نظرات کتاب به خیالم...
کتاب به خیالم... اثر مرضیه قنبری

کتاب به خیالم...

نویسنده:مرضیه قنبری
انتشارات:انتشارات سخن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۸۲ رأیخواندن نظرات

نظرات کاربران

کاربر ۱۱۸۵۲۴۹
رمان خوبی بود دختروپسر هردو عاقلانه رفتار می کردند لزومی نداره آدم مذهبی باشه تا از پاک بودن ونجابت وعاقل بودن خوشش بیاد توی رمانهای خارجی هم همه اینها ستودنیه ولی نمیدونم چرا بعضی نویسنده های ایرانی می خوان هرزه بودن یه دختر ویا پسر رو توی رمانهاشون جاذبه بهش بدن ومثبت کنن در نظر جوونها در صورتیکه نه هیچ پسری ونه هیچ دختری بعد از ازدواج دیگه اونا رو برای طرف مقابلش نمی پسنده
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
اتفاقا اصلا رمان خوبی نبود قلم نویسنده خیلی خام و نپخته بود و زیادی بچه گانه بود
*star*
داستان بدی نبود،از شخصیت مجید خوشم نیومد،فقط مدعی عشق بود،بعدم داری میخونی داستان قطع میشه یه چیز دیگه شروع میشه اینش بد بود.آخرش خوب تموم شد😂
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
رمان ضعیفی بود اصلا توصیه نمیکنم
maryam
اول داستان یه مقدار تو ذوقم خورد چون بنظرم حریر و مجید با هم تراز نبودن وجودشون کنار هم یه جوری بود ولی کم کم که جلو رفتم بخصوص با اومدن فرزین به داستان جذابیت بیشتر شد.
Zahrasadat.mn
کتاب خوبی بود و حداقلش این بود که با خوندن داستان آدم احساس صداقت با نویسنده میکرد. یه عاشقانه اشتباه که منجر به رسیدن به عشق درست میشه و اینکه هم کفو بودن در ازدواج چقدر مهمه
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
قلم نویسنده خیلی بد بود
کاربر ۲۳۶۲۲۰۹
اصلا لذت نبردم.رمان خیلی سطح پایینی بود.واقعا حیف پول کسایی که دنبال رمان با قلم قوی میگردن این کتابو نخرن
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
واقعا موافقم حرف دل من را زدید خیلی سطح پایین بود
melika
موضوع کتاب قدیمی و بدون جذابیت بود
NilGooN
خیلی ضعیف بود.
zahra_932
رمان خوبی بود دوسش داشتم
dorsa
اصلا خوب نبود
h_bakavoli
در این داستان دو گروه شخص و خانواده داریم ابتدا خانواده مجید و ماجده و مریم که خانواده هایی چادری بشدت درگیر تعصبات ،سنتی و ازدواج های فامیلی و کلا منفور داستان است و تحصیلات زیادی هم ندارند پدر خانواده میوه فروش است دوم خانواده حریر و فرزین و فریال که به عنوان خانواده خیلی پولدار، مدرن و تحصیلکرده و خلاصه همه چی عالی معرفی میشود و پدر خانواده کارخانه دار است خانواده اول همه کارهاشان اشتباه است حتی مریم همسر مجید خیلی بی دست و پا و ساده و از قضا با حجاب معرفی میشه طوری که اصلا نمیتونه شوهرش را پابند خودش کنه در آخر هم به خاطر همین کاراش میمیره و از داستان حذف میشه و مجید هم به عنوان پسر یک خانواده سنتی بی احساس و بی وفا و کلا مزخرف معرفی میشه نویسنده در داستان در مهمانی های مختلط مرتب زیبایی حریر را به رخ همه افراد میکشد و به قول معروف میگوید عجب پایی عجب دمی و ...

حجم

۴۳۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

حجم

۴۳۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد