دانلود و خرید کتاب سامسای عاشق هاروکی موراکامی ترجمه مریم عروجی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سامسای عاشق اثر هاروکی موراکامی

کتاب سامسای عاشق

انتشارات:بوتیمار
امتیاز:
۲.۸از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سامسای عاشق

«سامسای عاشق» کتابی نوشته هاروکی موراکامی( -۱۹۴۹) نویسنده ژاپنی و یک «داستان بلند» (داستانی بین رمان و داستان کوتاه) است. این داستان روایتی است در ادامه‌ شاهکار «فرانتس کافکا» با عنوان «مسخ» که علاقه‌مندان ادبیات به خوبی با آن آشنایی دارند. بدون شک برای درک بهتر این داستان باید ابتدا «مسخ» را خوانده باشید تا با «سامسای عاشق» به خوبی ارتباط برقرار کنید. سامسای عاشق در ادامه «مسخ» داستانی امیدوارکننده و نوید دهنده به سمت پویایی و رشد است. هدف نویسنده از ادامه داستان زندگی «گرگور سامسا» شخصیت اصلی داستان نوعی تقابل و رویارویی با عنصر امید و تلاش برای رهایی از پیله تنهایی و زوال است. تنهایی و انزوایی که شاید به‌نوعی گریبان‌گیر انسان‌های بی‌شماری از نسل دیروز و امروز بوده باشد. پر واضح است که انسان عصر امروز بیش از پیش در این تنهایی دست و پا می‌زند اما به‌نوعی رشد و تکامل فکری نائل می‌شود و این تجربه ارزشمند را مدیون این انزوای به اصطلاح انزجارآمیز خود می‌داند. داستان اینگونه آغاز می‌شود: «از خواب که بیدار شد، فهمید مسخ شده و به گرگور سامسا تبدیل شده است. طاق باز خوابیده بود و به سقف زل زده بود. مدتی گذشت تا چشم‌هایش به تاریکی عادت کند. سقفی به ظاهر معمولی بود، از آن سقف‌ها که همه‌جا به چشم می‌خورند. پیش‌تر، با رنگ سفید نقاشی شده بود یا شاید هم کرم روشن اما گرد و خاک سال‌های متمادی، آن را به رنگ شیری چرک‌آلود تبدیل کرده بود. بدون گچ‌بری و ویژگی خاص، بدون پیام، بدون نقش و نگار. فقط نمادی از یک سقف بود که بخشی از یک ساختمان را تشکیل می‌داد، اما از این فراتر نمی‌رفت. در گوشه‌ای از اتاق، سمت چپ، پنجره‌ای طویل قرار داشت، اما پرده‌اش را برداشته بودند و به‌جای پرده، روی قاب پنجره، چند تخته‌ی کلفت کوبیده بودند.»
معرفی نویسنده
عکس هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۴۹ میلادی در توکیوی ژاپن چشم به جهان گشود. پدر و مادر او، هر دو معلم بودند و در مدارس مختلف، ادبیات ژاپنی تدریس می‌کردند. پدرِ هاروکی از سربازان جنگ دوم امپراتوری ژاپن و چین بود و در طی این درگیری‌ها به‌شدت دچار جراحت شده بود. موراکامی بعدها در مقاله‌ای به نام از «پدرم که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» بیان کرد که آسیب‌های وارده بر پدرش در زندگی او تأثیر به‌سزایی داشته است.

نظرات کاربران

sasha
۱۳۹۶/۰۹/۰۱

همه ش سانسور بود که

بهزاد
۱۳۹۵/۰۹/۰۹

بخش های حذف شده ....مکالمه حذف شده؟ ؟؟؟؟؟؟ اگر کتاب خط قرمز دارد بهتر است اصلا در برنامه قرار نگیرد...

Pouria Amiri
۱۳۹۸/۱۰/۲۱

این کتاب در مقابل مسخ کافکا قرار داره. کافکا توی مسخ از یه سقوط وحشتناک میگه. از روابط انسانها با هم بخاطر منفعت. اما موراکامی توی این کتاب از عشق میگه. این کتاب در جهت عکس کتاب مسخ نوشته شده.

- بیشتر
Dentist
۱۳۹۵/۰۶/۰۶

بنظرم این کتاب از هاروکی موراکامی بعید بود. داستانی که به نوعی ادامه ی مسخ کافکا محسوب میشه و عمده ترین اشکالش اینه که مدام توی ذهن یا مسخ مقایسه میشه و این سطح کتابو پایین میاره. سبک کافکا و

- بیشتر
i._.shayan
۱۳۹۷/۰۴/۲۶

بصورت کلی داستانی بی هدف و در مقایسه با مسخ بشدت پوچ و بی معنی

akram
۱۳۹۵/۰۶/۳۱

منظورم از پیام قبل و توضیحاتم درباره کافکا در کرانه بود. اما کلا نویسنده توانایی است و بقیه کتابهای ایشان نیز مطالعه شود.

akram
۱۳۹۵/۰۶/۳۱

کتاب فوق العاده عمیقیه. مطالب روانشناسی عمیقی درونش هست و حتی به مبحث نیمه تاریک درون پرداخته. ضمنا موراکامی جزو نویسندگان خلاق و فوق العاده است. نثر و سبکش بسیار زیباست. کتابهای دیگر این نویسنده را نیز مطالعه کنید.

پیله
۱۳۹۵/۰۶/۳۱

من دارم کافکا در کرانه رو الان میخونم شناخت زیادی ندارم ازش اما کافکا در کرانه اش عالیه

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳)
زن با صدایی تفکرآمیز گفت: عجیب است، نه؟ تمام چیزهای دور و برمان در حال انفجار است، اما هنوز کسانی هستند که به یک قفل شکسته اهمیت می‌دهند و دیگرانی که از سر وظیفه‌شناسی سعی در تعمیر آن دارند. شاید درست هم این‌طور باشد. شاید کار کردن وظیفه‌شناسانه و صادقانه برای همین چیزهای کوچک، راهی است عاقلانه که در این دنیای رو به زوال دوام بیاوریم.
zeinab.P_J
حتی فکر کردن به او گرمابخش بود. دیگر، از آن زمان به بعد آرزو نداشت که یک ماهی یا گل آفتابگردان باشد. از انسان بودنش خوشحال بود، البته راه رفتن روی دو پا و لباس پوشیدن دردسری بزرگ بود و هنوز چیزهای زیادی بود که از آن‌ها سر در نمی‌آورد. با این حال اگر او یک ماهی یا گل آفتابگردان بود، نه یک انسان، محال بود که چنین احساسی را تجربه کند.
i._.shayan
این داستان روایتی است در ادامه‌ی شاهکار «فرانتس کافکا» با عنوان «مسخ» که علاقه‌مندان ادبیات به خوبی با آن آشنایی دارند. بدون شک برای درک بهتر این داستان باید ابتدا «مسخ» را خوانده باشید تا با «سامسای عاشق» به خوبی ارتباط برقرار نمایید. سامسای عاشق در ادامه‌ی «مسخ» داستانی امیدوارکننده و نوید دهنده به سمت پویایی و رشد است. هدف نویسنده از ادامه‌ی داستان زندگی «گرگور سامسا» شخصیت اصلی داستان نوعی تقابل و رویارویی با عنصر امید و تلاش برای رهایی از پیله‌ی تنهایی و زوال است. تنهایی و انزوایی که شاید به‌نوعی گریبان‌گیر انسان‌های بی‌شماری از نسل دیروز و امروز بوده باشد. پر واضح است که انسان عصر امروز بیش از پیش در این تنهایی دست و پا می‌زند اما به‌نوعی رشد و تکامل فکری نائل می‌شود و این تجربه‌ی ارزشمند را مدیون این انزوای به اصطلاح انزجارآمیز خود می‌داند.
ROHAM

حجم

۲۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۲۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان