رمان است، عشقی حقیقی که با گذشت زمان نه تنها از گرمای آن کاسته نخواهد شد، بلکه هر ثانیه بر گرمای آن افزوده شده و همین حرارت به وجود سایرین نیز گرما و زندگی میبخشد.
پدربزرگها و مادربزرگها همیشه به واسطهی تجربهی سالها زندگی، داستانهایی شنیدنی برای تعریف کردن دارند، داستانهایی که پس از شنیدنشان شگفتزده خواهیم شد. خاما نیز داستان زندگی پدربزرگی است که دیگر نیست و راوی داستان، زندگیاش را از نگاه این پدربزرگ مینگرد. خاما داستان زندگی و عشقی است که از دل رنج، جنگ و تبعید بیرون میآید، عشقی که امیدبخش زندگی در چنین شرایط سخت و دشواری خواهد بود.
به گفتهی یوسف علیخانی، نویسندهی رمان خاما، این کتاب زادهی ظواهر شهودی بوده است؛ یوسف علیخانی معتقد است خاما را خودش ننوشته بلکه این رمان خودش نوشته شده است. این کتاب طی مدت ۴۵ روز و در فواصل زمانی نیمهشب تا صبحگاه نوشته شده و خود یوسف علیخانی گفته که در این کتاب عاشقی را تجربه کرده است.
خواندن و خرید کتاب خاما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب خاما را به تمام کسانی پیشنهاد میکنیم که به خواندن یک داستان عاشقانهی جذاب و پرماجرا علاقهمند هستند.
چرا باید رمان خاما اثر یوسف علیخانی را بخوانیم؟
کتاب خاما داستانی در باب عشق، رنج، اندوه، آوارگی و کوچ اجباری کردها بین سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰ است. خود یوسف علیخانی میگوید کلمهی «خاما» معانی مختلفی دارد، اما در این کتاب، به معنای «نیمهی گمشده» تعبیر شده است. خاما روایتگر داستان انسان معاصر است، انسانی که در طول زندگیاش با پستی و بلندیهای بسیاری مواجه میشود.
یکی دیگر از جذابیتهای رمان خاما این است که اگرچه این کتاب به زبان فارسی و معیار نگاشته شده، اما با خواندن آن با واژهها، اصطلاحات، فرهنگ و رسوم کردها نیز آشنا میشویم.
معرفی شخصیتهای رمان خاما
خلیل، بهعنوان یکی از کردهایی که به دلیل جنبش علیه ترکهای ترکیه در حاشیهی کوههای آرارات، به ارسباران تبعید شدهاند و در نهایت به شاهسون قزوین کوچ میکنند، راوی داستان درد، اندوه، آوارگی و عشق است.
دایه، مادر خلیل، زنی سرشار از عشق، شجاعت و اصالت است که در سختترین شرایط نیز نمیتواند اجازهی از هم پاشیدن خانوادهاش را بدهد.
باب (بابا)، پدری است که عشق او نسبت به همسر و فرزندانش زبانزد همه است و همیشه و همواره به اعضای خانوادهاش درس مقاومت و زندگی میدهد.
خاما نیز معشوقهی خلیل است، معشوقهای که عشقش تا سالها در دل خلیل میماند و همین عشق، داستانی غمگین و جذاب را خلق میکند که ارزش خواندن را دارد.
درباره یوسف علیخانی
یوسف علیخانی (متولد ۱ فروردین ۱۳۵۴ در روستای میلک الموت) نویسندهی معاصر ایرانی است. یوسف علیخانی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در روستای زادگاهش، به قزوین نقل مکان کرد و پس از اتمام دورهی متوسطه، برای ادامه تحصیلات خود راهی شهر تهران شد. او در سال ۱۳۷۷ در رشتهی زبان و ادبیات عرب از دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد.
یوسف علیخانی علت علاقهمندشدنش به نویسندگی را اینگونه عنوان میکند که پدرش با وجود اینکه کارگر بوده، قصهگوی بسیار خوبی هم بوده و علیخانی قصهگویی را از او آموخته است.
یوسف علیخانی آثار متعددی در حوزههای داستانی و پژوهشی از خود بر جای گذاشته که از میان آنها میتوان به سه مجموعه داستان قدمبخیر مادربزرگ من بود، اژدهاکشان و عروس بید و همچنین رمانهای خاما و بیوهکشی اشاره کرد. علیخانی در حال حاضر به پژوهش و نوشتن و همچنین مدیریت نشر آموت و کتابفروشی آموت مشغول است.
نقد کوتاهی بر کتاب خاما
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن، حکایتی آشناست که یوسف علیخانی در کتاب خاما آن را به شیوهای متفاوت و جذاب روایت میکند. با خواندن رمان خاما، با عاشقانهای گیرا و غمگین مواجه میشویم؛ روایت عشقی نه آنقدر رویایی که نتوان فرجام آن را تصور کرد و نه آنقدر باطل و پیشپاافتاده که با هیچ و پوچ از هم بپاشد. یوسف علیخانی با رمان خاما تمام تصورات کلیشهای و نخنمای داستانهای عاشقانه را از میان برداشته و از دل جنگ و خون، روایتی را بیرون کشیده که پیش از این کتاب، کمتر خوانده و شنیده شده است.
رمان خاما بافتی محکم و در عین حال لطیف دارد. در رمان با چند بحران روبهرو میشویم که نخستین بزنگاه آن در همان فصل نخست کتاب رخ میدهد و خواننده را با خود همراه میکند. اما پس از آن و در فصلهای دیگر نیز نقاط اوجی به وقوع میپیوندند که همین موضوع باعث میشود خواننده به حال خود رها نشود و جذابیت داستان از بین نرود؛ در واقع هر فصل، در یک نقطهی اوج به پایان میرسد. گرهافکنیهای موجود در داستان خاما با نقاط اوجی که در پایان هر فصل با آن روبهرو میشویم، طرح اصلی داستان را بارها تغییر میدهند و خلیل که راوی داستان است، یکبار با ترک خانوادهاش برای یافتن خاما و بار دیگر با شکستن سکوت ۴۰ساله و روایت آنچه بر سرش آمده، نقاط ارتباط مختلفی را در کتاب ایجاد میکند. خلیل، همان ضدقهرمانی است که فصلهای زندگیاش را خودش ننوشته و صرفا اسیر دست حوادث است، اما نتیجهی نهایی رشتهی حوادث داستان را یکتنه بر دوش میکشد.
نسخهٔ الکترونیکی این کتاب هنوز به طاقچه نیامده.