نظرات کاربران درباره کتاب خداحافظ اینگرید برگمن

نکته‌ی اصلی داستان اینه که عشق، شجاعت می‌خواد. عشق، می‌تونه آدم‌ها رو تغییر بده و کارهایی باهاتون بکنه که حتی تصورش برای شما سخته.. در کل داستان خوبی بود ولی در بعضی از قسمت‌های کتاب، توصیفات به حدی زیاد بود که می‌تونست حوصله مخاطب رو سر ببره. با آرزوی موفقیت برای خانم صادقی و تشکر از طاقچه بابت هدیه‌هاش 🌹

زیبا بود جذاب و دوست داشتنی

شاید داستان خاصی نداشت ولی شیوه بیان خوبی داشت. روان و دلنشین نوشته شده بود. یه نکته مثبت دیگه اش هم به نظرم این بود که گفتگوها زیاد نبودند. بیشتر به درون شخصیت ها و حس و حالشون پرداخته بود. از جملات کلیشه ای عاشقانه و قربون صدقه های الکی خبری نبود ولی حس و حال عاشقی رو تا حد زیادی خوب القا میکرد. خدا قوت میگم به نویسنده و براشون آرزوی موفقیت دارم.

خیلی خوب وجالب ،،،،بازیهای تقدیر

به نظر می رسه از بعضی ریزه کاری ها و واقعیت ها تو داستان چشم پوشی شد، ولی این باعث افت کیفیت داستان نشد و در کل اثر خوبی بود.

خیلی قشنگ بود میخوام دوباره بخونمش

قشنگ بود، روایت گرِ عشق و ثروت ... اخرش واقعا دوست نداشتم تموم بشه و چقدر خوب که آخرش نویسنده سرنوشت و از سرنوشت و شیرین تموم شد

خوشم اومد داستان جالبی داشت ولی خب اشکالاتی هم داشت.

به نظر من داستانش خیلی لوس بود و متن کتاب روان نبود

کل کتاب داستان خوبی داره وخواننده راجذب میکنه فقط نویسنده توی داستان دچاربی نظمی زیاده شده پرگویی هایی نه چندان مهم توی داستان زیادبه چشم میخوره تاجاییکه من خیلی جاها را نخوانده رهاکردم راوی با بی نظمی زیاد همش عوض میشه وخواننده راگیج میکنه ولی درکل داستان درموردتغییریک دخترهستش که موضوع جالبیه

عالی.دوسش داشتم

با اینکه یه مقدار متن روان نبود و چرخش قلم داشت، کتاب خوبی بود! ″عشق را از هیچ کس گدایی نکن″ ″زور در قاموس طبیعت نیست″

خوب بود...

قلم نویسنده تا حدی ضعیف بود ولی چون موضوعش جالب بود تا آخر خوندم. فقط نمیدونم اسم داستان چه ربطی به محتوای اون داشت؟

بد نبود ولی ارزش خوندن رو نداشت

به نظرم کتابی هستش ک ارزش خواندنش رو داره🙂🙂

عالی زیرا داستان جالبی داشت دختری که عاشق پسری می شود اما پسر دختر را نادیده می گیرد که این موضوع خیلی کم بوده و با احساس زیادی داستا نوشته شده همه چی عالی به زندگی خود هلیا پرداخته نشده رفت و آمد ها را خوب توضیح داده و در ذهن ما خاطره ای ساخته که کار بزرگی هست که یک نویسنده با نوشته هاش خود واقعیت و برای ما بسازذ

من کل کتاب و توی دو روز خوندم،اینقدر داستان جذاب بود که نمیشد ادامه نداد...ممنون از نویسنده و این که خسلی دلم برای هلیا و مهیار تنگ میشه

مشخص نیست هدف نویسنده از،خلق این داستان چیست؟ضمنا داستان از یک قلم واحد برخوردار نیست اوایل از قلم یک نوجوان شاد وبعدها گاهی،درحد یک رمان فلسفی کسل کننده می شود وکلمات نامفهوم،انتهای داستان هم هیچ نکته اموزنده ای ندارد...اگر داستان را تا انتها خوندم فقط از سرکنجکاوی بود واینکه وقت بگذره

واقعا عالی بود😍😍😍