نظرات کاربران درباره کتاب فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور

خیلی زیبا بود.

عالی بود عالی به شدت توصیه می کنم

سلام بهتون پیشنهاد میکنم حتما بخونید کتاب خیلی آموزنده و قشنگ هست و واقعا غیرت زنان و مردان کرد رو نشون میده من که از خوندنش لذت بردم💞

خیلی خوب با خاطرات کودکی شروع شده و ادامه پیدا می کنه و کاملا همراهش میشیم تا انتها

خیلی جالب بود. شجاعت و دلیری بانوی کرد بسیار ستودنی است.

پیشنهاد میکنم بخونید تا متوجه بشید که مردم نقاط مرزی در زمان جنگ بهشون چی گذشته؟ این جوری ش رو نخونده بودم

👌

جالب بود، فرنگیس زنی کرد که در دوران جنگ تحمیلی با دست خالی و با تبر یک سرباز عراقی رو می‌کشد و یکی دیگر را به اسارت می‌گیرد! آفرین بر این شجاعت و غیرت

کتاب فرنگیس، داستان زندگی فرنگیس حیدرپور، زنی اهل یکی از روستاهای گیلان غرب است. زنی شیردل و شجاع که در زمان جنگ، با تبر یک عراقی را کشته و یکی دیگر را هم اسیر کرده و تحویل نیروهای خودی داده است. فرنگیس از کودکی اش گفته، از زمانی که فقر مهمان سفره شان بود و برای رفتن به سفر کوتاه یک روزه ای، پول کافی نداشت... از زمانی که پدرش، به خاطر فقر، در ۱۰ سالگی او را به عراق برد تا ندیده، به عقد مرد متمکنی در آید... از گرگین خانی که او را به زور از عراق برگرداند (تا شاید برای امروز ما تاریخ سازی کند...) از زمانی که مردانه دوشادوش پدرش کار می کرد و تحسین و تعجب همه را بر می انگیخت. از ازدواجش، کار و کار و کار... و از جنگ... مردم آن مناطق داشتند زندگی شان را می کردند، سخت و آسان، می گذشت، داشتند زندگیشان را می کردند که جنگ، سُرید در خانه و زندگی شان... جوانانشان رفتند، پدرانشان شهید شدند، خانواده ها، همه ی خانواده های آن حوالی داغدار شدند... فکر کن خانه ات به اشغال دشمن در آید و بعد تو بروی و ببینی که خانه ات را کرده اند محل تجمع جنازه هاشان... ببینی از گوشه ی فرشت خون می چکد...خون غاصب... داستان فرنگیس از یک جایی به بعد داستان ماندن میشود. ماندن توی وطن، برای وطن، به هر قیمتی که هست... آواره شدن در دامان وطن، رانده شدن، بازگشتن، ایستادن و بازپس گرفتن... خواندن قصه اش هم راحت نیست، چه رسد به اینکه این داستان، زندگی ات باشد... داستان، داستان فرنگیس است و همه اهالی آن منطقه در زمان جنگ. داستان فرنگیس و خانواده هایی که یکدفعه عزادار شدند، خانه هایی که یک دفعه غارت شدند، آبادی هایی که که یکدفعه ویران شدند. داستان فرنگیس است و موشک هایی که گاه و بیگاه بر آن خاک می بارید، مین هایی که انگار همه جا بودند و بسیاری از اهالی را مجروح و شهید کردند و میکنند. داستان فرنگیس است و دختری که بی سر میدوید، مادری که درجا با چهار فرزندش شهید شد، مجالس ترحیمی که مقتل شهدای دیگر میشد و ... داستان داستان این خاک است، از زبان زنی که خانه اش را، خاکش را دوست داشته است. پیشنهاد میکنم بخوانیدش، روان است و احتمالا خیلی زود تمام می شود...اگر وسط ماجرا، داستان خاک و خون گیرتان نیندازد... داستان فرنگیس، برای من داستان استقامت و ماندن بود... ماندن پای چیزی که دوستش دارم...

سلام،من الان دارم میخونمش،کتاب واقعا جالبیه،با توصیفات عالی جوری که فکر میکنم خودمم اونجا پیش فرنگیس هستم .اما در معرفی کتاب اشتباه نوشتید اون موقعی که اسیر میگیره برادر و پدرش شهید نمیشن،اصلا برادرش همراهش نبوده پدرش هم طوریش نمیشه

کتاب قشنگی بود ولی بنظر من فرنگیس ی دختر خیلی غد و یک دنده بود ک همش باعث نگرانی اطرافیانش میشد

چهار ستاره برای یک چهارم کتاب تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل...

بسیار کتاب مناسبی است که از شرایط سخت جنگی هموطنانمان در مناطق درگیر جنگ آگاهی پیدا کنیم واقعا سختی کشیدند و صبر کردند و نگاه تازه ای از جنگ به انسان میدهد و من خودم لذت بردم تا جاییکه تصمیم گرفتم هر زمان به شهر فرنگیس رفتم به روستای محل زندگی اش بروم و با او صحبت کنم .

فرن گیس حیدرپور زنی از خطه ایلام مقاوم سربلند و صبور کسی که در میانه سختی‌ها ایستاد و توانست در یک مواجهه با سرباز عراقی دشمن دژخیم را از پای درآورد سرگذشته مردم ایلام و مناطق مرزی بسیار اندوه بار شنیدنی عبرت آموز و پایداری این م‌وطنان عزیز در مقابل دشمن ستودنی است چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم بر زنده یک تن مباد اگر سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به به که کشور به دشمن دهیم

سبام درود خدا برامام و شهدا زبانم قاصر است دلم پرازاندوه کاش میتوانستم دستان فرنگیس قهرمان رو ببوسم اجرتون باحضرت زینب بانوی شجاع و زینبی

چه رنج ها زجر ها اسیب ها داغ ها که در 8 سال جنگ مردم عزیزمون تحمل کردن. با هر خط این کتاب قلبم فشرده شد و اشک ریختم ولی باید بخونیم و باید رنج هاشونا بدونیم

سلام بر شما دوست عزیز من متولد ۶۷ هستم وجنگ را ندیدم با خواندن این کتاب فهمیدم که زنها هم پابه پای مردان درچنگ شرکت داشتند

ماشالله چه شیرزنی بودن

فوق العاده عالی هرچی بگم کم گفتم کتابی متفاوت و زاویه دید جدید از دوران جنگ همیشه زندگی نامه شهدا رو می‌خوندم ولی این کتاب متفاوت بود و جنگ رو بیشتر شناختم

هرچقدر بگم عالی بود کم گفتم شجاعت فرنگیس درد و رنج مردم مرزنشین و درگیر جنگ به خوبی بیان شد و انگار تو بطن داستان بودی ای کاش فیلمشو میساختن