دانلود و خرید کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب هالی جکسون ترجمه فرسیما قطبی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب اثر هالی جکسون

کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

نویسنده:هالی جکسون
انتشارات:نشر نون
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۲۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب اولین کتاب هالی جکسون، نویسندهٔ جوان بریتانیایی است. او با این رمان توانست به نامی آشنا در ژانر معمایی تبدیل شود و کتابش خیلی زود در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار گرفت و چندین هفتهٔ متوالی رتبهٔ اول را از آن خود کرد. کتاب با ترجمهٔ فرسیما قطبی در نشر نون به چاپ رسیده است.

درباره کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

پنج سال پیش، دختری به نام آندی بل به قتل رسیده. پلیس باور دارد که سال سینگ این کار را کرده است. همهٔ مردم شهر همین باور را دارند. پرونده بسته شده است... اما پیپا فیتز آموبی که در همین شهر کوچک که قتل در آن اتفاق افتاده بزرگ شده از این موضوع مطمئن نیست. او این پرونده را به‌عنوان موضوع پروژهٔ سال آخر مدرسه‌اش انتخاب می‌کند و شروع به پرده برداشتن از رازهایی می‌کند که فردی در شهر می‌خواهد پنهان بمانند؛ اگر قاتل واقعی هنوز آن بیرون است، برای دور نگه داشتن پیپ از واقعیت تا کجا پیش می‌رود؟

راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب کتابی است با پایان غیر قابل حدس، پر از معما و سؤال، که با بهره‌گیری از زبانی ساده و گاه طنزآمیز قتلی رازآلود را به زیبایی هر چه تمام‌تر روایت می‌کند. این رمان به زبان‌های گوناگون ترجمه شده و در سال ۲۰۲۰ نامزد بهترین رمان معمایی از نگاه خوانندگان گودریدز بوده است.

کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های معمایی پیشنهاد می‌شود. گفتنی است هالی جکسون این داستان را در کتاب دیگری با نام دختر خوب خون بد ادامه می‌دهد. پیشنهاد می‌کنیم این عنوان را هم مطالعه کنید.

بخشی از کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

پیپ ایستاد. بلافاصله، شجاعت بیشتری از نصف بچه‌های شهر در خود احساس کرد و دستش را روی دروازه گذاشت. نگاهش مسیر امتدادیافته را تا در ورودی دنبال کرد. شاید تنها چند قدم به نظر می‌آمد، اما شکافی دلهره‌آور بین جایی که ایستاده بود و آنجا وجود داشت. در نظر گرفته بود که امکان داشت این فکر بسیار بدی باشد. خورشید صبح سوزان بود و پیپ می‌توانست از حالا، چسبناک شدن گودی زانوانش را در شلوار جینش حس کند. فکری بد یا فکری جسورانه. هر چند بزرگ‌ترین نوابغ تاریخ، همیشه، جسارت را برتر از امنیت دانسته‌اند و حرف‌هایشان حتی برای بدترین فکرها، توجیه خوبی است.

اعتنایی به شکاف نکرد و به‌طرف در به راه افتاد. تنها لحظه‌ای مکث کرد تا ببیند مطمئن است یا نه و سپس، سه ضربه به در زد. انعکاس تصویر مضطربش به او خیره شده بود: موهای تیرهٔ بلند که در اثر پرتوِ خورشید، نوک‌هایش کمی قهوه‌ای روشن‌تر بودند؛ صورتی با پوستی سفید، علی‌رغم هفته‌ای که به‌تازگی در جنوب فرانسه گذرانده بود؛ و چشمان زیتونی نافذی که آمادهٔ تأثیر گذاشتن بودند.

صدای افتادن زنجیر و دو بار چرخیدن کلید در قفل آمد و سپس، در باز شد.

پسر که با دستی خم‌شده در را نیمه‌باز نگه داشته بود، گفت: «سلام؟» پیپ پلک زد تا به نگاه خیره‌اش پایان بخشد، اما نمی‌توانست خیره نماند. او خیلی شبیه سال بود: سالی که پیپ از آن‌همه گزارش‌های تلویزیونی و تصاویر روزنامه‌ها می‌شناخت، سالی که داشت رفته‌رفته، در حافظهٔ نوجوانش، کم‌رنگ می‌شد. راوی، مثل برادرش، موی مشکی درهمی داشت که به یک سمت ریخته شده بود و همچنین، ابروی کمانی و پوست بلوطی‌رنگ.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه