ای پرنده زیبا زخم بالت را که می‌بستم عاشقت شدم نباید اینقدر بی رحمانه دور می‌شدی بی پر و بالم من آسمان به آسمان چگونه دنبالت بگردم؟ ای پرنده زیبا اسیر زیبایی‌ات شده‌ام مرا به قفس انداخته ای! ~از متن کتاب ` خیلی دوست داشتنی بود.. آروم و غمگین و پر از احساس مشتاق شدم بقیه آثارش رو هم بخونم

نه درختان کج روییده‌اند نه ساختمان‌ها کج شده‌اند فقط تو زمین خورده‌ای تو زمین خورده‌ای و سرت گیج می‌رود مرگ را بپذیر نظم دنیا تو را کنار گذاشت..

آقای یونان خیلی نگاه عجیب و جالبی به دنیا دارند که این کاملا در شعرهاشون مشهوده

(یازده) از کتاب قبل‌ "آکوردی برای صرف شام" قشنگ‌تر بود و بیشتر دوسش داشتم. ( شعرِ آتش و باران عالیه...)

ساده و بی ریا بی ریا و ساده ...

خواندن این کتاب، تجربه حس ناب شاعرانه بود. حتما باید کتاب چاپی‌اش را هم بخرم.

کتاب زیبایی هست پر از شعر های ساده. مفهوم اکثرشان متوجه شدم و دوست داشتم.

ساده پر از عشق و لطافت و‌ امیدوار، در اوج‌ نا امیدی

چقدر قشنگ آخه

درود بر همه ی دوستان من تعریف اشعار جناب رسول یونان رو زیاد شنیده بودم لکن بنده ی حقیر نتونستم با اشعار ایشون ارتباطی برقرار کنم. از نظر بنده اشعار آقای گروس عبدالملکیان دارای احساس و عواطف بیشتری هست و لطیف تر هست.