نظرات درباره کتاب یک عاشقانه آرام و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب یک عاشقانه آرام

نظرات کاربران درباره کتاب یک عاشقانه آرام

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳۱۴ رأی
۴٫۰
(۳۱۴)
خانم کتابخوار
عالی بود فقط ریتمش کنده خوندنش حوصله می خواد اما بسیار آموزنده س پر از جملات قشنگ
🌼
آرامش بخش اگر به شعر و دیدن طبیعت آروم علاقه مندید توصیه میشه ولی اگر دنبال فراز و نشیب و اینا نه سرتاسرش جملات قشنگی داره که باید الگو قرار داد هم در زندگی زناشویی هم مجردی
Feri
یه عاشقانه آرام یه جور دفترچه راهنما برای زوج های با دل جوونه که یاد بگیرن چطور تو سختی ها و آسونی ها، شاد و در آرامش زندگی کنن و مهم تر این که چطور با حرف زدن با هم به راه حل برای مشکلاتشون برسن و با گفت و گو و مشورت هستش که میشه دلخوری ها و عدم تفاهم ها رو از بین برد و توی زندگی به اتحاد رسید . نکته ی دیگه اینه که یاد می ده زندگی باید با برنامه باشه حتی اگه گاها برنامه درست اجرا نشه! ولی بی برنامگی باعث می شه زندگی نتونه به هدف خودش برسه! داشتن برنامه ای که نه کسل کننده باشه و نه خیلی پیش پا افتاده خیلی مهمه؛ پای بندی به اون برنامه هم مهمه ولی نه به این معنی که نشه گاهی از این برنامه تخطی کنیم ... یکی دیگه از چیزهایی که کتاب یاد می ده اینه که آدم باید چیزها یا کارهایی رو که دوس داره تو زندگی امتحان کنه و براشون وقت بزاره مثل نویسنده که برای خطاطی، نویسندگی، نقاشی، عکاسی، کوهنوردی و ... وقت گذاشته و شکایتی از کمبود وقت نداشته چون به انجام همه ی این کارها عشق ورزیده . یکی از پیام های جالب کتاب هم این بود که آدم ها دوبار عاشق نمی شن که اگه بشن، هیچکدومش عشق نبوده !! خوندن کتاب رو به همه ی عاشقا پیشنهاد می دهم ، ولی کسایی که عاشق کتاب های هیجان انگیز با کلی اتفاقات پیچیده ان سراغ این کتاب نیان ، چون مثل اسمش یه کتاب آرومه ... ۳ ویژگی مثبت کتاب : ✅منسجم بودن و قابل جمع بندی کردن در پایان کتاب ✅شامل تمام لحظه های شادی، غم ، عشق، عصبانیت، ناامیدی، امید و ... که توی یه زندگی معمولی بین هر زن و شوهری پیش میاد. ✅کتاب به دور از پیچیدگی نوشته شده و خیلی راحت می تونه الگوی رفتاری زوج های جوون باشه . ویژگی های منفی کتاب: ❌تکرار برخی دیالوگ ها مثلا این که موزه رو اثرگاه می گه، یا خیلی زیاد به مه اول داستان استناد می کنه و می خواد از اون طریق نتیجه گیری کنه . ❌کوتاه بودن داستان (نظر شخصیمه ) چون دوست داشتم داستان رو بیشتر ادامه می داد یا با جزئیات بیشتری می گفت . ❌هر چند که داستان زندگینامه نیست اما از اونجایی که نویسنده ۳ تا دختر داره ، بهتر بود که در داستان هم تعداد اعضای خانواده و جنسیتشون شباهت به زندگی واقعی نویسنده داشته باشه تا بیشتر با داستان ارتباط برقرار کنیم . ❌یکی دیگه از ویژگی های منفی کتاب پرداختن به موضوعات سیاسی روزمره هستش که شاید می شد حذفشون کرد و تمایل به خوندن کتاب بین همه قشرها بیشتر می شد . #چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
az8353779
من تحت تاثیر تعاریف دوستان این کتاب رو خریدم ولی اصلا خوشم نیامد این همه آسمان و ریسمان بافتن آخه،خدااااا تا نصفه خواندم و دیگه ادامه ندادم ،اه
تام ریدل
با احترام به تمام کسانی که کتابو خوندن و خوششون اومد):):): اصلا نتونستم با کتاب کنار بیام حتا شیوه عاشقانه کتاب رو هم نفهمیدم از اون کتابا بود که با کلی ذوق و شوق خریدم ولی تهش ذوقی خوردم با بدبختی تا نصفشو خوندم بعد دیه کلن ولش کردم در کلی برای من خیلیییییییی خیلیییی بد بود خوندش
محمد
متن این کتاب واقعاً سنگینه. گاهی جاها می‌فهمی چی میگه گاهی نه. دو سال پیش یکی از دوستام بود داشت از نمایشگاه کتاب تهران، کتاب سفارش می‌داد بهش گفتم این کتابو بخر هردوتامون بخونیمش. خرید، آورد، خوندیم، نه من فهمیدم، نه اون
Amir Hossein Rostami
با سلام. این کتاب به قلم توانمند نادر ابراهیمی نوشته شده است. شما در این اثر، با یک مجموعه دل نوشته مواجه هستید که مروری است بر زندگی عاشقانه یک زوج از آشنایی تا سالمندی و توصیف آن. نویسنده قصد داشته راز عاشقانه زیستن در تمام طول زندگی را در خلال بحث هایی مطرح کند. در بیشتر موارد، این بحث ها حاوی مضامین عمیقی هستند که خواننده را به فکر وا می‌دارند. مباحثات تاثیرگذار بین زن و شوهر در این رمان و جملات قصار زیبا به طور پراکنده یافت می‌شود. شما ضمن مطالعه کتاب، بسیار محتمل است که غیر منسجم بودن این بحث ها را حس کنید و نتیجه گیری مشخصی نداشته باشید اما می‌توان گفت کلیت این رمان یک ذهنیت نسبتا روشنی از زندگی عاشقانه در دنیای واقعی را به مخاطب منتقل می‌کند یا حداقل سعی دارد منتقل کند. در برخی موارد، ذهن خواننده انسجام متن را از دست می‌دهد (و به نظر می‌رسد خود نویسنده عامدانه قصد این کار را داشته) و ادبیات نسبتا ثقیل متن، ممکن است حوصله عده ای را هنگام مطالعه سر ببرد. اما پیشنهاد بنده این است که این کتاب را حداقل یکبار تا آخر بخوانید چراکه ارزشش را دارد. در کل اگر وقت زیادی به مطالعه اختصاص می‌دهید، از این کتاب نگذرید ولی اگر فرصت محدودی دارید، پیشنهاد نمی‌کنم که این کتاب را در اولویت خود قرار دهید. با تشکر.
حنانه نیک مهر
《تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه می‌شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت، و عشق، همچنان، عشق باقی بماند؟》 عشق، مراقبت می‌خواهد. نباید عشق، به عادت دوست‌داشتن تبدیل شود! عادت‌ به کارهای درست و خوب در زندگی، چیز خوبی‌ست اما اگر عشق که اتفاق شیرینی است به عادت تبدیل شود، خوشمزگی لحظاتش را از دست خواهد داد. در نگاه اول با دیدن نام یک عاشقانه‌ی آرام، تصور می‌کنید که فقط رمانی عاشقانه را مطالعه خواهید کرد، اما نادر ابراهیمی در این کتاب، مفهوم عمیق زندگی و اصول و قواعدی اساسی از زندگی را در قالب داستانی همراه با جملات ادبی و عاشقانه به ما منتقل می‌کند. حرف‌ها در سایه‌ اتفاقات پی‌درپی داستان گفته می‌شوند و بیشتر اتفاقات به چشم می‌آیند. تا میانه‌ی داستان، ممکن است متن کتاب کمی گنگ به نظر بیاید، چرا که نویسنده هرازگاهی از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر می‌پرد و تشخیص مخاطب سخت خواهد بود، همچنین می‌توان گفت ورود شخصیت‌های فرعی به متن داستان که نقش خاصی در آن ندارند، از جذابیت متن می‌کاهد و باعث دلزدگی مخاطب می‌شود، اما قطعا شیفته‌ی این کتاب خواهید شد. نقش اصلی داستان، گیله‌مرد است که برای رسیدن به عسل، راهی سخت و دور و دراز را می‌پیماید تا اینکه زندگی ساده‌ای را شکل می‌دهند. این زوج، مبارزانی آزادی‌خواه و انقلابی هستند که به همین دلیل هم، زندگی‌شان پر از فراز و نشیب می‌شود و در راه عشق به وطن‌شان، آسیب‌های زیادی می‌بینند. مرد سعی می‌کند با نوشتن نامه‌های عاشقانه به همسرش، نگذارد که زندگی مشترک آن‌ها دچار روزمرگی شود؛ اما در برهه‌ای از زندگی این زوج، پس از پیروزی انقلاب، مشکلات جای خود را به روزمرگی‌هایی می‌دهند و شور و هیجان رابطه‌ی عاشقانه‌ی آن‌ها کمرنگ می‌شود و آن‌ها برای تقویت پایه‌های عشق خود، راه‌حل‌هایی می‌یابند و حتی برای تکراری نشدن این راه‌حل‌ها هم، ایده‌هایی پیاده می‌کنند که این تلاش‌ها تا پایان کتاب ادامه دارند. در نهایت، نویسنده تلاش می‌کند تا مخاطب را به این نتیجه برساند که خوشحالی و حس خوشبختی، نیازی به اتفاقات خیلی بزرگ ندارد و برای حفظ و زنده‌ نگه‌داشتن عشق باید تلاش کرد‌.
ال‌هه
بیشتر جملات زیبای ادبی داره و سیر داستانی نداره. برای من اینطور بود که اوایلش با دقت میخوندم و برام جذاب بود ولی از وسطاش دلم زد و به زور تمومش کردم، کتاب بار دیگر شهری که دوست میدارم رو بیشتر دوست داشتم(:
شادی
کتابی هس که به دل آدم میشینه و تا اعماق وجود رسوخ میکنه و با خوندنش یه حس آرامش پیدا میکنی. تمام حال روحی نویسنده رو با تمام وجود لمس میکنی. و آنجایی که زیرپوستی مسائل سیاسی زمان خودش و رنج مردم رو مطرح میکنه خیلی هوشمندانه هس. توصیه میکنم حتما بخونید
کاربر ۵۱۹۹۴۸۱
من نسخه چاپی کتاب دارم و مطالعه کردم به نظر من قلم سنگینی دارند اما شیرین، کسانی که اهل ادبیات هستند شاید بیشتر استقبال کنند .
baran
اگر حوصله ی توصیفات زیاد و ندارین این کتاب و نخونید وگرنه به لحاظ ادبی کتاب قشنگیه ولی سرگرم کننده نیست بیشتر شبیه کلاس فشرده ی ادبیاته
کاربر 4076060
به نظرم مسخره ترین و خسته کننده ترین رمان دنیاست ،،، ارزش یک بار خوندن هم نداره ،،، هم رده رمان شوهر آهو خانم گذاشتن این کتاب رو ولی واقعا قابل مقایسه نیست ،،، حیف وقت …
گـــوهــــر قوامی
این دلچسب ترین و عمیق ترین و درست و حسابی ترین عاشقانه ای بودکه خوندم…بیشتر از اینکه رمان باشه شعر بود…سرشار از احساس و زیبایی تقریباً هر روز بر می گردم بهش و کیف می کنم از خوندنش… و البته از شنیدنش با صدای بینظیر جناب دهکردی…😌💜
کاربر ۲۰۰۳۲۹۱
اگر چه کتاب "بار دیگر، شهری که دوست می داشتم" از همین نویسنده رو بیشتر دوست داشتم، اما این هم در کل کتاب بدی نبود، حداقل به خاطر جملات زیبا و قابل تاملش کتاب خوبی بود. فکر می کنم آنچه در رابطه با عشق در این کتاب خوندیم یک عشق ایده آل و چیزی بود که آرزوی هر انسانی هستش اما چیزیه که در واقعیت زندگی امروز من هنوز باهاش برخورد نکردم و افراد اینچنینی سر راهم قرار نگرفتن. در کنار جملات زیبا، بعضی از جمله های کتاب واسم سنگین بودن و راحت درکشون نمی کردم. نمی دونم چرا آقای ابراهیمی اصرار داشت مثلا به موزه بگه اثرگاه؟ یا چرا عشق و لطافت داستان رو با خشونت سیاسی درهم آمیخته بود؟ پیش خودم فکر می کردم اگر نویسنده در این زمینه ها ورود نمی کرد شاید داستان دلچسب تر میشد.
نغمه میلانی
عالی
nazanin saadi
خیلی خوشم اومد از این کتاب،داستان زیبایی داشت. داستان عشقی بود با طعم عسل، زوجی که سختی های زیادی باهم پشت سر گذاشتن و هرگز ازهم دست نکشیدند. صحبت های بینشون رو دوست داشتم اینکه زن و مردی اینطور باهم گفت و گو کنند و هرکدام حرفی برای زدن داشته باشند و البته اینکه نظرات مخالفی اگر داشتند در ارامش حرف میزدند و یکی به زیبایی قانع میشد درکل نکات آموزنده خوبی‌ رو میشد ازش یادگرفت. متنش اما کمی سنگین بود و باید وقت گذاشت براش، باید جرعه جرعه خوند و برای تموم کردنش عجله نکرد یک عاشقانه ارام جزو اون کتاب هاست که باید چاپیش رو تهیه کنم و چندین بار بخونم و لذت ببرم.
تسنيم
چقدر قشنگ از یه جا می پره یه جای دیگه ولی کاملا متوجهش میشی...نادر ابراهیمی عالی ای خدا رحمتت کنه
🍃نــہـــالــــے🍃
چاپیشو خوندم و عاشق جذابیت و سادگیش شدم کتاب گیرایی بود با قلمی بسیار دوس داشتنی ....
Amin Rostami
محبوب آذری من! به خزان جوانی‌مان رسیده‌ایم، دریغ از نیم‌نگاهی که تلاقی کند و بسوزاندمان، در حسرت دست‌هامان که عمری‌ست چشم‌به‌راه لمس گرمای آغوش هم‌اند، داغ یک هم‌صحبتی که زمستان دل‌مان را آب کند. می‌دانی دیرزمانی‌ست عشق را دربند کرده‌اند. از آن زمان که بنای آزادی را بنا نهادند و شمایلش را در تنگی از قفس نهادند و فروختند، آنچه را که حق می‌پنداشتیم؛ حال باید به تضرع، جرعه جرعه بستانیمش! . محبوب آذری من! دیار ویران ایران بعد از مغول‌ها، دیگر رنگ آبادانی بخود ندید؛ آمدند و شکستند و نشستند، دیگر نه برخواستند و نه رفتند... هر واژه‌ای که بر سر راهشان علم شد، دربند کردند و آنگاه واژه‌های خودگماشته‌ی از معنا تهی‌شان را به زیوری آراستند و بر سر کوی و گذر آویختند و کتاب‌ها بر آن مزین کردند؛ و افسوس که کودک خیال‌مان را با نوای افسونگرش فریفتند. . دیشب که بر بالینت چشم در چشم، نام فرزند سوم‌مان را برمی‌گزیدیم.. ناگهان برخواستم، رویایی شیرین بود، به شیرینی عسل... پا به ماه بودی! محبوب خیالی من! از من مرنج... هربار که معنی زندگی را فهمیدم، آن را عوضش کردند. هربار که همتی کردم راه سد کردند، ز کوره‌راه رفتم سنگ زدند، خواستم که به شوقت به پرواز درآیم؛ دریافتم که پر و بالم بریده‌اند. اما باز هم به دیدارت می‌آیم، آنجا که هیچ کس یارای من نباشد... در خیال من! شاید جشن پیوندمان در آن خواب ابدی‌ست که دیگر کسی نتواند میان‌مان جدایی اندازد _ یک ظالمانه آرام _

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۰۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان