نظرات کاربران درباره کتاب پدرکشی
۳٫۶
(۶۱)
pejmannavi
اصلا فکر نمیکردم با داستانی ساده ولی در عین حال جذاب و تاحدی عمیق مواجه بشم. کتاب رو تصادفی انتخاب کردم و در کمتر از دو ساعت خوندم. در ابتدا بنظر میاد یک داستان کلیشه ای درباره عشق پسری کم سن به زنی بزرگتر از سن خودشه. اما چند صفحه آخر کتاب همه چیز رو تغییر میده. روایت و نگارش و ترجمه کتاب هم خیلی خوب بود. مترجم بیخود همه اسمها رو ترجمه نکرده بود و بیخود هم کتاب رو با پانویسهای غیر ضروری پر نکرده بود. همه چیز به کفایت خوب بود.
سیّد جواد
کتاب ۲۱۵ کتابخانه همگانی،
داستان در مورد پسری است که استعداد زیادی در شعبده بازی دارد. او پدر ندارد و مادرش هم تمایلی برای زندگی با پسرش ندارد. به همین دلیل در سن نوجوانی از خانه میرود و به شاگردی یکی از اساتید تردستی در می آید.
کتاب با این حجم کم ، کشش لازم را برای یک نفس خواندن دارد، ولی بخاطر پایان بندی بسیار عجیب داستان ، یک لحظه احساس کردم نویسنده عضو ارشد فراماسونری است که در اتاق فکر آنها مشغول است !!!!!
Mz
ببخشید از چه نظر احساس کردید نویسنده فراماسونری هست ؟
سیّد جواد
اگه عضویت داری ، زمان فراغت کافی و کتابی پیدا نکردی در کتابخانه ، گزینه مناسبی هستش.
معین آبان🍫
ارزش خوندن داره؟
آ سید مهدی
جذاب، دلچسب و سر راست برای من به عنوان یک روانشناس.
برای لذت بردن از پیچ اصلی داستان باید قبلاً مطالعاتی درباره عقده ادیپ و رفتار پدر و پسر داشته باشید تا لذتش براتون دو چندان و شاید صد چندان بشه
maryam_z
"ثبات خلاف طبیعت است؛ خلاف زندگی است!!تنها مردگان اند که به طور قطع با ثبات هستند... "
فکر می کنم علت پایان بندی داستان همین چند جمله ی ابتدایی کتاب باشه که به نقل از آلدوس هاکسلی اومده، املی نوتومب به مخاطبش نشان میده که در طول نوشتن داستان "قلم" خودش هم از تغییر مصون نیست چه اینکه به نظر می رسه بارها و بارها نظرش در مورد پایان قصه عوض شده.
با وجود ترجمه ی خوب این کتاب، شما با یک داستان عامه پسند مواجه نیستید و باید برای بهره مند شدن از لذت خوانش خودتون درمورد عنوان کتاب،وضعیت شخصیت ها و روال داستان، با توجه به کلید واژه ی "تغییر" تامل کنید.
maryam_z
ممنون از دعاهای قشنگت، شبت بخیر و آرامش باشه ❤💛
هاجیك (آلوین)🤓
دشمنتون شرمنده😄 بالاخره صابمتن شمایین و اجازه لازمه واسه نوشتن متن دیگران...
تازه من از یه چیزی خوشم بیاد هِی واسه بقیهم تعریفش میکنم و مخشونو میخورم😁
نه دادا، چه کاریه آخه😂.. انشاءالله همیشه خوشحال باشین😅🌹
در پناه خداوندگار باشین، رو به رشد و در حرکت به سمت تعالی😃💚
شب بخیر 😄✋
maryam_z
منو شرمنده نکن دختر !! اجازه ؟؟ لطف می کنی.
ساعت ۱۱ شبه و واقعا نمیتونم به خاطر این خوشحالی به خیابون برم و فریاد بزنم چون بعدش با این لباس برعکس ها منو می برند !! 😂😂😂
سلامت باشی🌻🌻
Ali Samouti
ترجمه عالی متن قشنگ و ارام و من را به حال و هوای کودکانه برد. شک نکنید الان بخونید و بدونید دو ساعته تمومه منتظر یک اخر بدون تردید و حدس باشید و تا دو ساعت بعدش میگین چرا
zohreh
۲۱.
باوجود سانسورها و حذفیاتی که دست مترجم رو میبنده، مترجم به خوبی از پس ترجمه براومده.
داستان درمورد عشق، بخشیدن و فراموش کردنه.
و عشق مردی به پسری که مال خودش نیست رو به خوبی به تصویر کشیده؛ دیالوگهای بسیار جالبی بین پدر و پسر رد و بدل میشه که تامل برانگیزه.
Reza.golshan
ترجمه کتاب خیلی روان وعالیه، ولی داستانش جالب نبود برای من...
aliasaran
با توجه به حجم کمِ کتاب، روایت روند خیلی سریعی داشت که به جذابیتش کمک میکرد. در کل کتاب جذابی بود.
آتنا
نویسنده قلم خوبی داره و بدون اضافه گویی و حاشیه رفتن ، ساده و سرراست ماجرا را تعریف می کنه، ترجمه هم خوب بود اما خود داستان برای من جذابیتی نداشت.
83 FATEMEH❤️
کتاب جذابی برای من بود و دوستش داشتم ،با اینکه اخرش تقریبا باز بود و نفهمیدم چطور تموم شد ولی جذااب بود
مجتبی
داستان شروع خیلی عالی دارد، به ظاهر ابتدا متوجه میشویم که با یک روایت از عقده ادیپ مدرن طرف هستیم اما هر چه پیش میرویم میبینیم که با فردی(جو) ضد اجتماعی و کاملا بیگانه با هر نوع احساسی طرف هستیم.
جو محصول عقدهها و سرکوب های فروخورده شده دوران کودکیش تا قبل از پانزده سالگی(شروع اصلی داستان) است و مادرش او را بخاطر یک منفعت شخصی، به مانند یک شی دور میاندازد و همین ویژگی در جو به قوت باقی میماند و گسترهتر میشود. آدمها برای او به مانند شی و همان دسته کارتها هستند و با آنها همان نوع برخوردی میکند که مادرش با او میکرد که حتی زندگی جدیدش یا پدر و مادری جدید نمیتواند این فقدان را تسلی بدهد.
داستان چند ایراد جدی دارد. یکی نویسنده ما را فریب میدهد برای اینکه سوپرایز آخر داستان در دل مخاطب بهتر اثر کند اما این را به بهای فدا کردن خود داستان انجام میدهد. نیمه پایانی چنان چرخشی در داستان مواجهیم که تمام اتفاقات گذشته، تمام چیزهایی که تصور به عشق و یا رقابت برای تصاحب و... نویسنده برای ما ترسیم کرده بود، باد هوا میشود و داستان را از باورپذیری خارج میکند به بهای همان سوپرایز شدن مخاطب.
مشکل بعدی در قسمتی از کتاب که به طور مفصل و با جزییات از مواد مخدر حرف میزند که این حجم از جزییات و اتفاقات نیازی برای داستان نداشت و بیشتر ولع مصرف را برای مخاطب ایجاد میکرد چراکه تمام توصیفات به شکلی است که مواجهه با مواد یک خاطره خوشایند و دلچسب به مخاطب عرضه میکند.
و پایان داستان که دیگر کاملا شعاری و اگزجره بیان میشود و قابلیت ارتباط با مخاطب را میگیرد و نهایتا مخاطب میتواند همدردی کند.
negin
دلم میخواست میفهمیدم اخرش چی میشه🤦♀️نویسنده مثل اصغرفرهادی تموم کرد داستانو😑در کل کتاب کوتاهیه و اونقد جذاب هست که تا اخر آدمو همراه کنه ولی پایانش ...!
roja
از اینکه اخر کتاب کامل غیر قابل تصور بود لذت بردم
f
قشنگ بود هرچند آخرش غیرقابل پیش بینی.همش منتظر یک پدرکشی بودم اما واقعیت چیز دیگه ای بود!!
shayestehbanoo
کتاب ترجمه ی روان خوبی داشت قلم نویسنده پرکشش بود به صورتی که دو صفحه ی اول کافی بود برای اینکه بی وقفه تا تهش بری ، من پایان بندی کتاب رو دوست نداشتم ... از دید من منطق ضعیفی پشتش بود و وصله ی ناجوری برای بدنه ی داستان بود.
علی
کتاب خیلی جذابی بود و داستان خوبی داره
Shahin Nemati
ترجمه خیلی خوب و داستانی سرگرم کننده. ولی چه حیف که با غافل گیری ای احمقانه در پایان همه چیز خراب میشود. نویسنده هم چون اصغر فرهادی قسمت مهمی را حذف میکند و در آخر به ما مثلاً رو دست میزند. چیزی که پنهان کرده ای را چطور ببینیم؟ غافل گیری و تعلیق با یکدیگر متفاوتند. ایده ای کهباز هم با نابلدی حیف شد.
🅜︎🅐︎🅗︎🅢︎🅐︎🅝︎
وقتی شما از ترجمه تعریف میکنید پس قطعا خوبه😅
نگین
چی بگم جالب تخیلی و کمی گمراه کننده بود
maha
کتاب برای علاقه مندان به شعبده بازی کتاب خوبیه، راجب فستیوال برنینگ من، اطلاعات خوب و جالبی ارائه داده بود، روابط کتاب مقداری پیچیده بودند، درک هر کدوم از شخصیت ها یکم سخت بود ولی اگه به گذشتشون توجه کنیم متوجه میشیم که احساسات پسر نوجوون به خاطر عقده هایی که در کودکیش داشته و کاملا طبیعی بود، شخصیت مرد بالغ هم که سرپرست پسره شده بود ، کمی تناقض داشت ولی در اخر متوجه دلیل رفتاراش میشید.
من پایانشو دوست داشتم، بهترین اثر نویسنده نیست، ولی کتاب بدی هم نبود.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
به درد علاقمندان به داستانهای روانشناختی میخوره،یک پسر علاقمند به شعبده بازی که پدر نداره و مادرش هم طردش میکنه به یک شعبده باز حرفه ای معرفی میشه وبعد باهاش زندگی میکنه،از اینجا به بعدشو هیچ جوره نتونستم هضمش کنم روابط این پسر با زنی که بعنوان مادر دومش داره باهاش زندگی میکنه عادی نیست رفتار مرد(پدر دومش)بعداز اتفاقات مابین پسر و زنش،نادیده گرفتن خطاهای بزرگ پسر،واصرار بر ادامه این رابطه برام قابل درک نیست پایان داستان بازه ومتاسفم که بگم هیچ لذتی از خوندن این کتاب نبردم.
حجم
۱۰۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
حجم
۱۰۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۵ صفحه
قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۵۰%
تومان