نظرات کاربران درباره کتاب بهشت زیبای خدا، حقیقت دارد

چگونگی مسایل روی داده و احساساتی که بر فرد در چنین می گذره تا حد زیادی به پیش زمینه باورها و احساسات اون فرد بستگی داره.

جالب بود.

اصلا کتاب خوبی نیست خیلی خسته کننده و بی اثر

کتاب خیلی خوب و تاثیر گذاری است ممنون از زحمتی که برای این کتاب کشیده اید هم نویسنده وهم بقیه دست اندر کاران. امید که بتوانیم با استفاده از نکات بسیار مهم کتاب جهانی بهتر والاتر برای خود ودیگرانی که روی زمین زندگی می کنند از جمله همه موجودات بسازیم انشالله خیلی خیلی ممنونم

خواندن این کتاب مفیده از دو حهت ،یک توضیحات پزشکی پروتستان و با اعتقادات پایین در مورد جهانی که تجربه کرده و بنظرم خیلی هم برداشت کاملی نیست چون زنده بوده و دچار ایست قلبی و برگشت یا امثال آن نشده ئ از این ادراکات و رویاها در حالت کما زیاد اتفاق می افتد و جنبه دیگر از لحاظ تجربه های خلبانی و اطلاعات مختصر و مفید پزشکی در مورد کارکرد مغز و اعصاب

عالی بود

اصلا در مورد موضوع اصلی خیلی کم صحبت کرده بود و بیشتر نظرات خودش رو در مورد سایر مسائل و یا زندگی شخصی خودش بیان کرده بود.

حقیقت ندارد

یکی از بهترین کتابایی بود که خوندم،چون یه چیزایی رو حس کرده بودم و فکر میکردم توهم،ولی باخوندن این کتاب فهمیدم واقعیته و من واقعی و جهان هستی بیشتر درک گردم

نویسنده کتاب که اتفاقا پزشک هم هست اعتقادی به جهان پس از مرگ نداشت ولی خداوند بهش ثابت کرد و تجربه نزدیک به مرگ برای خودش پیش اومد ، کتاب بسیار جالبه حتما پیشنهاد میکنم مطالعه کنید، با تشکر از مدیران عزیزطاقچه

درباره‌ی بعد از مرگ همه‌مان با ابهامی مواجهیم؛ چه خواهد شد؟ آیا هیچ‌چیز نخواهد بود و هر چه هست همین دنیای مادی‌ست که با مرگ ما برای ما به پایان می‌رسد؟ آیا دنیای دیگری‌ست و ما چیزی دد خود داریم که اسیر این دنیای مادی‌ نیست و با مرگ به بُعد دیگری می‌رود؟ انگار در مواجهه با این ابهام طیفی از پاسخ‌های مادی‌گرایانه و تا معنوی هست و ما این بین سرگردانیم. ایبن الکساندد جراح مغز و اعصاب است و در شرایطی قرار می‌گیرد که طبق قواعد پزشکی و فیزیولوزیک، باید هیچ هشیاری‌ای نمی‌داشته اما هشیاری‌ای در سطح و بهدی معنوی را در تجربه شبیه به مرگ درک کرده که آن را در این کتاب بازگو می‌کند. این کتاب برای من بسیار امیدبخش، آرامش‌بخش و عشق‌آفرین بود.

لطفا این ترجمه رو نخونید. ترجمه محمود دانایی از انتشارات تابان با اینکه به اندازه این ترجمه شناخته شده نیست، خیلی بهتر و دقیق‌تر و درست‌تره.

فرق مرگ مغزی و کما رو اول بفهمید بعد اینو بخونید. چون ی دکتر توی کما رویا دیده میشه حقیقت؟ باید تاسف خورد به حال علم که این آدم خودش رو علمی فرض می‌کنه.تا حالا نشده مورد مرگ مغزی برگرده به حیات حتی ی مورد. باورتون رو با این چیزا می‌سازید؟! همه این داستانها توی کما و... سر اینه که خودآگاه وصل میشه به ناخودآگاه. بره برای دانشمندان بویژه بخش نوروساینس تعریف کنه اینا تا بعد ببینه چه پاسخی بهش میدن.مغرتون رو سمی‌ نکنید با این چیزا و کتابهای علمی و واقع بینی بخونید نه این موهومات رو. اون برنامه زندگی پس از زندگی ضایع تر از همه. تغییرات اقلیمی واقعیت داره. اثر تخریبی انسان روی زمین که البته مکانیزم خود زمین هم عصر یخبندان داره و تا حالا پنج بار شده اما توی این ۳۰۰ سال انسان بسیار تسریعش کرده. سیاست فریب و چپاول‌ و کلی چیز دیگه واقعیت داره. فرق بین واقعیت و حقیقت رو امیدوارم بدونید. حقیقت میشه باور و اعتقاد به حق بودن چیزی و واقعیت میشه آنچه با روش علمی و داده ها میشه اثباتش کرد و میشه نمود حضورش رو دید و برای بهشت که یک مکانه باید بگه‌ واقعیت داره نه حقیقت. واقعیت اینه که بهشت و شیطان باشه یا نباشه مهم نیس مهم اینه ما ۸ میلیارد آدمیم که همیشه به جای واقع بینی رفتیم سراغ ماورابینی. خروجی این همه اعتقادات و جنگ عقاید چی بوده؟ ی کم عمیق فکر کنیم همین.

از این نظر که یک متخصص مغز عصاب که قبلا اصلا با روح و... مخالف بود تجربه نزدیک به مرگ را توصیف کند جالب بود ولی واقعا قسمت هایی که در آن دنیا بود شاید یک سوم کتاب بشه و بیشترش راجب کار های عدای خانوداه فردی است که به کما رفته و برای منی که خیلی به داستان های روزمره علاقه ندارم جذاب نبود و حتی حوصله نکردم تا تهش بخونم و کمی بیشتر از نصف کتاب را خوندم که اونجا دگ طرف برگشته بود

سلام، موضوع مرگ و زندگی پس از آن از جمله موضوعاتی است که از دیرباز جزو دغدغه های بشر بوده و هست و در این میان روایت انسانهایی که مرگ را هرچند کوتاه تجربه کرده اند، شنیدنی است و شاید قطره ای از این حفیقت بزرگ را برای ما نمایان کند. این کتاب داستان تجربه ی نزدیک به مرگ یک جراح مغز و اعصاب است. کتاب با نثری ساده و روان و به دور از تعصب نوشته شده و از خواندن آن لذت بردم.

انتظار داشتم بیشتر به تجربه خودش بپردازه ، ولی خیلی درباره مطالب زندگی خودش و عملکرد مغز توضیح داده بود ، در کل خوب بود ، ارزش خوندن داره

کتاب مستندی بود اما آنچنان که باید نبود...

مترجم وقتی اسم کتاب رو به "بهشت خداوند حقیقت دارد" تغییر داد، بطور زیرکانه ای میدونست داره چیکار می‌کنه، و باز هم دو تا کلمه‌ی «زیبای خداوند» رو هم اضافه کرد تا مطمئن بشه بهتر از خود نویسنده احساسات خواننده رو برمی‌انگیزه. جالبه که از بین خواننده های فارسی زبان، به ندرت کسی رو میبینم که کتاب خیلی به مذاقش خوش نیومده باشه. عنوان اصلی کتاب "برهانی بر وجود بهشت" هست و شخصا هیچ برهانی رو ندیدم که قانع کننده یا غیر قانع کننده بدونم. بلکه بیشتر یک اتوبیوگرافی کوتاه از زندگی خودش و بعد تعریف خسته کننده‌ی وقایعی هست که بعد از رفتن به کما بر اطرافیانش گذشت و قیمت مهم اینکه "در مدت بیهوش بودن، خودش چه چیزی رو تجربه کرده." من مطالعه‌ی قبلی زیادی در مورد NDE نداشتم. اما به عنوان یک خدا باور ندانم گرا، اطلاعات خودم، و تمام نوع بشر که تا امروز اومده و تا آینده‌ای خیلی دور خواهد اومد رو خیلی محدودتر از این می‌دونم که بخواد در کنار ادراک ناقصش که حتی در درک بعضی حواس از حیوانات هم ناقصتره، با قطعیت بر وجود یا عدم وجود دنیاهای برتر و وجود های عالیتر و حتی خداوند مهر تایید بزنه. محتوای این کتاب، و تلاش الکساندر برای انتقال چیزی که ادعا میکنه تجربه کرده رو به جهت این خوندم تا ببینم چه چیز جدیدی برای گفتن داره، و چقدر توی بیان و تلاشش صداقت داره‌‌. در نظرات فارسی میبینم بزرگواران به جهت اینکه ایشون پزشک بودن، محتوای این کتاب رو وحی منزل می‌دونن. دکتر الکساندر خودش هم تلاش کرده تا به خاطر تخصصش به عنوان یک جراح مغز و اعصاب، حرفاش رو معتبر جلوه بده، و خیلی اصرار داره که بگن قبل این واقعه آدم مذهبی‌ای نبود. متاسفانه به قدر کافی تلاش نکرده. اولا؛ سطح علمی کتاب بالاتر از سطح علمی یک دانشجوی پزشکی معمولی هم نیست و در یک اقدام متظاهرانه، نظر هیچ دانشمند و پزشک دیگه‌ای رو در کتابش نیاوورده. از اینکه واقعا بر مغزش، در اون کما، چی گذشت؟ وقتی دونه دونه دلایل رو رد میکرد که تجربه‌ی فرازمینیش هیچ پایه‌ی علمی نداره، هیچ سعی‌ای نکرد که برای خواننده توضیح بده چرا اون دلایل علمی رد میشن. اون وقت پس فرق این کتاب با تجارب یک غیر متخصص مغز و اعصاب چیه؟ اگه یه متخصصه، و داره دلایل علمی رو رد میکنه، حداقل قانع کننده رد کنه. از کجا معلوم این همه فقط یک رویای نبود؟ رویایی که اگه به جای این همه پر و بال دادن و استفاده کردن ترکیبات وصفی از عبارات ساده‌ی یه پزشک استفاده میکرد خیلی خوندنی تر میشد تا این اقدام شکست خورده واسه تقلید لحن شاعرانه‌ی نویسنده های حرفه‌ای! ثانیا، از لابه‌لای حرف ها و ادبیاتش و آدمهایی که باهاشون در ارتباطه، کاملا فاش میشه که طرز فکرش در گذشته هم چقدر تحت تاثیر مذهب و افراد مذهبی و یا حداقل روحانی بوده. که باز متاسفانه در نظرم بسیار عمل منافقانه‌ای بود. تنها قسمت علمی کتاب قسمت های بود که در مورد فیزیک کوانتوم بود، که چطور کوانتوم می‌تونه وجود جهان بزرگتر و فراتر از درک ما رو توضیح بده و من عمیقا قبولش دارم و تئوری‌های جالبی از اون قسمت یاد گرفتم. در نقد این کتاب، بحث باور و عدم باور به چیزی که میگه رو در نظر نگرفتم. بلکه بیان و صداقت و تلاش نویسنده مد نظرم بود و اینکه انتظار داشتم متن علمی‌ای ببینم. تا حد زیادی ناامید شدم.

خیلی خوبه

سلام به نظرم خدا ایشون رو برگردونن تا باعث بشه بعضی از ماها بیدار بشیم