کتاب هنر ظریف بیخیالی

مارک منسن نویسنده کتاب هنر ظریف بیخیالی است که در سال 2016 منتشرشده است. این کتاب سریعاً به فروش بالایی رسید و نظر همه را به خود جلب کرد. بااینکه این کتاب دومین اثر منسون است ولی در سال اول انتشار توانست یکی از پر فروش ترین کتاب‌های سال شود و به سه میلیون نسخه فروش برسد.

قلم نویسنده این کتاب بسیار روان و گویا است و همین نکته باعث می‌شود خواننده تا آخر مشتاق باشد و خسته نشود.

اصلی‌ترین نکته‌ای که این کتاب به ما می‌گوید این است که انرژی و وقتمان را از روی مسئله های حاشیه‌ای برداشته و بر روی مسائل اصلی تمرکز کنیم. پیام کتاب این نیست که بیخیال باشیم و به چیزی اهمیت ندهیم. بلکه این است که مسائل اصلی را اصل قرار داده و به مسائل حاشیه‌ای اهمیتی ندهیم.

هنر ظریف بی خیالی چه درسی به ما می‌دهد؟

علاوه بر عنوانش، این کتاب درس‌های زیادی به ما می‌آموزد و می‌تواند به زندگی هر انسان کمک زیادی کند. بیایید بر 10 نکته مهم از این نکات مروری داشته باشیم.

1_خوشحالی از حل مشکلات بدست می‌آید

هنر ظریف بی خیالی به ما می‌گوید خوشحالی حالتی است که بعد از حل یک مشکل به دست می‌آید. نکته اصلی حل کردن مشکل است ، نه اینکه اصلاً مشکلی نداشته باشیم.

2_کشمکشتان را انتخاب کنید

باید دقیقاً مشخص کنید که از زندگی چه می‌خواهید و هدفتان چیست وعلاوه بر هدف، سختی‌ها و کشمکش‌های بین راه هم دوست داشته باشید و انتخاب کنید. باید دانست که نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.

3_شما خاص نیستید

در یکی از قسمت های کتاب منسون این چنین می‌گوید که افراد باید بدانند نمی‌توانند در همه‌ی رشته‌ها استثنائی باشند. ما باید خود را معمولی بدانیم تا بتوانیم با تلاش فراوان بسیار بهتر و خاص شویم.

4_ارزش های خوب

لذت بردن برای زندگی ما لازم است اما همه چیز نیست و اگر لذت ارزش ما باشد زندگی خطرناک می‌شود مثل لذت بردن یک معتاد از مواد مخدر.این تلاش و سختی‌های ماست که ما را به لذت‌های بلندمدت می‌رساند.

5_انتخاب

ما همیشه مسئول اتفاقات زندگی خود هستیم.ما نمی‌توانیم چیزهایی که برایمان رخ می‌دهد را اداره کنیم ولی می‌توانیم به آن‌ها به درستی پاسخ دهیم. با پذیرفتن مسئولیت اشتباهمان خواهان بهبود در زندگی‌مان هستیم و با سرزنش کردن دیگران فقط به خودمان صدمه می‌زنیم.

6_ما همواره در همه چیز اشتباه می‌کنیم

انسان دائماً در حال پیشرفت است و به اشتباهات گذشته خود پی می‌برد. همین‌طور آینده نیز به اشتباهات حال حاضر پی می‌برند. یقین دشمن پیشرفت است. ما به جای اینکه به دنبال یقین باشیم باید اشتباهمان را پیدا کنیم و آن‌ها را بهبود ببخشیم.

7_شکست راه پیروزی است

سختی‌هایمان معمولاً ما را قوی‌تر، عاقل‌تر و انعطاف‌پذیرترمی کند.هر شکست در زندگی یک درس بزرگ است و ترس و دوری کردن از شکست، همان دوری از موفقیت به شمار می‌آید.

8_اصل کاری بکنید

شما باید همواره کاری بکنید حتی ساده ترین کارممکن. با رعایت این قانون شکست بی‌اهمیت می‌شود زیرا وقتی نشانه‌ی موفقیت عمل شما باشد، حرکت کردن یک نوع پاداش تلقی می‌شود و خودمان را به جلو حرکت داده‌ایم.

9_اهمیت نه گفتن

اگر برای خود الویتی نداشته باشید و خود را محدود به چیزی نکنید، زندگی شما ارزشی ندارد. ما وقتی چیزی را ارزش خود بدانیم، باید هر چیزی که مخالف با آن است را رد کنیم.

آشنایی با نویسنده «هنر ظریف بی خیالی»

در نه مارس 1984مارک منسون متولد شد. او در ایالت تگزاس بزرگ شد و برای ادامه تحصیل در دانشگاه بوستون به این ایالت نقل مکان کرد و در رشتهی تجارت جهانی فارغ‌التحصیل شد. منسون نویسنده، مشاور، کارآفرین و وبلاگنویس آمریکایی است.کتاب هنر ظریف بیخیالی دومین کتاب منسون است که باعث شد اسم او در تمام جهان شنیده شود. به دلیل مهارتش در نویسندگی او را نخبه‌ی نویسندگی می‌دانند. منسون قادر است درباره‌ی هر موضوعی کتابی جذاب بنویسد.

بخشی از کتاب:

اکثر ما انسان‌ها در کارهایی که انجام می‌دهیم متوسط هستیم. حتی اگر در یک کار استثنائی باشیم، به احتمال فراوان در سایر کارها متوسط و یا حتی کمتر از متوسط هستیم. این ماهیت زندگیست. عالی شدن در یک زمینه نیازمند صرف وقت و انرژی زیادی است و از آنجایی که وقت و انرژی محدود است تعداد کمی هستند که می‌توانند در بیش از یک زمینه استثنائی باشند. حال که فهمیدیم بیشتر آدم‌ها متوسط هستند اما چرا به‌ندرت در مورد این موضوع فکر می‌کنیم. این قضیه می‌تواند به یک مشکل بدل شود. استفاده از اینترنت، گوگل، اینستاگرام، یوتیوب و دسترسی به صدها شبکه تلویزیونی و ماهواره‌ای چیز خیلی جالبی است؛اما مغز ما هیچ گاه نمی‌تواند تمام این اطلاعات را هم‌زمان پردازش کند. در نتیجه تنها صفر و یک هایی که توجه ما را به خودش جلب می کند یا به قول خودمان استثنائی و خارق العاده است توجه ما را به خود جلب می کند. از این رو تنها اتفاقاتی مثل خنده‌دارترینلطیفه‌ها، ناراحت‌کننده‌ترین اخبار، ترسناک‌ترینتهدیدها و چیزهایی ازاین‌دست هستند که توجه ما را به خودشان جلب می‌کنند. این به این دلیل است که در کسب‌وکاررسانه‌ای آن چیزی که چشم‌ها را به دنبال خودش می‌کشد همین ترین ها هستند. این سیل از استثنائی‌ها،خارق‌العاده ها و ترین ها این حس را به ما القا می‌کند که خارق العاده و استثنائی بودن در دنیای امروز به یک نرمال تبدیل شده است؛و از آنجایی که بیشتر اوقات ما حس می‌کنیم که کاملاً متوسط هستیم این احساس خود باعث ایجاد یأس، ناامیدی و سرخوردگی می‌شود چون این نگرش را در ما به وجود می‌آورد که ما به اندازه کافی خوب نیستیم. از این رو بیشتر و بیشتر نیاز پیدا می‌کنیم که با حق به جانبینی این قضایا را جبران کنیم؛و تنها روشی هم که در این زمینه بلد هستیم این است: یا خودمان را بزرگ ببینیم یا دیگران را بزرگ ببینیم. بعضی از ما این کارها را با طرح‌ریزی روش‌هایی برای ثروتمندشدن سریع انجام می‌دهیم. بعضی‌های دیگر هم کار و زندگی‌شان را ول می‌کنند که بروند به شاخ آفریقا و بچه‌های فقیر را از گشنگی نجات دهند. عده‌ای هم با تلاش بسیار و برنده شدن جوایز علمی این کار را انجام می‌دهند. بعضی‌ها هم به یک مدرسه حمله می‌کنند و با مسلسل تمام دانش آموزان را می‌کشند. مشکل اصلی اینجاست که شیوع تکنولوژی و تبلیغات توده‌ای باعث شده انتظارات انسان‌ها از خودشان به‌شدت افزایش یابد. این سیل خارق العاده ها باعث می‌شود حس انسان‌ها نسبت به خودشان بدتر شود و احساس نیاز بکنند که باید خارق‌العاده، افراطی‌تر و شاخص‌تر باشند. تکنولوژی مشکلات اقتصادی کهنه را حل کرده اما به جای آن مشکلات روانی جدیدی را برایمان به وجود آورده است.