نظرات کاربران درباره کتاب برزخ بی‌گناهان

اوایل کتاب جذاب شروع شد.سرقت از بانک و بعد هم که گروگان گیری. از نیمه کتاب، داستان یکم چندشناک شد. آدم ربایی و شکنجه و قتل و... از این قسمت سانسور های کتاب شروع شد! یجوری بود که احساس میکردم مترجم فقط خواسته داستان رو پیش ببره و تموم کنه!! ولی چون بخاطر هیجان اول داستان،کتاب رو ادامه داده بودم دوست داشتم ببینم چی میشه. ولی آخرش رو هم زیاد دوست نداشتم :-|

اولین کتابی که از ژیه بل خوندم سایه بود، نکته ی مثبت کتاب هاش از دید من شروع طوفانیشونه یعنی کتاب ها با تعلیق عالی ای شروع میشن و یک معمای بزرگ توی ذهن خواننده شکل میگیره که برای ژانر پلیسی جنایی این یک نقطه ی قوت بزرگ محسوب میشه! اما ایراد کار ژیه بل پایان بندی داستان هستش ، کتاب های ژیه بل پایان بندی های متفاوتی دارند یعنی در ٨٠ درصد مواقع حدسی برای اخر قصه نداری اما از طرفی با اینکه پایان بندی قابل حدس نیست اما منطق راضی کننده ای هم نداره ! نکنه ی منفی این کتاب در قیاس با کتاب "سایه" از همین نویسنده دیالوگ هاش بود هرچند که به فضای داستان و شخصیت ها میخورد ولی سطحی بود و بعضی قسمت ها واقعا گزافه گویی و در اخر ژانراین کتاب از دید من بیش از پلیسی و جنایی ژانر وحشت بود و من رو عجیب یاد فیلم نامه کشتار با اره برقی در تگزاس انداخت!

با تشکر از طاقچه کتاب بدی نیست راجع به موضوعات جنایی و کسانی که از این ژانر خوششون میاد اما شخصیت بدتر داستان خیلی زود و به صورت آنی حذف میشه و به نظر من یک اشکال دیگم که وجود داره تو اکثر ترجمه هایی که اخیرا انجام میشه اینکه خیلی راحت امانت داری رو رعایت نمیکنه مترجم. به سبک خودش بعضی جاهارو تغییر میده و این قشنگ نیست.

هر کسی ژانر‌ هیجانی‌ دوست داره‌ پیشنهاد میکنم کا بخونه. من دوست داشتم کتاب رو. لذت بردم بی وقفه خوندمش‌. بسیار مهیج و تا یه جاهایی غیرقابل پیش بینی بود، از یه جایی به بعد حدس میزنی قراره چی باشه اما حدست کمی تا قسمتی غلط درمیاد🤣🤣🤣

من توی توضیحات خوندم که کتابی پلیسی-جناییه، ولی فقط جنایی بود.:)) بدترین انواع جنایت. امیدوارم مثل من اشتباهی انتخابش نکنید که بعد برای اینکه بدونین آخرش چی میشه نتونین زمین بگذاریدش. در کل برای ژانر جنایی خوبه، نه عالی. پایان بندی خوبی نداره و وسطای کتاب، داستان از ریتم میفته .

کتاب با تعلیق خیلی خوبی شروع میشه، یه جوری هم پیش میره که دلت برای رافائل میسوزه، در صورتی که اونم یه جورایی آدم بده قصه اس. ولی آخر داستان ناامیدت میکنه. از اون مدلاس که حقیقت رو گفته نه فقط داستانی که تهش قهرمان قصه برا همیشه خوشبخت باشه. و این شاید باعث تلخی کتاب شده. کتاب به شدت تلخ و خشنه. اگه کسی شکنجه و اینا به روحیه اش نمیسازه نخوندتش. من برا اولین بار این مدل کتاب رو خوندم و احتمالا برا همیشه هم تو ذهنم بمونه! ترجمه کتاب خوب و روون بود. دیگه سانسورم که جزو جدانشدنی کتابها شده!!!!

