کتاب راز مدیریت موفق سرباز وطن

کتاب راز مدیریت موفق سرباز وطن نوشتهٔ فرشید احمدیان در انتشارات نوروزی به چاپ رسیده است. این دومین جلد از سری میکرو کتابهای بیاندیشید ، عمل کنید و ثروتمند شوید است. نویسندهٔ اثر، فرشید احمدیان، دربارهٔ کتابش می‌گوید: «همانطور که در مقدمه جلد اول نوشتم قصدم این بود این کتابها را در آینده به چاپ برسانم. اما دلیل چاپ این کتاب در آستانه دومین سالگرد شهادت در این است که در اولین سالگرد شهادت سردار سلیمانی متوجه شدم در حال دفن آموزه های یک مدیر موفق ( فارغ از جهت گیری سیاسی و مذهبی ) در زیر چاپ عکس و بنر و انبوه تبلیغات بی حاصل هستیم.»

درباره کتاب راز مدیریت موفق سرباز وطن

کشوری منحصر به فرد که آنچنان غنای منابع دارد که به طور مثال مبانی حقوق بشر را می تواند هم از منشور کوروش هم از نامه امام علی(ع) به مالک بیاموزد بدلیل بی کفایتی و خط کشیهای خودی و غیر خودی تبدیل به دو قطب متضاد کرده ایم.

باورتان می شود این ده صفحه ناچیز را وقتی به دوستانم جهت اظهار نظر ارائه کردم از طرف یک قطب از دوستانم با تخطئه و تهدید به خاتمه دوستی روبرو شدم و از طرف قطب دیگر با تحسین و پیشنهاد خرید یکجای تمام نسخ آن!

این کتاب فارغ از تصورات هر دو قطب متضاد ، با استفاده از الگوی یک مدیر در مدیریت موفق مجموعه تحت امرش ( که آن را تبدیل به نیروی اثر گذار در غرب آسیا کرد ) جهت استفاده مدیرانی نوشته شده است که علاقمند به توسعه مهارتهای مدیریتی خود هستند.

کتاب راز مدیریت موفق سرباز وطن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای مدیرانی که مایل هستند در کارشان شیوه‌های مدیریتی ایرانی اسلامی را در پیش بگیرند، مفید خواهد بود.

بخشی از کتاب راز مدیریت موفق سرباز وطن

چهار صفحه اول - پیمودن یک کیلومتر اضافه

ساختمان‌های شیعیان خیلی دقیق، یکی بعد از دیگری هدف قرار می‌گرفت. ساختمان‌های دو طرف محل فرماندهی پشت سر هم مورد اصابت قرار گرفت باید آنجا را ترک می کردیم. یک پهباد ام کی (MK) روی ما متمرکز بود نهایتاً از ساختمانها بیرون آمدیم و زیر یک درخت نشستیم به سید حسن نصرالله نگاه کردم یاد قصه مسلم افتادم ( با خنده) او خود را در شروع جنگ و ریخته شدن خون تعداد زیادی از شیعیان مقصر می دانست. چرا که در یک توافق مبادله اسرا، اسرائیل بدعهدی کرده بود. و نصرالله برای گرفتن انتقام این بد عهدی در عملیاتی دو اسرائیلی را به گروگان گرفت و همین ظاهراً بهانه شروع جنگ بود. اینها قسمتی از خاطرات سردار سلیمانی از جنگ سی و سه روزه لبنان است .

اما او آنجا چه می کرد؟ فرمانده سپاه قدس که دامنه فعالیت نیروهای تحت امرش به گستره کل غرب آسیا و فراتر از آنست چرا باید خود را در پیشانی جبهه به خطر اندازد؟ خود او بیشتر از هر کس دیگری می داند شهادت او در آنجا چه اتفاق ناگوار و تعیین کننده ای در جنگ است. این فرمانده کار کشته، چرا این ریسک بزرگ را قبول میکند؟ آیا جمله پیمودن یک کیلومتر اضافه را شنیده اید؟

موضوع آنجا عجیب تر می شود که فرماندهی با اصرار از او می خواهد سریعاً به تهران آمده و شرایط را تشریح کند اما او بعد از یک هفته به ایران آمده و با سه دستور بلافاصله به لبنان به جمع نیروهای در آستانه شکست باز می گردد.

همیشه برایم سؤال بود چطور بعضی از افراد سریعاً در کار خود پیشرفت می کنند؟ راز این آسانسور چیست؟ بعد از سال ها ریز شدن در شیوه این افراد به نتیجه جالبی رسیدم یک رفتار طلایی، آنها اکثرا به طور غریزی (( مسئولیتی بیش از وظایف خود می پذیرند)) در حالی که تصور می کردم کاشف این راز هستم بعد ها دیدم در بسیاری از کتاب ها از آن به عنوان پیمودن یک کیلومتر اضافه نام برده شده است. این کلید طلایی در تمام جنبه های زندگی عمل می کند حتی در زمینه معنوی اگر شما بیشتر از واجبات دین، مثلا نماز شب بخوانید در حال انجام کاری بیشتر از وظایف خود هستید و باعث پیشرفت در معنویت خود می شوید. در باشگاه آن چند حرکت ست سوم که بیشتر از توان نرمال شماست باعث تقویت عضله شما می شود و ...