نظرات کتاب عشق روی پیاده رو
کتاب عشق روی پیاده رو اثر مصطفی مستور

کتاب عشق روی پیاده رو

نویسنده:مصطفی مستور
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۸از ۴۲ رأی
۳٫۸
(۴۲)

نظرات کاربران

زهرا۵۸
عالیه ...فقط یه سوال ذهنم و درگیر کرده که این سبک جناب مستور چه دلیلی داشته که در هر کتاب نشانی از کتاب دیگر هست در هر داستان آشنایی می یابی و ربطی به داستانی که قبلا خوانده ای برای من یادآور جهان کنونی است که همه چیز در ارتباط با همند و تحت تاثیر هم
ruzhava
دقیقا من اولین کتابی که از ایشون خوندم ، تهران در بعد از ظهر بود که داستان ِ ی اکیپ پسر دختر بود که شخصیت الیاس توش برام خیلی قشنگ بود ، که بعد از دیدن این نام توی بقیه کتابهای ایشون واقعا ذوق زده شدم! و حتی بیشتر ترغیب شدم به خوندن بقیه کتابهای ایشون و در آخر بنظرم از نگاهِ منِ نیمچه نویسنده شاید در واقع ایشون به این علاقه داشتن که یک نوع کارآگاه بازی با خواننده بوجود بیارن!
کاربر ۱۴۴۲۴۵۷
سلام لطفاً کتاب مبانی داستان کوتاه رو هم اضافه کنید.
*𝐻𝑒𝒾𝓇𝒶𝓃
این سبک باعث میشه ایده های نویسنده برای نوشتن از بین نره! از یک داستان آشنا، ایده ای که شکل می گیره رو بیرون میکشه و ادامه میده.
vafa
چقدر اندوه و عشق توی این کتاب جریان داشت...! قلم مصطفی مستور، بسیار سنجیده و هماهنگه. یا به قول کاکتوسِ عزیزم، "موزونه". داستان‌هاش راسته. (!) انگار مدت‌ها به تمام مسائل فکر کرده و تونسته بهترین تعبیر رو ارائه بده که این تعبیر، همواره صحیحه.
ــسیّدحجّتـــ
آقای خاص، مصطفی مستور! کتاب زیباست لطیف و گیراست دل‌نواز است گاهی اوقات در حین مطالعه‌ی کتاب، چشم‌هایم را می‌بستم و دقایقی فقط از حال درونی خودم لذت می‌بردم؛ چشم‌هایم را می‌بستم و در داستانی که در ذهنم مانده بود غرق می‌شدم... این کتاب را نباید خواند، که باید با چشمان بسته برایت روایت کنند؛ راوی هم مهم است؛ راوی باید مهتاب باشد! . در یک کلام: لذیذ بود!
سیّد جواد
کتاب ۲۲۱ از کتابخانه همگانی، همه داستان ها در یک سطح نبودند، خوب و متوسط و کسل کننده ، در مجموع خوب بود ، نه عالی و جذاب !!
سینا
یه عاشقانه امروزی ...
0
🌸فطرس🌸
همیشه می ترسیدم در چشم هایش نگاه کنم! "آخر او با سادگی اعجاز آوری همه چیز را می فهمد؛" یک شب که داشتم یواشکی از دور نگاهش می کردم، طوری که انگار مچم را گرفته باشد، به چشم هایم خیره شد و روحم را محکم به دیوار کوباند؛ و هنوزم که هنوز است بخشی از جانم از آن موقع درد می کند.... نمی دانم که چطور میشود چشم هایِ ادراکِ روحش را بست یا کمی سرگرمش کرد که بتوانم قدری تماشایش کنم؛با خیال راحت،بدون درد جان... نمی دانم، یا روح او در اوج سادگی انقدر می فهمد و سرش میشود، یا چشم های من انقدر ساده اند که دهان باز می کنند و همه چیز را لو می دهند... 🌹🌹 باز هم مثل همیشه لذت بردم از نوشته های مستور👌🏻👌🏻🙃☕
🌸فطرس🌸
این متن؟ مال داستان خاصی نیس متن خودمه،،،، فقط قسمت آخر او با سادگی اعجاز آوری همه چیز را می فهمد مال این کتابه
Alireza Hamdolahii
این کدوم داستانشه؟
Hawra
خوب بود بدنبود
shima mousavi
کتاب خوبیه ولی فکر میکنم تو تعریف ازش زیادی اغراق میشه.
h.s.y
اخرین داستانش رو دوست داشتم 😊
مهدی
توی این کتاب 'مهتاب' روی ماه خداوند را ببوس و چند روایت معتبر رو پیدا کردم. پس با احترام باهاش برخورد کردم. به نظرم کتاب از اول عمر راوی شروع میشه و یه دور توی دنیا می زنه و دست آخر 'اون بالا' تموم میشه... با داستان های این کتاب میشه زندگی چند نفر رو از اول تا آخر دید.

حجم

۱۰۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۷ صفحه

حجم

۱۰۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۷ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد