نظرات درباره کتاب جان شیعه و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب جان شیعه اثر فاطمه ولی‌نژاد

نظرات کاربران درباره کتاب جان شیعه

انتشارات:انتشارات سدید
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۷۳ رأی
۴٫۰
(۱۷۳)
fahime
×××خطر لو رفتن داستان××× ×××اگر کتاب را نخوانده‌اید و قصد دارید بعدا بخوانید، از خواندن این نوشتار صرف‌نظر کنید.××× اسم کتاب را دیدید؟ هدف کتاب را؟ چند بزرگوار هم که در کانال های تلگرامی معرفی اش کرده بودند. با امید بسیار شروعش کردم و اوایل به آهستگی و بعد به سرعت ناامید شدم! داستان کتاب در مورد دختری از اهل سنت است که جوانی شیعه -که پدر و مادرش را در یک سالگی از دست داده- عاشقش می شود. به یک شرط با هم ازدواج می کنند: اینکه به عقاید هم احترام بگذارند و اختلافات جزئی را ندیده بگیرند. طبقه ی دوم منزل پدریِ دختر ساکن می شوند. اما دختر اوایل دعا می کند همسرش به راه راست (مذهب اهل سنت) هدایت شود، بعدتر هم با سوال و شبهه و ... سعی می کند همسرش را به راه راست هدایت کند. پسر هم خب از عزاداری و خرید شیرینی و هدیه در اعیاد که نمی تواند بگذرد. بالاخره اختلافات به چشم می آیند. وضعیت بالا می توانست تبدیل به داستانی جذاب شود، اما به یک دلیل عمده نشد: اینکه نه دختر، نه پسر، اطلاعات مذهبی چندانی ندارند. دختر شبهه های نخ نما و پوسیده را مطرح می کند و پسر مرتبا می گوید من در این زمینه اطلاعی ندارم و مطالعه ای نکرده ام. من تو را همینطور که هستی دوست دارم، تو هم مرا همینطور که هستم قبول کن. کسی که می خواهد شوهرش را هدایت کند باید کیک و شربت به لیمو درست کند یا اطلاعات مذهبی اش را بالا ببرد؟ الحمدلله که سال 92 در بندرعباس نه اینترنتی بوده و نه کتابی که مطالعه ای کنند یا تحقیقی، پس دختر روش اول را انتخاب می‌کند! پسر تمام مدت نقش یک عاشق واقعی را بازی می کند و مرتبا تکرار می کند چقدر دختر را دوست دارد. دختر تمام مدت در حال گریه و زاری ست. هیچ کنترلی بر احساسات خود ندارد. زود عاشق می شود، زود عصبانی می شود، زود امیدوار می شود و زود ناامید. لازمه ی هدایت شدن هم لابد شکسته شدن دل است که گرفتار هزار مشکل و بلا می‌شوند: از مرگ مادر و ازدواج پدر با یک وهابی گرفته تا بی‌پولی و سرگردانی و ... البته نهایتا یک روحانی شیعه دستشان را می‌گیرد و نجاتشان می‌دهد! به نظر من، کتاب نه تنها در رسیدن به هدفش موفق نبوده، که به شدت شکست خورده است. عقاید شیعه در جای جای کتاب با مزخرفات و خرافات مخلوط شده. مثلا لزوم وجود حجت خدا و واسطه ی فیض الهی بودن ایشان اینطور بیان شده: "الهه! از وقتی که خدا آدم رو خلق کرده، همیشه یک کسی بالای سرش بوده تا هواشو داشته باشه! تا یه جورایی واسطه رحمت خدا به بنده هاش باشه! تا وقتی آدم ها دلشون می گیره، یکی روی زمین باشه که بوی خدا رو بده و آروم شون کنه"!!! هی فکر می کردم اگر اهل سنت خدای نکرده این مزخرفات را به عنوان عقاید شیعه بخوانند چه فکری می کنند.
★هادی★
نظر فهیمه خانم خیلی عالی و به درستی بوده، نظر بنده هم همین نظر ایشون هس در مورد کتاب
leila
مرسی فهیمه جان از نقدتون. منم با توجه به هدف و موضوع کتاب برام جالب بود بخونمش ولی با اینکه زده بودید خطر اسپویل خوندم نظرتون رو ، و فهمیدم اصلا کتابی نیست که بخوام در همچین موضوعی براش وقت بذارم. همچین کتابی باید اطلاعات بده و شبهات رو پاسخ ، وگرنه بی اطلاعی دو طرف از مذهبشون که مسخره س. یادمه کتاب خاطرات سفیر رو که خوندم لذت بردم از اطلاعاتی که خانم شادمهری داشتن و انگیزه ای شد که بیشتر در این موضوعات کتاب بخونم تا معلوماتم بالا بره. خلاصه ممنون از نقد به جاتون و معرفی کتاب❤️ و دوستانی هم که میگن چرا کل داستان رو لو دادید 😐 واقعا دو سه خط اول نقدشون رو نخوندین؟ اگر شما یه داستانی رو بدونید و دیگه مایل به خوندنش نباشید پس هر جا خطر اسپویل رو دیدید طرفش نرید. چه خطر اسپویل برای آخر داستان باشه چه کل داستان شما نخونید اون نظر رو به جای اینکه حق نظر دادن رو از بقیه و خوندن اون نظر رو از ما بگیرید. بعدم این چه حرفیه که از یه کتاب پر نقص تعریف و تمجید کنیم و نقد نکنیم تا ناشر ضرر نکنه یا نویسنده ناراحت نشه. این کار چه کمکی به قلم نویسنده یا سطح علمی میکنه؟ به هر حال چند کتاب خوب مذهبی که دوست داشتم اینجا معرفی میکنم ، دوست داشتید بخونید: ۱_ آنگاه که هدایت شدم (چند سال پیش خوندم عالی بود) ۲_ رمان کوتاه بسیار زیبای «کتاب یحیی» از امیر حسین معتمد ۳_ خاطرات سفیر از نیلوفر شادمهری و ۴_ رمان برگزیده که فوق العاده بود ولی هنوز چاپ نشده فک کنم ، فعلا اسمش یادتون باشه چاپ شد حتما بخونید من آنلاین خوندمش و بسی لذت بردم یه رمان ترکیبی از عاشقانه مذهبی علمی سیاسی بود.
سپیده دم اندیشه
ftmh ، شب های پیشاور رو پیشنهاد می کنم بخوانید
عاشق کتاب
در مجموع کتاب بدی نبود اما چند نکته به نظرم مورد غفلت واقع شده بود: ۱ اتحاد بین مذاهب در اسلام یکی از ارکان اساسی است و توجه به آن واقعا ستودنی ، ولی آیا این تاکید بر تفاوت مذاهب در زندگی مشترک با این شدت و هر لحظه تکرار می شود؟ چه بسیار افرادی که با مذاهب مختلف با هم ازدواج کرده اند آیا زندگی روزمره آنها به مرور تفاوت مذاهب و تلاش برای اثبات حقانیت مذهب خود می شود؟ به حدی که تا پای مرگ و جدایی پیش بروند؟ این حجم از مبالغه واقعا ذهن را می آزارد. ۲ به نظرم در برخی بخشها تلاش کافی برای توجیه تشیع وجود نداشت به این معنا که به جز عشق و علاقه به خاندان عصمت و طهارت دلایل منطقی در حقانیت شیعه بیان نشده بود. ۳ جدای از بحث ایدیولوژی، رابطه عاشقانه بین مجید و الهه بیش از حد اغراق آمیز و یک سویه از جانب مجید بود. در واقع از دید نویسنده شخصیت مجید خوب مطلق بود. سراپا عشق و احساس و کاملا تسلیم خواسته های الهه ، که هرگزلب به شکایت باز نمی کند، دلخور و عصبی نمی شود، قهر و دعوا نمی کند، اشتباه نمی کند، از مال و جان و .... می گذرد بی هیچ چشمداشتی. این طبیعی است؟؟ و از دید من به عنوان خواننده الهه به شدت شخصیتی خود شیفته و خودخواه به نظر می رسید که مدام درحال گریه و فغان برای مصیبتهای پی در پی خود و خانواده اش بود، مدام از دردی می نالید، مدام در طلب چیزی بود و مجید مثل غلامی حلقه به گوش در خدمتو پا در رکاب، این نوع رابطه در کدام زندگی قابل تصور است. ۴ به لحاظ خط داستانی، در کدام زندگی این همه تناقض ممکن است؟ این همه مذهب در یک خانواده؟ اینهمه آدمهای بد مطلق و خوب مطلق ؟ اینهمه مصیبت توامان؟؟؟ اصلا بر حسب احتمال هم امکانش حداقل است که همه اینها در یک خانواده اتفاق بیفتد. خلاصه از نظر من برای آشنایی با تشیع و حقانیت آن باید تلاشهای بسیار بیشتری صورت گیرد.تلاشهایی با دقت بیشتر و حوصله بالاتر .
حاج خانوم
سلام علیکم این کتاب اصلا هدف‌گذاری‌اش این نبوده که حقانیت شیعه رو نشان بدهد. اسمش رویش است جان شیعه، اهل‌سنت یعنی برای ما شیعیان، اهل‌شنت، مثل جانمان هستند و دوستشان داریم. قرار بود نشان دهد که شیعه و سنی جدا از اختلافاتی که دارند، می‌توانند مسالمت‌آمیز زندگی کنند. و میخواست بگوید داعش و عناصرتندرو، از نظر شیعه، جزو اهل سنت نیستند.
zahra🙃
اگر مجید به عنوان شیعه واقعی معرفی شده پس چرا نمیتونه پاسخ چند سوال ساده ی الهه رو بده و پشت پرده ی احساسات پنهان میشه در آخر هم جواب عقلی و منطقی به سوالاتی که در متن کتاب مطرح کرده بود داده نمیشه و کتاب رو با جنبه ی احساسی شیعه تمام می‌کنه و من هر دفعه که کتاب رو ورق میزدم انتظار داشتم که با پاسخ هایی درست و منطقی رو به رو بشم و در آخر هم به شدت از پایان کتاب بدم اومد به نظرم نویسنده برای این چنین موضوعاتی باید پخته و با تجربه باشه و اطلاعات زیادی داشته باشه
مهربان زهرا
کتاب عاشقانه خوبیه ولی توصیفات اش زیاده و در مورد مذهب شیعه و سنی خیلی اطلاعاتش سطحیه. خیلی بهتر می تونست جواب پرسش ها رو بدهد.
سارا
این کتاب هر طور که باشه قشنگه. وبستگی به علاقهی طرف مقابل داره
الی
کاملا مشخص که نویسنده هیچ اطلاعاتی از مذهب اهل سنت نداره کتاب از نظر واقع بینی ضعیف و فقط بعد عاشقانه قوی و تا حدی اغراق آمیز داشت
meshkat
خیلی طولانی بود.نصف کتاب این بود.مجید...جانم الهه جان.خخخخ مجید مرد نبود فرشته بود
روح الله
باسمه تعالی مدتی قبل کاربر محترم « s » این کتاب معرفی کردند که به دلیل مشغله های درسی و غیر درسی با اندکی تأخیر، در طول یک هفته موفق به مطالعه آن شدم. صرف پرداختن به این موضوع مهم شایان تقدیر و تشکر است و امیدوارم نویسنده محترم مشمول دعای خیر پیامبر رحمت و مهربانی ها صلی الله علیه و آله و سلم بشوند. موضوع اصلی داستان و غرض اصلی نویسنده از ارائه این اثر بی نقص بوده و به خوبی مقصود نویسنده محترم را می رساند. مجید یک انسان معمولی است که مثل من و امثال بنده اطلاعات خیلی علمی و مستدل دقیق از دین و اعتقاداتش ندارد اما عاشقانه پای اعتقادش ایستاده. یعنی نباید از مجید انتظار داشت که به سوالات الهه از اعتقاداتش پاسخی علمی و متقن بدهد. و بیشتر جنبه محبت اهل بیت علیهم السلام است که مجید را پای اعتقاداتش نگه داشته و به عقیده صد در صد درست نویسنده همین حب است که می تواند موجب تقریب و وحدت این دو مذهب شود. و البته همین هم هست در همین نوار غزه کنونی هم حسینیه داریم هم فاطمیه داریم علی رغم اینکه یک شیعه هم در آنجا زندگی نمی کند و این تهمتی بیش نیست که فلسطینیان دشمنان اهل بیت و شیعه هستند اقلا همه شان چنین نیستند. مواردی که در اواسط داستان بنده را کمی دلزده می کرد عاشقانه های مجید و الهه بود که اگرچه نسبت به رمان های عاشقانه موجود محجوب تر بود ولی گاهی با جزئیات و ظرافت های زیادی بدان پرداخته شده بود که ممکن است موجب تصویر سازی شود. نکته دیگر تکرار دیالوگ های الهه بود که دیگر کاربران هم بدان اشاره ای داشتند. نکته ی دیگر در مورد رابطه مجید و الهه بود که چون به بعد عشق طرفینی آن به طور ویژه و پررنگ پرداخته شده بود و اساسا ماهیت داستان عاشقانه است، نباید به رابطه بین الهه و مجید به عنوان الگویی برای یک رابطه عاشقانه نگریست و البته ظاهرا نویسنده محترم هم در پی الگوسازی و ارائه یک الگو نبوده اند. توضیح بیشتر بماند که این مکان را مجالی برای پرداختن به آن نیست. البته با همه این اوصاف عرض کردم پرداختن به این موضوع مهم، به روز و ضروری خود شایان تقدیر ویژه است و اهمیت روند اصلی داستان و نتیجه ای که نویسنده محترم به دنبال آن بوده اند، بنظرم می تونه روی موارد مذکور سرپوش بگذارد. إن شاء ألله شاهد اثرات خوب و بهتر از نویسنده محترم باشیم.
delban
کتاب خوبی بود وارزش خوندن داشت واقعا
محدثه
من قبلا خوندم خوب خوب بود
Shima
محتوایی نداشت کلا خواست سنی و شیعه رو در کنارهم نشون بده که خوب نتونست قلمشو نقش بده
amirs7
شخصیت الهه گاهی بیش از حد اعصاب خورد کن بود و حوادث داستان خیلی ریز به ریز بیان شده که حجم کتاب الکی زیاد شده.
jaVad
داستان فوق العاده جذاب و پر افت و خیزی داره که نمیشه ازش به سادگی دل کند، داستان با یک سیر کند شروع میشه، و از اواسط فصل دوم اوج داستان شروع میشه و تقریبا تا اواسط فصل چهارم به شدت خواننده رو سرگرم خودش میکنه، داستان قابل پیش بینی نیست و داستان پردازی زیبایی داره که احساس و عواطف انسان رو به شدت تحریک میکنه، به جرات میتونم بگم یکی از بهترین رمان هایی هست که با درون مایه مذهبی میخونم. از انتقادایی که میشه به داستان کرد، اینه که: شخصیت ها (مخصوصا شخصیت مجید) گاها خیلی اغراق آمیز تصویر میشن و داستان رو از فضای واقعی دور میکنند، متاسفانه در اثری که برای وحدت شیعه و سنی هستش، ما تو کل داستان شیعه بد اخلاق، شیعه طماع و شیعه گناهکار نمیبینیم، انگار که شیعیان در فضای این داستان معصومن، ولی در عوض از هر نوع سنی در داستان دیده میشه، بعضی جاها واقعا تاثیر مذهب نویسنده به شخصیت پردازی ها دیده میشه و خب این یک چیز طبیعیه. به نظرم کتاب میتونه در فصل های زیاد تر و با عنوان بندی هر فصل دوباره ویرایش بشه و طرح کلیشه ای روی جلد هم میتونه با یه طرح ابتکاری زیبا عوض شه تا بیشتر مخاطب رو جذب کنه. ولی با همه این تفاسیر این رمان یک رمان عاشقانه عالی و جذاب با درون مایه های مذهبیه، که به شخصه خیلی از خوندنش لذت بردم و به هر کس این نظرد رو میخونه، فارغ از هر عقیده یا مذهبی توصیه میکنم، این کتاب رو بخونه.
S
داستان آموزنده, جالب'هیجان انگیز ودلنشینی است وشما را مجبور میکند که بنشینید وآن را یکسره بخوانید. بخصوص شخصیت مجید (آقای عادلی)که بخوبی نشان دهنده یک انسان سالم با روحی بلند است من به این داستان پنج ستاره میدهم
عاطفه سادات
به نظر من خوندن این کتاب برای نوجوون ها الزامیه
تسنیم
کلا داستان قشنگیه .فقط همونجور که دوستان گفتن توصیفاتش خیلی زیاده .ولی از فصل چهارم داستان بهتره میشه . فکرکنم مجید نماد یک مرد شیعه واقعی هستش که نویسنده ترسیم کرده .دراصل یه بچه شیعه باید همینجوری باشه واگر اقایون ما اینجوری نیستن ایرادازمسلمونی ماست نه ازدینمون . ازخانم نویسنده تشکر می کنم .انشاالله که موفق باشید
zk
عالی بود بهترین رمان عاشقانه ای بود که تا حالا خونده بودم
Hadith
کتاب جذابیه به غیر از حواشی زیادش. بار اول با خودش می کشه و می بره اما برای بار دوم که می خونی یه سری عیب پیدا میشه و بعضی امور واقعیتش رو از دست میده
🎈PARNIA🎈
وای چقدر خوبه این کتاب خیلی ذوق دارم ببینم تهش چی میشه!؟ ولی الان دوروزه بکوب دارم میخونم هزارو خوردیش رو خوندم وفوق العادس ,وخیلی مشتاقم ببینم چی میشه
ز.م
به نظرم واقعا کتاب بیخودی بود یعنی اصلا ارزش باز کردن نداشت.احساس کردم عمرم تلف شد. کلی نقد داشتم که دیدم در مجموع دوستان بهشون پرداختن پس دیگه ننوشتم. اگر دوست داشتین نظر خانم فهیمه ،عاشق کتاب، خانم زینب عزیزی رو مطالعه کنید. به علاوه اینکه انقدر بعضی از قسمت های کتاب که کم هم نیستن غم انگیز و ناراحت کننده است که باعث افسردگی مخاطب میشه.

حجم

۶۰۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۱ صفحه

حجم

۶۰۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۰۱ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۷صفحه بعد