نظرات کتاب حوض خون
۴٫۶
(۱۰۷)

نظرات کاربران

مهسا_حاجیوند
مادر من موقع بمبارون سال ۱۳۶۵ اندیمشک فقط ۷ سال داشت میگفت اون موقع رفته بود نزدیک بازار تا مادرش رو پیدا کنه یهو بمبارون شروع میشه هواپیماها میان و.. مادرم میگفت که مادر بزرگم بهش تاکید کرده بود موقع دیدن هواپیماها یه جای خاکی پیدا کنه و بخواب رو زمین دستش رو روی سرش بذاره ...میگفت بعد بمبارون وقتی چشمامو باز کردم رو سرم روده افتاده بود و جلوم یه پای قطع شده بوی سوختگی گوشت دست و پاهای قطع شده روی درختا مردم رو میدید که حیرون بودند یکی دنبال دست دختر میگشت یکی دنبال پای شوهرش یکی دنبال سر همسرش ... فکر کنید چه قدر وحشتناک بوده که مادرم ریز به ریز نکاتش رو هنوز یادش هست ..خواستم بگم ما برای این خاک خون ها دادیم و اسیبش بیشتر و بیشتر گریبان مردم خوزستان رو گرفت...و هنوز که هنوزه مردم خوزستان مظلوم تر از قبل 💔
کاربر 5709648
حالا دزدان چپاوول میکنند و برای حفظ آرمانها حسابی جانفشانی میکنند و بچهاشون تو کانادا و امریکا تو دیسگوها میزنن به سلامتی ایران و ایرانی
malih
ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دلها خورده ایم
hamide daie
وای خدای من😞😞😞 ما الان تحمل یکی از این مصیبت ها رو نداریم خدا ان شاءالله به همه بازماندگان اون دوره که شاهد همچین وقایعی بودن صبر عنایت کنه
من انقلابی‌ام
وای این کتاب عالیه جداب و خواندنی، انگار با تک‌تک راوی‌ها زندگی کردی پر از احساس و زنانگی روایتی از جنگ که تاحالا گفته نشده، مطمئنم خوشتون میاد
متینا
کتاب توصیه شده رهبر انقلاب
خامنه ای رهبرم💗
منم دقیقا به همین دلیل به لیست خوندنی هام اضافش کردم😉💓
کاربر ۲۴۳۵۴۸۱
روایت ۶۴ بانویی که عاشقانه وقت‌شون رو توی رختشوی‌خانه بیمارستان زندگی کردن. کتابی با قلمی روان و جذاب به طوری که با خواندن کتاب همراه با روایان می‌شی و خودت رو توی صحنه‌ها و موقعیت‌ها حس می‌کنی. خدا قوت و خسته نباشی می‌گم خدمت خانم فاطمه‌سادات میرعالی. در آخر توصیه می‌کنم اگه می‌خواین تمام زوایای جنگ و جبهه رو بشناسی حتما این کتاب مطالعه کنید.
سياه مشق
چرخش صفحه بزنین و بخونین، بهتر میشه
محمدی
با پی دی اف نمی تونم ارتباط بگیرم
ابوعلی
گاهِ جنگ عمیق ترین لایه های وجود انسان برملا می شود و به ظهور می رسد. هزار و چهارصد سال شیعه، مکتب سرخ شهادت را با روضه سیدالشهدا در وجودش درونی کرده است. حوض خون پرده ای از این روضه درونی شده را بالا می زند. خوب به صدای خش دار و گرفته زهرا ملک نژاد گوش دهید: تا کربلا راهی نمانده تا کربلا راهی نمانده و خانم ها زمزمه می کردند کربلا کربلا... ما داریم می آییم. زن شیعه در طول تاریخ همواره بر تشت خون فرزندان مبارز و غیورش اشک ریخته و مویه کرده و ذره ای پا پس نکشیده است و ذره ای کوتاه نیامده است. حوض خون قرارگاه مادران و خواهران و بستگان شهداست که خون فرزندان شان را با واکتس می سابند و هر روز هر روز تا پایان جنگ اینکار را تکرار می کنند و بعد از جنگ در عوالم روحی شان هنوز از لباس ها خون می شویند. روایت گوطلا تجدد داستان عمق این پیوند روحی ست. حوض خون حکایت پیدا کردن انگشت های بریده است لای پتو و ملحفه و لباس رزمندگان و یاران جبهه حق. حوض خون تجلی قرن ها روضه مکشوف کربلاست در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک. وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ...
نام کاربری:
سلام جالب بود که نظر شما رو خود به خود من رو یاد صدا و لحن شهید آوینی انداخت تشکر
Mustafa
حیف که نمیشه محتوای کتاب بگیم، ولی همینقدر بدونید که صفحه به صفحه‌ای کتاب چنان افتخار آفرین هست که دوست دارید هر جا رسیدید خاطراتش رو تعریف کنید تجربه‌ای رو زنان اندیمشک داشتند که توی هیچ جنگی مثلش دیده نشده
علی پیل‌پا
هم اکنون حوض خون جز پرفروش ترین کتابهای دفاع مقدس کشور
طاهره
کتاب بسیار خوبی بود، بدور از اغراق و بزرگ‌نمایی، مستند و مستدل. امیدوارم از این دست کتاب‌ها بیشتر نوشته و چاپ شوند. خوش‌حالم که این کتاب راخواندم
ali garmsiriyan
داستان بسیار جذاب تنوع راوی و حقایق شنیدی حتما حتما مطالعه کنید
meshkat
خواهشا به طاقچه بی نهایت اضافه کنین حیفه واقعا

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد