نظرات کاربران درباره کتاب چشمهایش

این کتاب رو تو مدرسه دست یکی از دوستام دیدم که شب و روزش این کتاب شده بود. در همون روز ها هم دبیر تاریخ ما این کتاب رو به عنوان یک نمونه خوب رمان تاریخی و البته امیخته با افکار کمونیستی ، معرفی کرد. به نظرم شاید همون تاریخی بودنش،اینو برای مخاطب این دوره جذاب کرده و من به شخصه اتفاق متفاوتی پیدا نکردم که بگم چقدر اثر خاص و نابی هست.

پنجاه و دومین کتاب من از طاقچه جذاب، خواندنی و گرم. دقیقا همان چیزی که توقعش را داشتم... از دستش ندید🔥

عاشق این کتاب شدم خیلی عالی بود😍

کتاب قشنگی بود دوستش داشتم ولی یه سوتی ریز تو کتاب بود که بخاطر همون چهار ستاره دادم چون توقع بالایی از بزرگ علوی داشتم و شخصیت فرنگیس رو به شدت دوست داشتم حتی فداکاریش قابل تقدیر بود

متن قوی و غنی ‌ای داشت. ولی داستان ضعیف بود متاسفانه.

من دوران مدرسه نسخه چاپی این کتابو چند بار خوندم، خیلی عالیه

اوایل کتاب خوندنش واقعا صبوری لازم داره! اضافه گویی زیاد داشت ولی خب کتاب بدی نبود، به اندازه ای که معروف بود قشنگ نبود :)

سلا بر حسب سلیقه و روحیات آدم ها میتونه خوب باشه یا بد در واقع هم اون هایی نظر مثبتی به کتاب داشتن حق دارن و هم اون هایی که نظر منفی .داستان کسل شروع میشه خوب ادامه پیدا میکنه غم انگیز تموم میشه .

《 این چشمها مال من نیست 》 بزرگ علوی در چشمهایش یک پرده ترسیم کرد که درِش آرمان به وطن به عشقی گره خورده که از سوی فرنگیس که همه ی مردا رو تسلیم چشمهایش می‌کرد و در جلدِ پر زرق و برقِ طبقه خود آرمان به وطن رو وسیله ی به عشق رسیدن و از سوی ماکان آرمان به وطن یعنی خود عشق و فداکاری بدون مرز. دختری ک مردی رو که برای اولین شکار چشمهایش نشد رو به عقده تبدیل کرد و کوشید مرد آرمانگرا رو ب زانو درآورد و تسلط یابد ولی روز به روز بیشتر تسلیم و عاشق شد. و سر فرود آورد تا جایی که خود را فدای آزادی ماکان کرد ولی نتونست ذهنیت ماکان رو اونطری که هست در مورد خودش عوض کنه و بزرگترین درد زندگیش شد‌. اونایی که میگن این کتاب ضعف داره باید بگم باید تو هر سطرش و محتواش حل شد خودتو درون حس قصه ببری تا بفهمی چقدر بی‌نظیره 《 چشمهای تو مرا به این روز انداخت . این نگاه تو کار مرا به اینجا کشانده . تاب تحمل نگاه های تو را نداشتم . نمی‌دیدی که چشم به زمین می‌دوختم 》 《 در چشمهای من دقیق تر نگاه کن ، جز تو هیچ چیزی در آن نیست _ نه ، یک دنیای مرموز در این نگاه نهفته . من آدم خجولی بودم چشمهای تو به من جرأت دادن》 《 دختر اینطور به من نگاه نکن ، این چشمهای تو بلخره مرا به خبطه بزرگی ودار می‌کند _این خبط شما آرزوی من است

کتاب عالی بود از لحاظ ایده پردازی هدف خودشو خیلی خوب تونسته بود در قابل یه داستان عاشقانه بیان کنه و به شدت توصیه میشه راجع به دنیای قبل انقلاب و زمان شاه هم صحبت میکنه و راجع به اون فضا و... هم شرح میده. از لحاظ داستان پردازی هم یکه رمان فوق العاده ای و واقعا ارزش خواندن داره و حس شخصیت های داستان کاملا به آدم منتقل میشه.

کتاب خوب و لذت بخشی بود ، داستان به طوری روایت شده بود که فرد جذب خواندنش میشود خیلی راحت میشه به عنوان بهترین رمان عاشقانه ایرانی ازش نام برد

سلام. این کتاب رو بجای خوندن باید با صدای آرمان سلطان زاده شنید. متن زیبا با صدای زیبا لحظات نابی رو برای شما ایجاد می کند.

بارها اومدم سراغ چشم‌هایش، با عذاب ادامه دادم و تموم‌نشده رهاش کردم … به این نتیجه رسیدم: این سبک نوشتار و روایت، سلیقه‌ی من نیست، حتی اگر مفهوم و هدفی، پس داستان هست.

روند یکنواخت داستان و یک سری تکرار توصیفاتش رو دوست نداشتم.

یکی از قشنگ ترین ها بود برام صدرصد پیشنهاد میشه

عالی عالی عالی. قبلا کتاب صوتی چشمهایش را با صدای اقای سلطان زاده گوش داده بودم. ایشان عالی خوانده بودند. دلم خواست اینبار بخوانمش. عالی بود. لذت بردم. مثل ابی روان، روحم را سیراب کرد.

سادگی، روان بودن متن و نداشتن توصیفات فراوان اصلی‌ترین دلیلی بود که به خواندن ادامه‌ی داستان گرایش داشتم. بیش از نیمی از آن را خواندم، و پشیمانم که چرا زودتر مطالعه‌اش نکردم!

من خوندمش خیلی خوشم آمد توصیه ام اینه ک شما هم بخونید خیلی عالیه

فوق العاده اس بعدش تا چند وقت رمان‌های عاشقانه بنظرتون آبکی میان یک شبه تمومش کردم

از همون صفحه اول کتاب فهمیدم نمیتونم با کتاب ارتباط برقرار کنم. از اینکه توی یه کتاب از دیکتاتوری و بدی شاه بنویسن متنفرم برای همین به خودم زحمت ندادم برم صفحات بعدی