سلام نظرات دوستان را خواندم خیلی تشویق شدم برای خریدن کتاب ولی پس از خریدن و خواندن ۲۰۰ اول کتاب واقعا پشیمان شدم و به قول معروف کتاب رو دستم باد کرده بود خیلی سطح تاب پایین بود یک جورایی تینیجری بود دوست پسر و دختر دانشگاهی که اولش هر دو میگن ما یک رفیق ساده هستیم بعد عاشق میشن و ازدواج میکنند واقعا مسخره

سلام خدمت نویسنده وخالق این اثروهمچنین درودبه کسانی که این اثر امطالعه کردن خدمت همه عزیزان عرض کنم وقتی صحبت ازرمان پیش میاد بایددونست مابایک اثرفلسفی یاتاریخی یاعلمی روبه رونخواهیم شد توقع چیزدیگری بایدباشد من به شخصه که یک کتابخوان حرفه ای هستم ازخانم نویسنده کمال تشکررادارم کتاب علاوه براین که مانندکتابهای دیگر بی حیایی وبیدینی وبی اخلاقی راترویج ندادن لسیارتاکیدبراین داشتن شمادرقالب داشن معبودت وپرستیدن خدا وتوکلت به اومیتوانی عاشق بشی .وچارچوبی هم داشته باشی این که ایشون داین اثر خالقمون اینقدرپررنگ نشون دادن جای تقدیرداره واینکه نشون دادن درجامعه ماهمه دخترها بیحیاوبی تقیدنیستن هم خیلی خوب بود تشکرمیکنم ازنویسنده عزیز وتوصیه میکنم رمان خوانها این کتاب رامطالعه کنند

ممنون از توضیح خوب وکاملتون

دقیقا برای من هم همین بود برای نظرات مثبت دوستان خریدم بعدش نمی تونستم بخونم فقط الکی تند تند صفحه ها را رد میکردم موضوع به شدت تکراری و سطح پایین بود اگر قرار بود با موضوعات تکراری و آبکی آدم نویسنده بشه الان همه مردم ایران نویسنده بودند از دوستان خواهش میکنم گول نظرات مثبت را نخورند

سلام رفقا با این قسمت حرفتون موافقم که ادم مذهبی نزدیک مرز گناه هم نمیشه خیلی قشنگ گفتین ولی چیزی که به نظرم باید شما هم بهش توجه کنین اینه که اینجا ما داریم در مورد یه اثر عاشقانه و داستانی صحبت میکنیم نه یه اثری که ادعای اموزه های اسلامی رو داره کسی که دنبال یاد گرفتن و اموختن دین باشه هم نمیاد سراغ یه اثر داستانی میره کتابهای مربوطه رو میخونه ولی ازون طرف هم قبول دارم که رمان نباید ترویج بی‌دینی و بی حیایی داشته باشه چیزی که متاسفانه الان در بیشتر رمانها هست و قبح خیلی چیزا درشون شکسته شده ولی شخصیت های این کتاب هم هیچ جایی ادعای اینکه کاملا مذهبی هستن و حرف و اعمالشون حجته برای دین نداشتن! من شخصا به عنوان کسی که عاشق رمان هستم و رمان های خیلی زیادی خوندم وقتی میبینم توی اکثر رمانهای امروزی هیچ قید و بند دینی وجود نداره و حتی مشروبات الکی و بی حجابی بین شخصیت ها و توی فرهنگ رمان ها یک مساله‌ی خیلی خیلی عادی شده و قبحش شکسته اینکه توی این رمان شخصیت اصلی حداقل هر لحظه ای حواسش به خدا هست و با خدا انقدر صمیمیه برام یک ارزش حساب میشه و اینکه هیچ جای کتاب ادعایی بر این نداشته که ارتباطاتشون مورد تایید دین هم هست این اثر صرفا یک رمانه که نسبت به خیلی اثرهای مشابه لااقل حیا و قید و بندش بیشتره من این کتابو چند بار خوندم و جایی ندیدم شخصیت اصلی که اهل خداست دوست‌دختر دوست‌پسر بازی دربیاره برعکس تو حال و هوای رفاقتش با ادمای اطرافش همیشه یه سنگینی و مرزی برای خودش گذاشته و حواسش هست از چارچوبی که داره خارج نشه حالا اگه این چهارچوب با خط کش دقیق دین فرق میکنه دلیلش به نظرم همینه گه گفتم ارکیان ادعای اموختن دین رو نداشته

کاملا درست است پسر داستان به دختر داستان میگه اصلا تو دوستی دختر و پسر ها خواهر و برادری و دوستی ساده و ..‌‌. نداریم بعد بلافاصله پسره به دختره میگه ولی ما دوست ساده هستیم و باید به هم اعتماد کنیم دختره هم که از خداشه با کله قبول میکنه مثلا پسره مقید و نماز خون هم هست کل داستان با هم دوست دختر و دوست پسر بازی میکنند و عشق و حال میکنند همیشه هم در اوج میگن ما آدم های مقیدی هستیم کلا حال آدم از داستان بهم میخوره دوستان بهتر است پول الکی ندهند