نظرات کاربران درباره کتاب یک عاشقانه آرام
۴٫۰
(۳۱۳)
کاربر 3344421
پیشنهاد میکنم حتما بخوانید و بیشتر به عبارت ها و کلمات دقت کنید
کاربر 4361413
عالی
yousefi
برای توصیف این کتاب واقعا نمیدونم چی بگم؛ در برابر جملات ناب این کتاب، لحظات زیبای این کتاب، احساس ذره ذره جاری در میان واژگان این کتاب...
آرامترین عاشقانهای که واژه به واژهاش متفکرانه و هوشمندانه در جای خود چیده شده تا زندگی کردن را به مخاطبش بیاموزد جزء معدود کتابهایی که خوندنش رو به هر مخاطبی از هر قشر و سلیقهای توصیه میکنم.
narges
درهر خط از این کتاب که میخوانی حتما با خودت میگی وای چه جمله قشنگی چه کلماتی چقدر علم پشت این متنهاست و به هوش و سواد نویسنده غبطه میخوری انگار متنها را حافظو فردوسی در زمان حال نوشته اند لذت بردم و به خودم قول دادم حتما چند وقت یک بار این کتاب را باز کنم چند صفحه ای ازش را به طور تصادفی دوباره بخونم و از جملات ارزشمندش در مورد عشق به انسان عشق به وطن و عشق به خدا باز لذت ببرم
Dayana
متن سنگینی داره و برای افرادی توصیه میکنم که زبانِ ادبیات رو میفهمند و در معنی لغات و استعاره ها قوی هستند
علیرضا سلامی
یک عاشقانه آرام داستان زندگی گیل مرد و بانوی آذری نصری بسیار لطیف آرام جذاب ساده و پرکشش با جملاتی تاثیر گذار و به یاد ماندنی
«Ashkan»
باور نکردنیه! نویسنده گل کاشته!
شخصا در توصیف این کتاب ناتوانم...
من این کتاب رو از کتابخونه قرض گرفتم و خوندم. قصد دارم که کتاب رو بخرم -که خواهم خرید- و دوباره بخونمش - که خواهم خوند. منتظر چیزی نمونید و فقط شروع کنید.
پ.ن: داستان بعضی اوقات از دستم در میرفت و سردرگم میشدم ولی فکر کنم نویسنده از قصد این کار رو میکرد-نمیدونم واقعا.
Chica
اولین کتابی که از آقای ابراهیمی خوندم، بود و بسیار بسیار تاثیرگذار برای من. نمونه ی کامل یه کتاب برای تغییر.
▪︎داستان یه زن و مرد عاشق انقلابی که سعی دارن عشقشون رو نه تنها برای خودشون بلکه برای همه ی جامعه صرف کنن تا بتونن یه "عاشقانه ی آرام" داشته باشن.
▪︎واقعا از اون کتابایی بود که می تونم بگم هر صحنه اش و هر جمله اش رو لمس کردم و زندگی کردم. تغییراتی رو باهاش در خودم حس کردم که شاید تا حالا تجربه نکرده بودم.
▪︎اول کتاب گمان کردم که شخصیت ها آدم هایی هستن که کامل و بدون اشتباه خلق شدن و اومدن برای نصیحت اما در خلال کتاب حتی شخصیت ها هم تکامل پیدا می کردن، اشتباه می کردن و یه زندگی واقعی بود گویا، از اون زندگی هایی که ممکنه اطرافت دیده باشی. آدم هایی با اشتباهات ریز و درشت مثل همه ی ما.
▪︎انتقادی که دارم اینه که بعضی قسمت ها به یه چیزایی به تندی انتقاد شده و که این می تونست ملایم تر باشه شاید.
▪︎این کتاب رو حتما دوست خواهید داشت اگه:
●علاقمند به کتاب هایی با ادبیات بسیار قوی و شعرگونه هستین
●داستان هایی با شخصیت های سرسخت و مبارز رو ●دوست دارین
●از کتاب هایی با موضوع انقلاب خوشتون میاد
●کتاب هایی با موضوع زندگی روزمره رو علاقه دارین
و کتاب هایی با ●موضوع عقاید فلسفی و تحلیلی از زندگی رو دوست دارین
▪︎این کتاب رو دوست نخواهید داشت اگه:
●علاقه ای به خوندن نظرات مخالف با اکثر کارهای زندگیتون رو ندارین
●دنبال کتاب های هیجانی هستین
●به کتاب هایی که درک مفهومشون مشکله علاقه ای ندارین.
▪︎"یک عاشقانه ی آرام" بین کتاب هایی که مطالعه داشتم از
لحاظ ادبیات بیشتر شبیه کتاب "تو" از "کرولاین کپنس" بود و از نظر نزدیکی ش به فلسفه و دید عمیق به زندگی عادی "جز از کل" نوشته ی "استیو تولتز" رو به خاطرم آورد.
▪︎امیدوارم از مطالعه اش لذت ببرید.
#چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
کاربر ۳۴۰۴۱۶۷
پدر نادر ابراهیمی به نام عطا المک ابراهیمی از آجودان زمان قاجار، توسط رضاخان ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر که آن زمان بخشی از آذربایجان شرقی بود تبعید می شود، هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا)؛ داستان از عشق دو شخصیت انقلابی (یک معلم جوان گلیگ و یک دختر آذری)، که در فضایی سیاسی سال های پایانی پهلوی شکل میگیرد، آغاز می شود زبان پر از لطافت و احساس نویسنده در توصیف سبلان و ملاقات دختر مورد علاقه اش که با تصویرسازی فوق العاده اش در ابتدای کتاب آمده است کاری کرده که خواننده حضور خود را در آن لوکیشن حس کند، مخاطب را طوری جذب خود می کند که به سفر خیالی خود در کنار شخصیت های اصلی کتاب تا پایان داستان ادامه دهد. زبان شاعرگونه و پر احساس تقریبا تمام کتاب را فرا گرفته است که در این زمانه ی مدرن و ماشینی، مخاطب را به جایی پرتاب می کند که با ادبیات معمولی امروزی فاصله دارد. شاید همه مخاطبان دوست داشتند توصیفشان از معشوق و زندگی و ... علیرغم سختی و ضمختی آن همراه با لطافت و نازی باشد که در این کتاب استفاده شده است. در دل داستان از حال و هوای تاریخی و اجتماعی ایران در سال های پایانی پهلوی و سال های ابتدای انقلاب مطلع می شوید. در فصل سوم کتاب که به دوران ابتدای انقلاب و پایان مبارزات سیاسی شخصیت اصلی داستان می پردازد ؛ شخصیت اصلی داستان برای نجات از رومزگی و عادت هایی که بوی کهنگی می دهند تلاش می کند و این فصل می تواند برای کسانی که از روزمرگی زندگی خسته شده اند جالب باشد
shokoufeh helma
متنش ثقیل بود یه مقدار و بخش بندی نشده بود گیج شدم
کاربر 1972619
به غایت زیبا نوشته و خوانده شد. به غایت❤️دوست تارم یک بار دیگر بشنوم و بتوانم قسمت هایی از آن را یادداشت کنم.
عسل محبوبیان
یک کتاب عاشقانه ی نرم و دلپذیر دقیقا مثل اسمش آرام :)
نثر روان و قشنگ که شمارو تا اخر داستان با خودش میکشونه و غرق لذت میکنه
Amin D
نادر ابراهیمی در یک بند از کتاب شاید ایدهال خود و ایده کتاب رو به خوبی جمعبندی میکند:
"کمی زیستن در رویا به خاطر انطباق دادن زندگی با رویا گناه نیست. آنچه اشتباه محض است فرورفتن در رویاست و برنیامدن، در مه مصنوعی غرق شدن، قطع ارتباط با روزمرگیها، مه تخیلی، بیشترین خطرش در این است که انسان در درون آن گم شود و از سکونتگاه خود بسیار دور بیفتد. بازناگشتنی، گمگشته ابدی
هیچ رویایی، تخیلی و عقیدهای اگر نتواند سهمی در ساخت زندگی انسان داشته باشد چیزی جز عقیده، خیال و رویای باطل نیست. زهر،مبتذل، نفرتانگیز"
بر این مبنا یک عاشقانه آرام داستان افول یک ایدهالگراست. ایدهآلگرایی انقلابی که درونیات خودش را در قالبی شاعرانه میریزد که در دو نقطه به نظرم کاری جدید انجام میدهد. اولین اینکه روایتی شاعرانه از درونیات لزوما به دام حدیث نفسی مجنونوار همچو بسیاری از آثار پیش و همدوره خود نمیافتد و سعی میکند با در مقابل هم قرار دادن شخصیتها گفتگویی درونی داشته باشد و هم لااقل در نیمه ابتدایی داستان، روایتی به آن اضافه کند که همین روایت از زمان یک حرکت انقلابی تا رکود و یکنواختی زندگی روزمره پس از انقلاب برای یک انقلابی بهترین زمینه برای پرداختن به ایده اثر است. دوم هم ایدهای که به آن پایبند است یعنی این ادعا را میکند که در هر زمان و هر شرایطی و هر نوع زندگی میتوان در بطن روزمرگی زندگی بود و عاشق یا آرمانگرا ماند و حتی شکل و هدف آن را اصلاح کرد، حتی اگر معشوق هم به دنبال روزمرگی هایی باشد که به زعم خودش جای عشق را تنگ میکند. یا به لحاظ سیاسی ایدهآلهایی داشت - مخصوصا در نگاه چپگرایانه نویسنده که با آرمانگرایی درهم تنیده است - ولی به مرور جهت آن آرمانها را تغییر داد حتی اگر به قیمت تغییر موضع سیاسی تمام شود (مثلا از آرمانی کمونیستی به مذهبی)
با این حساب شاید ابراهیمی نوعی روایت از زندگی خودش را ارائه میدهد که در اوج دوران نشاط و انقلابیگری و ایدهالپردازی توام با عشقی بوده که تا پایان عمر تلاش داشته تا تازگی آن را حفظ کند. اما این روایت مخصوصا در نیمه دوم گاه از شکل خودش خارج میشود، رنگ اندوهی از جنس غیرقابل انتقال و شخصی بودن و صرفا برخاسته از تجربه زیسته میدهد که به خورد دیگران دادناش بوی استبداد میدهد و به قول دوستی انگار فقط برای همسرش قابل استفاده است! اما با این حال میشود قلم و حس ابراهیمی را دوست داشت گرچه برای دنیایی که در آن زندگی میکنیم زیادی خیالانگیز و گاه سادهانگارانه به نظر برسد:
"اگر هیچ قدمی در هیچ راهی برنداری حق داری باور کنی که دنیا به آخر رسیده است و دیگر عطر هیچ شعار عاشقانهای در کوچههای زشت شهرهای زشت ما نمیپیچد. حق داری"
و حق داشت، حتی وقتی معشوقش هم شعارهای عاشقانه اش را باور نداشت و به او فهماند که اینها شعارهایی بیش نیست.
جالب است که در زندگی روزمره هم من با نمونههایی از این روایتها روبرو شدهام که اتفاقا اندیشههای انقلابی چپگرایانه در سر داشتهاند و بعد از سالها استحاله این آرمانها به شکل نوعی عرفان شرقی و نگاهی رمانتیکوار به طبیعت و عشق و مذهب و فلسفه هایدگری و ... با تمام ابعاد کاملا شخصی و برخاسته از تجربههای زیستهاش گاهی شکل استبداد فکر به خودش میگیرد. روایتی که برای فرد درست است و کار میکند و اصرار به انتقال به غیر دارد، غیری که با بدبینی و حتی دافعه پس از تجربههای معاصر به این اندیشهها مینگرد.
taghanaki
اونقدر تعریف این کتاب رو شنیده بودم که وقتی چشمم به کتاب افتاد چند جلد ازش خریدم تا به دیگران هم هدیه بدم اما حیف!
کتاب پر هست از جملات قشنگ اما خط داستانی بسیار بد بدون معنی و البته با سوگیری سیاسی مزخرف! به هیچ عنوان توصیه به خوندن نمیکنم
کاربر ۵۰۶۰۸۹۳
من اصلا این کتاب رو دوست نداشتم وسطش گذاشتم کنار ... نویسنده تو عالمیه که مال خودشه و همه چیز پیچیده گیج داستان درهم و... شعر هم نمیشه گفت بهش، دقیقا کجاش عاشقانه بوده چهار تا جمله که همه جا مرتب برای معرفیش تکرار میشه!!؟ حتما کسانی که مثل ایشون فکر میکنن این مدل متن ها هم میپسندند!
zahra ezazi
سلیقه ها بسیار متفاوتند اما نظر بنده در دسته ی نظرهایی جای می گیرد که این کتاب را کسالت آور و گیج کننده توصیف کرده بودند نتوانستم ادامه داده و کامل مطالعه کنم کشش لازم را نداشت متأسفانه ، گویا نویسنده گرانقدر برای دل خودش نوشته باشد
far.heydari
قلم نادر ابراهیمی بسیار قوی و گیراست, نوشته های او قطعا جز آثار فاخر ادبی هست, جمله های قصار زیادی رو میشه در نوشته هاش دید.
این کتاب داستان فراز و نشیب زندگی دو عاشق و راه های فرار از بند روزمرگی در رابطه رو بیان میکند.
از نظر من مورد آزاردهنده ای که در اغلب آثار ابراهیمی هست , بیان عقاید سیاسی تند و تیزی هست که متاسفانه یا خوشبختانه با عقاید سیاسی بنده هم سو نیست و گاهی باعث آزردگی خاطر میشه.
در کل آثار ابراهیمی باید با تامل بیشتری خونده بشه. به عنوان رمانی سرگرم کننده بهش نگاه نکنید.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
گذشته زندگیِ روتین و روزمرّه یک معلم ادبیات و همسرش که اسمش رو گذاشتهاند داستان زندگی از نوع عاشقانه!!! و این عشق از دیدگاه خودشون نباید به خاطره، تکرار و عادت تبدیل بشه...
سلیقه من نبود، برای من کسل کننده بود.
بابونه:)
نمیدونم اینو کجا خوندم یا شنیدم ولی،
این کتاب مانیفست خوب زیستنه:)))
سنجاق قفلی
اسم کتاب کاملا متناسب با محتوای اونه؛ یک عاشقانه آرام . کتابی که باید مزه مزه کرد و اصلا در مطالعه اش عجله نکرد. روی جمله ها تامل کرد تا به جان بشینه . با تمام علاقه و احترامی که برای این کتاب و نادرابراهیمیِ جان قائلم؛ کتاب به کندی پیش میره مخصوصا اوایلش . به شخصه نتونستم کتاب رو یکباره بخونم و مدتها خوندنش طول کشید( حجم کتاب بالا نیست )
بهرحال توصیه اکید میکنم به خوندنش ...🌿
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۰۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان