نظرات درباره کتاب نقاش سکوت و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نقاش سکوت

نظرات کاربران درباره کتاب نقاش سکوت

انتشارات:نشر خزه
امتیاز:
۴.۲از ۶۵ رأی
۴٫۲
(۶۵)
کاربر 6495400
عالی بود
Vahide
فضاسازی‌ها و متن روانش جدا منو جذب کرد! و پایانش...✨✨✨ زیبایی این کتاب قابل توصیف نیست :)
آزاده
کتاب خوبی بود ازون داستانهایی که دلت میخواد سریع بخونیش تا تموم شه بفهمی چی میشه من از یه جایی تونستم اخرشو حدس بزنم اما در کل برام جذاب بود
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
تکراری بود. نام دیگر رمان بیمار خاموش هست
sarabanoo13
اینکه همون کتاب بیمار خاموش هست... چرا اسمش رو عوض کردن...
saeedeh
فوق العاده بود
AS4438
عالی بود.
سیم
پایان تکان دهنده ای داشت
شهرزاد
کتاب که عالیه اما دو نکته این کتاب بیمارخاموش هست و متاسفانهبدون ذکرنام دیگر کتاب اینجا نقاش سکوت معنی شده و باعث اشتباه میشه برایافرادی که بیمار خاموش رو خوندن،دوما ترجمه این نسخه و این نشر افتضاححححح به تمام معناست،و کلی کوتاه شده از تفاوت تعداد صفحات این نسخه با بیمار خاموش میشه متپجه شد، انقدر کتاب عالیه که حیفه بهنظرم با این ترجمه بخونیدش
Nix
من زیاد کتاب خوندم و میخونم ولی خیلی کم پیش میاد که بخوام راجب اون کتاب توی طاقچه نظری به اشتراک بذارم مگه اینکه خیلی ذهنمو به خودش درگیر کنه یا مثل ترکیدن یه بمب باعث بشه نفسمو داخل سینه حبس کنم ، که این کتاب جزو هر دو دستست. اول اینکه از بین ترجمه هایی که برای این کتاب وجود داره ، این نسخه با اختلاف بهترین و روان ترینشونه. دوم اینکه من این کتاب رو به کسایی که به ژانر معمایی - جنایی علاقه دارن شدیدا پیشنهاد میکنم ، شاید اولش همه چیز خیلی کند و به ندرت پیش بره ولی از یه نقطه به بعد چرخ کتاب با شناخت بیشتر ما نسبت به الیسیا راه میوفته و مارو نسبت به تمام شخصیتایی که داخل کتاب وجود دارن مضنون میکنه. انتظار همچین پایان بندی ای نداشتم ، در واقع بخش مورد علاقه من از کتاب ، همون چند صفحه پایانی ایه که همه چیز مشخص میشه و رسما شناخت کلی ما و دید ما از داستانو زیر و رو میکنه. تلفیق و گره خوردن داستان به یه افسانه قدیمی یونانی که حالت نمادین و کلی ای نسبت به داستان اصلی داره به نظرم قشنگ ترین وجهه داستانه. در واقع الیسیا با سکوتش نه تنها به ادمای اطرافش بلکه داشت با تک تک کلمات داخل کتاب به ما هم فریاد میزد. الیسیا سکوت کرده بود چون سکوت تنها راهی بود که میتونست به ما بگه چه اتفاقی افتاده ولی نه ما متوجه شدیم ( تا زمانی که صفحات پایانی رو دیدیم ) و نه ادمای اطرافش توجه ای میکردن. و در اخر نتیجه گیری ای که اتفاق میوفته... اینکه همه توی ماجرایی که اتفاق افتاده دخیلن و سهم دارن. مهم نیست سهم کی بیشتر و سهم کی کمتر بوده ، همه مثل زنجیره ای از دومینو توی رخ دادن این سانحه نقش داشتن و به نحوی نقش خودشونو تو اتفاق افتادنش بازی کردن. نمیدونم این جمله ممکنه ربطی به داستان داشته باشه یا نه ولی چند وقت پیش داشتم فکر میکردم که چرا کسایی که عامل خودکشی دیگران هستن مجازات نمیشن ؟ چرا هیچ قانونی برای کسی که روح آدمی رو میکشه و اونو وادار به مرگ میکنه وجود نداره ؟ یعنی آدما فقط زمانی میتونن قاتل باشن که سلاح دستشون بگیرن و نفرتشونو ازت به صورت مستقیم توی قلب یا مغزت شلیک کنن ؟ پس اون ادمایی که باعث میشن خودت اسلحرو بدستت بگیری و برای خلاص شدن از این زجر اقدام کنی چی میشن ؟ :) در کل از کتاب راضی بودم ، گاهی روند داستان کند میشد و بعضی از شخصیت پردازیا مثلا شخصیت پردازی کتی چنگی به دل نمیزد یا دنبال کردن زندگی شخصی راوی داستان حوصلمو سر میبرد تا اینکه میزان اهمیت دنبال کردنشو زمانی فهمیدم که به پایان داستان رسیدم. * خطر اسپویل * لطفا اگه کتابو کامل نخوندید این یادداشتو نادیده بگیرید. چیزی که‌ متوجهش نشدم و کمی منو سردرگم کرد اینکه چرا وقتی تئو مرتکب به وجود اومدن اون جنایت و مرگ گابریل شد برگشت تا الیسیارو نجات بده ؟ الیسیا سکوت کرده بود و همه ازش قطع امید کرده بودن. اگه تئو هیچ وقت برنمیگشت الیسیا هم برای همیشه سکوت میکرد و هیچ کس از مجرم بودن تئو بویی نمیبرد. دوم اینکه نفهمیدم چرا تئو که خودش مسبب اون اتفاق شده بود پیگیری زندگی الیسیارو کرد. تا قبل اینکه کشف بشه تئو قاتله ما فکر میکردیم تئو به این دلیل پیگیری میکنه تا قاتلو پیدا کنه... وقتی فهمیدیم که تئو خودش قاتل بوده ، خب ، تئو دیگه هیچ احتیاجی به پیگیری زندگی الیسیا نداشته چون میدونسته کی اینکارارو کرده. اگه مورد اولی عذاب وجدان و دومی از سر کنجکاوی باشه... بنظرم تئو میتونست قبل اینکه دیر بشه دفترچه الیسیارو نابود کنه یا حداقل رسانه ایش نکنه. درسته که همه چیز رو علیه کریس برگردوند ولی ریسکش از نابود کردن دفترچه بیشتر بود. اینا گره هایی توی داستان بودن که منو سردرگم کردن از اونجا که ورق توی لحظات پایانی کاملا برمیگرده و این تغییر یهوییه.
sepideh
تئو گابریل نکشت ، خود الیسیا کشتتش ، پس تا اینجا تئو قاتل نیس ولی دلیل برگشتش این بود که فکر نمیکرد الیسیا گابریل رو‌ بکشه ، اومد که دلیل قتل رو بفهمه و دنبال امتیاز و شهرت بود چون با حل این موضوع مشهور میشد . درکل تئو شخصیت پایداری نداشت که اگر داشت باید با کتی مشکلش رو حل میکرد نه گابریل بنظرم مشکل اینجاس که تو این کتاب هیچ پایبندی عاطفی و تعهدی وجود نداره از نحوه ازدواج تئو با کتی گرفته تا گابریل و مکس و جین فلکس و بقیه ادما
کاربر ۱۵۵۳۳۲۷
کتاب در خصوص زندگی یک زن هنرمند نقاش و رابطه او با قتل همسرش است. بیشتر محتوای کتاب از منظر روانشناسی است که زندگی حال انسانها و رفتارشان در زمان حال رو به گذشته و زمان کودکی مربوط میداند .و بر اینکه مسئله تاکید دارد.چیزی که از منظر روانشناسی مورد قبول است اما بعضی روابط هم مبنا و اساسش معلوم نبود مثل رابطه این خانم با برادر شوهر ،مسئول نمایشگاهش و .....در بعضی قسمت ها به خوبی نوشته نشده اما در کل خوبه
mmh
ترجمه عالی. چون سوالم ممکنه داستانو لو بده، اونایی که خوندن ببینن: ٭ ٭ ٭ اسپویل ٭ ٭ ٭ چرا باید [با تزریق مرفین] اونو بکشه؟ این واقعا در قیاس با شکوه کلی داستان، نچسبه!
دایه مکفی
روان، گیرا، مبهوت کننده همراه با ترجمه مطلوب... با این حال مطمئن نیستم ارزش وقت گذاشتن رو داشته باشه یا نه!
سارا ایرانی
خوب نوشته شده و خوب هم ترجمه شده. معمایی جذاب که در نهایت با یه پایان غیرمنتظره و غافلگیرکننده روبروتون میکنه. از خوندنش پشیمون نمیشین.
الی
خیلی خوب بود مخصوصا غافلگیری فصلهای آخر، هرچند اول کتاب خیلی جذبم نکرد ولی به مرور که داستان جلو میره جذابیت داستان هم بیشتر میشه و اوج داستان پایان فوق العاده اش بود
مریم
یک رمان روانشناسانه با درون مایه خیانت. غافلگیری بخشهای پایانی کتاب خوب بود. ولی به شخصه تم های جنایی که به موضوع خیانت مربوط میشه رو نمیپسندم. به خاطر تعریف زیاد مطالعش کردم.کتاب ترجمه خوبی داشت.
Amir10
اگه به رمان‌های معمایی_روانشناسی علاقه دارین این کتابو از دست ندین. این رمان تا آخرش جذاب و عالیه اگه فکر کردین با یه رمان حوصله‌سربر طرف هستین سخت در اشتباهین.
Arefe
به نظرم موضوع جالب و قابل تاملی داشت. داستان تعلیق داشت و آخر داستان رو لو نداده بود و ما رو تا آخر با خودش همراه می‌کرد؛ و در آخر پایانش غافلگیر کننده‌ بود. ولی شخصیت پردازی نه، شخصیت‌ها با خودشون درگیر بودن و انگار مشخص نبود با خودشون چند چندن!(مثلا تئو یک‌جا می‌گفت من نمی‌تونم بدون کتی زندگی کنم و در جای دیگه می‌گفت شاید عاشق آلیسیا باشم.) و همین باعث شده بود با شخصیت‌ها، حس همزاد پنداری نداشته باشم. این حس با اینکه زاویه دید اول شخص بود بیشتر می‌شد. در کل به نظرم این مدل داستان اگر نمایش‌نامه بود بهتر بود. در کل در کنار این کتاب لذت بردم و لحظه‌های نابی گذروندم.
نسیم
این کتاب همون بیمار خاموش هستش که من از خوندنش لذت بردم هیجانی و عالی بود .
amis
خیلی کتاب جالب و جذابیه

حجم

۲۵۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۵۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۷۳,۰۰۰
تومان