یکی از مفیدترین کتابهایی که خوندم. با ترجمه ای فوق العاده. کتابی که نحوه نگرش شما به درد رو تغییر میده و برای مواجهه باهاش راهکارهایی ارائه میده. کتاب به بررسی ماهیت درد فیزیکی و همینطور روانی شامل اضطراب و افسردگی پرداخته. به نظرم از جمله کتابهاییه که هر انسانی باید یکبار در طول زندگیش خونده باشه‌. البته داخل کتاب ممکنه به چندتا کلمه قلمبه بر بخورین. کافیه فقط رد شین. کتاب رفته رفته جذاب تر و محتواش بدرد بخورتر میشه. واسه همین عجله نکنید.

"درد ما به ساده ترین بیان، درد ناشی از این واقعیت است که ما هنوز هم در برابر واقعیت درد بی دفاع و آسیب پذیر هستیم." اسم فلسفه اگر پشت کلمه ای قرار بگیره به تنهایی قابلیت این رو داره که ما مسئله ی مورد بحث رو انتزاعی، غیرکاربردی و سخت خوان تلقی کنیم. اما در حقیقت، کدوم یکی از ما آدم ها وسط مهلکه ی زندگی "درد" رو تجربه نکردیم؟ پدیده ای که به معنای واقعی کلمه در لمس کردن اون تنها هستیم و هیچ کسی نمی تونه تماما و به دقت همه ی چیزی که تجربه کرده رو در سطح زبان تصویر سازی و به دیگران منتقل کنه. در همین نقطه ست که درد درون ما زندانی میشه چیزی که به تعبیر نویسنده درون بودگی درد نام داره و باعث میشه شخص احساس جداافتادگی از جمعیتی رو داشته باشه که هیچ تصوری از جهان درونی شخص دردمند ندارند. درد در هر شکلی، اعم از جسمی و روانی که نویسنده به تفصیل در مورد اون صحبت می کنه، جزو لاینفک وجود انسانی ما هست. البته که در این کتاب فقط انواع درد و ریشه های اون بررسی نشده، بلکه واکنشی که ما نسبت به دردهامون نشون میدیم که ممکنه منتهی به درد مضاعف یا کاهش درد بشه هم، محل بحث قرار گرفته. یکی از مطالب جذاب برای من در این کتاب مسئله ابژه یا سوژه بودن درد بود. اینکه آیا احساس درد داشتن چیز انتخابی ست که اراده ی آزاد انسان اون رو برمی گزینه، یا اینکه درد مثل بدن موضوعی ست که هست. ما درد نداریم، بلکه خود درد هستیم مثل بدن که ما بدن نداریم، بلکه خود بدن هستیم. ☆ترجمه ی کتاب به عنوان متنی که در قفسه ی فلسفه قرار می گیره، تا حد زیادی قابل قبول و فهم هست. ☆همین طوری محض گفتن، با بخشی از فصل آخر کتاب مخالفم!

نه تنها تفکر آدم را در مورد مفهوم درد فیزیکی و روانی بر می‌انگیزه، بلکه در لابلای سطور به فلسفه‌ی «همدردی» هم فکر خواهید کرد. فصل‌فصل این کتاب، تفکر بر انگیز و جذاب است. ترجمه هر از گاهی مبهم است اما به وفور معادل انگلیسی برای رفع ابهام درج شده است.

فلسفه درد کشیدن چیست ؟کتاب درد رواز منظر جسمی و روانی تبیین میکند و درد جسمی رو به شکنجه و بیماری بخش میکند ، کارکرددرد از هردونوع که علت دیگری هستند بر زندگی فرد وکارکرد اون میپردازد . درد من رو دیگری نمی توانددرک کند و بلعکس . دردکشیدن بیش از حد باعث میشود انسان نسبت به جهان بیرون از خود بی تفاوت و در درون و تنهایی خود عرق شود.

کمتر پیش میاد در خرید کتابی، پس از خوندن احساس کنم که پولم رو دور ریختم!(نسخه چاپی کتاب رو خریداری کردم)، اما این کتاب مقام اول رو در این مورد داره.گذشته از اینکه هیچ ارتباطی به فلسفه پیدا نمیکنه و در حوزه روانشناسیه، بنظر من متنیه که خواسته کاری رو انجام بده، اما از فرط پیچیده بودن خودش هم دچار سردرگمی و پراکنده گویی شده.بدون اینکه بخوام به "ستاره" ها و نظرات مثبت بیش از حد بها بدم، با یه سرچ ساده میتونین ببینین که از ۲۰۰۹ تا الان حتی یک نقد هم در گوگل بوک از این کتاب بعمل نیومده و در سایت آمازون هم تنها یکنفر به اون پرداخته.علت مقبولیت اینچنینی این کتاب رو در کشور خودمون درک نمیکنم و بهمین جهت گفتم سرچ کنم و ببینم کلا در سطح دنیا چه نظراتی در موردش داده شده که متاسفانه بشدت ناامید شدم.در بهترین حالت چند خط اینجا و چند جمله اونجا میشه از این کتاب دریافت کرد و قسمت عمده اون پراکنده گویی و مباحث تکراری و بعضا بیربطه که عنوان پر طمطراق فلسفه رو یدک میکشه.بگذریم که در سالهای اخیر از فلسفه بتمن و مردعنکبوتی گرفته تا فلسفه پو خرسه، همه جور فلسفه ای به زیور طبع آراسته شده! یاد کاخهای فلسفه دورانت بخیر! این روزها حتی باتلاقها هم مملو از فلسفه اند!

نمونه کتاب من را آنقدر جذب نکرد که مشتاق خریدنش بشوم... البته که بسیار خوب شروع شد اما در ادامه جملات کلاف سردرگمی ایجاد کردند که علاقه ای به ادامه دادنش نداشتم