"هیچ کدام از ما نمی دانیم چه در انتظار ماست.هیچ کدام ما نمی دانیم شاید فقط چند ثانیه ی دیگر یک معجزه یا فاجعه در انتظار ماست..." "برزخ بی گناهان "اثری از "کارین ژیه بل"به ترجمه ی "آریا نوری" که توسط نشر "کوله پشتی" به چاپ رسیده است. داستان از دزدی در یک جواهرفروشی آغاز می‌شود. سارقینی که فکر می‌کردند برنامه‌ای بدون نقص چیده‌اند، در ادامه می‌بینند که همه‌چیز طبق پیش‌بینی آنها پیش نمی‌رود و برای رهایی مجبور به پناه بردن به خانه ای می‌شوند که باید دید آنجا محل امنی برای پنهان شدن است یا نه؟! کتاب برزخ بی گناهان توانسته به خوبی گوشه های تاریک روح و روان انسان را به تصویر بکشاند .داستان، ابعاد روانشناختی مهمی را مطرح می کند، اینکه چگونه گذشته و دوران کودکی و همچنین رفتارهای نابه هنجاری که اطرافیان با کودک دارند ،می تواند در به وجود آمدن مشکلات و مسائل روانی تاثیر داشته باشد و زندگی آینده ی هر شخص را تحت شعاع قرار بدهد. این کتاب داستان چند شخصیت را تعریف می کند که در طول داستان و به مرور همه به هم ربط پیدا می کنند. برزخ بی گناهان بی شک تاریک ترین و پر کشش ترین کتاب کارین ژیه بل نویسنده ی جنایی پلیسی فرانسوی به حساب می آید. برزخ بی گناهان از آن دسته کتاب های جنایی است که تا مدت ها ذهن شما را درگیر خود می کند ،کتابی غم انگیز و سراسر درد به طوری که باید آوری جمله ی روی جلد کتاب "بر گرفته از ماجرایی واقعی" قلبتان فشرده می شود. خواندن این کتاب را به افرادی پیشنهاد می کنم که علاقه ای به ژانر جنایی دارند ولی اگر روحیه ای حساس دارین این کتاب را نخوانید چون تک تک صحنه های دلخراش آن را مجسم می کنید و تا مدت ها در ذهنتان باقی می ماند.

وای من این کتابو که خوندم انقدر حالمو بد کرد تا مدتها دلم نمی خواست هیچ کتابی بخونم.یه جا در توصیف کتاب نوشته بود کسایی که ناراحتی اعصاب دارن این کتابو نخونن.والا با خوندن این کتاب اگه ناراحتی اعصابم نداشته باشی حتما پیدا می کنی.

قصه ای پر از کشش و پر از هیجان. شروع جذاب و روندی خیلی خوب و غیر قابل پیش بینی همراه با شخصیت پذیری های عالی در کنار ژانر جنایی و معمایی، ژانر روانشناسی هم داشت که نویسنده خیلی خوب تونسته بود نکته های روانشناسی رو هم بیان کنه. نقطه ی قوت دیگه ی داستان غیر قابل پیش بینی بودن اتفاقات هست و غافلگیری های زیادی داره. به طرفداران رمان های جنایی و معمایی توصیه می کنم این قصه رو از دست ندن. صحنه های دردآور و خشونت آمیزی زیادی هم داره. اما در کل من رمان رو دوست داشتم. ترجمه هم عالی بود.

اگر قوه تخیل و تصویرسازی خوبی دارید ولی تاحالا رمان جنایی نخوندید پیشنهاد میکنم با این کتاب شروع نکنید.توصیفات انقدر واضح است انگار دارید فیلم مبینید. ولی ی فیلم خیلی زجر آور و پر از شکنجه . نویسنده ای توانا.... ترجمه ای عالییییی .

داستان کتاب تا قبل از ورود پاتریک جالبه، اما بعدش وضعیت سادیسمی پیدا میکنه و اتفاقاتی که رخ میده کاملا رو اعصابه و بشخصه از سر اجبار که بدونم آخرش چی میشه کتاب رو تا ته خوندم وگرنه کتابی نیست که بخوام خوندنش رو به فرد دیگه ای توصیه کنم.

" برگرفته از ماجرایی واقعی! " این دردناک بود.

به حدی جذاب بود و البته سخت که هم نمیشد این کتاب رو نخوند هم ترس داشتی که دیگه چه اتفاقی قراره بیافته شاید اعصابتون از اتفاقات داستان خورد بشه اگه روحیه تون لطیفه نخونین کتاب جزییات زیادی از صحنه های هراس داره و خیلی شرح اونها خوشایند نیست

کتاب داستان خوبی داره ترجمه روان البته مشخصه که سانسور شده است ولی برای افرادی که روحیه حساسی دارن پیشنهاد نمیکنم چون بعضی قسمت هاش عذاب آوره، بخصوص که میدونیم بر اساس ی داستان واقعی نوشته شده .اینکه اتفاقات بد کودکی چه اندازه میتونه بر روح و روان تاثیرگذار باشه تا حدی که انسان رو به هیولا تبدیل کنه رو خوب نشون داده

فقط اوایل داستان شروع خوبی داشت و البته غافلگیریهاش برای من قابل حدس بود اما از جایی که شخصیت پاتریک وارد داستان میشه, خشونت هم شروع میشه و فضای داستان هم به شدت سادیسمی. به نظر من ارزش خرید نداره.

1️⃣شروع خوبی داشت جوری که دوس دارم همش اون 150صفحه اول رو بخونم ولی بعدش کلا داستان برمیگرده. . 2️⃣ تصورم از پایانش عین فیلمای هالیوودی بود ولی پایانش کاملا واقع گرایانه‌ بود. . 3️⃣یه جاهایی حس میکردم دارم یکی دیگه از کتابای الکس مایکلیدیس رو میخونم. . 4️⃣ترجمه روانی داشت ولی حیف از سانسور 😑 . 5️⃣خشونت زیادی توی کتابه و یه جاهایی ام اعصاب خورد کنه پس کتاب باب میل هرکسی نیست، ولی دوسش داشتم. . 6️⃣صبح شروع و تا شب تمومش کردم. شخصیت رافائل رو خیلی دوس داشتم🥺 . 7️⃣با اینکه نویسنده قلم قوی داره و کتابش رو هم دوس داشتم ولی دیگه دلم نمیخواد ازش کتاب بخونم چون من یکی رو داغون کرد، جوری که تا چن روزه آینده حالم خوب نمیشه. . ♣︎121♣︎

از اون دسته کتابایی که قشنگ با اعصاب خواننده بازی میکنه، یعنی بعد تموم شدنش فقط عصبانیت و حال بد به جا می‌ذاره

داستانی به شدت نفس گیر و هیجانی و پر از خشونت فقط میتونم بگم فوق العاده بود همین یه جاهایی واقعا غافل گیر میشدی ولی اینکه این ماجرا واقعیه خیلی دردناک ترش کرده داستان رو 😭😓😞

2.5 / 5 نمیتونم بگم که چقدر می شد من عاشق این کتاب باشم و الان چقدر از این کتاب ناامید شدم و حتی تا حدودی متنفر, کتاب خیلی خوب شروع میشه با یه سکانس هیجان انگیز بعد کاراکتر ها سر جاشون قرار می گیرند و قطعات پازل کم‌کم کنار هم قرار میگیره و در پایان پرده اول یه شوک اساسی به مخاطب میده و بعدش همه چی رو خراب میکنه کیفیت کارش اونقدر میاد پایین که ادامه دادن کتاب واقعاً سخت میشه چون نویسنده بلد نبوده ساختار سه پرده‌ای رو رعایت کنه، این ساختار نیاز داره تا هر سه پرده اش توجه مخاطب را به خودش جلب کنه و نمی شه با یه پرده اول هیجان انگیز مخاطب رو وادار کرد تا همه کتاب رو بخونه و از همش لذت ببره چون غیرممکنه، ولی خارج از این بخش، یکی از مهمترین چیزهایی که باعث تنفر من نسبت به این کتاب شد دیالوگ هاش بودن دیالوگ هایی که انگار یه بچه ۱۴ ساله که برای اولین بار داره کتاب می‌نویسه نوشته بود اونقدر سطحی، خام دستانه و احمقانه که من رو عصبی می کرد این نکته توی پرده اول داستان خیلی مشخص نیست چون هنوز همه چیز خیلی شلوغ و هیجان انگیزه ولی به محض این که توی پرده دوم تمام تمرکز روی دیالوگ ها قرار می گیره این نکته به شدت توی چشم میخوره و تنها شخصیتی که کمی نسبت به بقیه قابل تحمل تره و میشه به دیالوگ هاش اهمیت داد ساندرا است چون تنها شخصیتیه که از یه حالت دو بعدی خارج میشه و سعی میکنه یه هویتی واسه خودش پیدا کنه که سفر شخصیتی بصورت ناقص و زورکی توی پرده سوم کامل میشه جایی که دوباره داستان کمی اوج میگیره و میشه با سرعت بیشتری خوندش. ولی بزرگ ترین ضربه رو کتاب بازم از دیالوگ‌هاش میخوره جایی که باید شخصیت پردازی ها با دیالوگ انجام بشن ولی به جاش چرت و پرت دهنشون بیرون میاد کاراکتر ها اهمیت خودشون رو برای مخاطب از دست می‌دن و دیگه مرگ و زندگیشون واسش مهم نیست، این بزرگترین گناه برای کتابیه تمام مانورشو روی استرس مخاطب برای زنده ماندن کاراکترهای اصلیش میزاره

یک کتاب سادیستی به تمام معنا.