نشسته بودم و تلویزیون اخبار پخش میکرد،اخرین روز آبان ۱۴۰۰ ،گوش هایم را تیزتر کردم با انکه دینم به نماز و حجابم بند بوده و نه بیشتر ولی شهدا و زندگیشان را دوست داشتم . گوینده ی خبر از کتابی میگفت که رهبر در وصفش چیزی هم نوشته بودند سریع اسم کتاب را جستجو کردم و وقتی دیدم میتونم مطالعه اش کنم درنگ نکردم و از سر شب تا صبح روز بعد توی خواب و بیداری با خستگی و شیطنت های پسر یکساله ام خواندمش، خواندم و خواندم و به خودم میگفتم چقدر این زن یقین دارد چقدر قوی ست چقدر مادر است. میخواستم گریه کنم اشکم نمی امد از صلابت روحش که درون این کتاب جمع شده بود ولی قلبم یکجا طاقت نیاورد و سریع بغضم را فرو خوردم **آخرین دیدار شهید همانجا که هی عاشقانه میگفت نگاهم کن** خدایا ما شرمنده ایم که برای دین و اسلام قدمی برنداشتیم و چه معجزه ی بزرگی شهدا در کنار ما و در محیط وشرایط ما زیستند و اینگونه غوغا به پا کردند خوش به سعادتشان کتاب روان و خواندنی بود نویسنده ممنونیم❤

تقریظ مقام معظم رهبری به این کتاب: بسم الله الرّحمن الرّحیم با شوق و عطش، این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه‌ی تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت .. هیچ سرمایه‌ی معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایه‌ی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ی مادرانه به آن نیاز داشت.‌‎‌‎ از نویسنده جدّاً باید تشکّر شود. اسفند ۱۳۹۹ سیدعلی خامنه ای

لحظه به لحظه با خانوم سادات زندگی کردم... همراه او از پشت دار قالی قد کشیدم و در مراسم عروسی اش شادی کردم و سختی بزرگ کردن بچه ها را همراهش چشیدم. پا به پایش ، پای این انقلاب دویدم ، سایه جنگ را بر سر زندگی ها دیدم ، و دیدم که زنان سرزمینم در پستوی خانه ها نماندند و از هیچ تلاشی برای رزمندگان اسلام دریغ نکردند. و اما در نهایت، فصل های آخر را با بهت می خواندم! مگر یک زن چقدر توان و کشش روحی و جسمی دارد؟؟ اصلا مگر میشود با این روحیه و اینچنین بی منت وقف اسلام بود؟! هر چه دو دو تا چهار تا کردم دیدم نمی شود،اصلا حساب و کتابش دنیایی نیست ! با خدا معامله کردند و اجرشان محفوظ:) هر چه از زندگی اش خواندم ، چیزی جز توکل و توسل نبود! به معنای واقعی کلمه ، تسلیم خالق بود این شیر زن! طاقچه ای ها! فقط میتونم بگم این کتاب رو از دست ندین که الحق خوندیه:)👌🏻📙

خواندن این کتاب به خانمهای علاقمند به رشد فردی و خودشناسی عمیقا پیشنهاد می شود. به نظرم ارزش این کتاب از ده ها کتاب در حوزه توسعه فردی و روانشناسی بالاتر است. مقایسه آنچه هستیم با شخصیتی که قهرمان این داستان در سفر زندگی خود داشته بدون اغراق یک الگوی روشن و زنده است.

وقتی حضرت آقا چنین تقریظ دلنشینی بر این کتاب مینویسند،من و امثال من چه میتوانیم بگوئیم جز تحسین و تحسین و تحسین بسیار زیبا، جذاب،روان،به طوری که نمیتوان کتاب را رها کرد تا به اتمام برسد

تقریظ حضرت آقا: بسم الله الرّحمن الرّحیم با شوق و عطش، این کتاب شگفتی‌ساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقه‌ تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت .. هیچ سرمایه‌ معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایه‌ باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانه‌ مادرانه به آن نیاز داشت. ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ ــ از نویسنده جدّاً باید تشکّر شود ‌ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 هرچی از خوبی این کتاب بگم کم گفتم ، خودتان امتحانش کنید!

کتاب درباره فراز و فرود زندگی مادر شهید از کودکی تا پس از شهادت پسرشون هست که با زیبایی و ظرافت نوشته شده🌱 به نظر من ؛متن کشش و گیرایی داره و روان بودنش مثل یک رود، شما رو تا انتها با خودش میبره. و همین طور حجم معقولی داره و خسته کننده نیست. توصیفات درست و به جا و به اندازه بودند تا حدی که تقریبا تموم صحنه های کتاب رو در نظرم مجسم میکرد و خودم رو کنار اشرف السادات بانو در خونه، بیرون و... حس میکردم❤ قسمت هایی از کتاب نتونستم جلوی ریختن تک قطره‌های اشکم رو بگیرم. و دیگه در یک لحظه نشستم و های های گریه کردم😢 عموما معتقدم جذابیت کتاب سلیقه ای هست اما این کتاب به نظر میتونه اکثر طیف و سلیقه‌ها رو به خودش جذب کنه. امیدوارم از خوندنش مثل من لذت ببرین🌷

بسم الله :) نسخه ی چاپی این کتاب رو خوندم . توی این کتاب اشرف سادات لحظه به لحظه قهرمان تر می‌شدند. این حجم از اقتدار و صبور بودن و با تقوا بودن برای من جالب بود و باعث به تشویق شد . در برابر مشکلات و سختی ها و تمام زندگی با توکلی که میشه به خدا داشت و با اقتداری که میشه از این بانوی بزرگوار فرا گرفت میتونیم از صابرین باشیم و باز هم بخندیم . از مشکلات فرزندانشون تا اتفاقات درون شهر و شهادت فرزندشون اون هم با این میزان از خلوص نیت برای من خیلی جالب بود. قطعا تاثیر بدی نداره . پس بخونید :)

بسم‌الله الرحمن الرحیم اسم و رسمش را زیاد شنیده‌بودم. دیروز کنار ورودی مصلی قدس، بنر کتاب را دیدم. دوست‌داشتم بی‌دردسر بخوانمش و باورم نشد در اینجا پیدایش می‌کنم. ام‌محمد برای خودش شیرزنی است که هر کاری که می‌توانسته برای انقلاب کرده... و محمدش! چقدر دوست دارم برسم خانه‌شان و دستان این شیرزن را ببوسم.

عجب کتابی بود چه متن روانی داشت چه سوژهٔ عجیب و خاصی داشت. عجب زنیه این زن، خدا عمرش رو طولانی کنه این کتاب مارو دیوونه کرد بخونید تا زنده هستید.