نظرات کاربران درباره کتاب هزار خورشید تابان

کتاب خیلی خوب و تاثیر گذاری بود و داستان پر کششی هم اشت من این کتابو در عرض دوروز تمام کردم بسیار از خوندنش لذت بردم

در این کتاب جمله ای هست که میگه: تنها دشمنی که یک افغان نمی تواند شکستش بدهد، خودش است. یاد این شعر از مجتبی سپید می افتم که میگه: دشت ما گرگ اگر داشت؛ نمی نالیدیم نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده.

بیچاره مریم، چه پایان بدی داشت. زنانی که هیچوقت خوشبختی رو حس نمی کنند

به نظرم چیزی که محرک من برای خوندن کتاب های خالد حسینی میشه یه جورایی آشنایی بیشتر با تاریخ و زندگی مردم رنج دیده افغانستان هست شاید بهتر بود داستان از زبان مریم و لیلا روایت بشه تا حسشون بیشتر به مخاطب منتقل بشه این داستان اونقدر جذاب هست که مخاطبو با خودش تا پایان همراه کنه ولی با این وجود سوالای زیادی در ذهن مخاطب ایجاد میکنه مثلا چرا وقتی نویسنده کابل رو غرق در جنگ به تصویر میکشه مریم رشید و لیلا زندگی عادی خودشونو دارن؟انگار که جنگی نیست؟! این تنها یکی از سوال هایی بود که ممکنه برای هرکس که این کتابو میخونه ایجاد بشه در کنار همه سوالات بی جواب یه مشکل دیگر هم بود اینکه نویسنده میخواد به زور همه دوره های پر فراز و نشیب افغانستان رو تنها در یک داستان به خورد مخاطب بده در کل غم انگیز و تاثیرگذار بود

چقدر یه اثر می‌تونه دردناک باش!😢😢😢

بسیار عالی بود ؛ و منو با واقعیتهای زندگی زمان طالبان و زندگی مظلومانه زنان افغان آشنا کرد

تو دو روز خوندمش، خیلی تاثیر گذار بود،به امید پایان جنگ در جهان...

در غم انگیز بودن داستان که شکی نیست ولی صرفنظر از بار تاریخی لزوما قصه زندگی زن افغان نبود، چه بسا زنان سرزمین خودمان که چنین سرنوشتهایی دارن. نکته عجیب داستان اشاره به سازندگی افغانستان بعد از حمله امریکاست. واقعا دوست دارم بدونم تا چه حد درست و دقیق هست. در رسانه های ما که همیشه خلافش گفته میشه.

چیزی که باعث شد من این رمان رو بین رمانهای دیگه انتخاب کنم کتاب بادبادک باز از همین نویسنده بود چون بشدت ازقلم ایشون لذت میبرم و اما کتاب هزارخورشید تابان کتابی بود که بعدازخوندنش احساس میکنم داشتم یه فیلمی تماشا میکردم چون بشدت آدم رو وادار به تصویرسازی میکنه..رمانی تلخ اما شیرین ...❤

وقتی یه رمان چنین تاثیری روی آدم بزاره که تا مدتی بعدش اشک آدم بند نیاد یعنی نویسنده کارش رو درست داده. اگر حال روحی مساعدی ندارید مطاله اش رو پیشنهاد نمیدم ولی اگر به دید دیگه ای داستان رو نگاه کنید پیدا کردن رگه های عشق و امید میتونه حال آدم رو خوب کنه. بعد از خوندن این کتاب به خاطر حس نژادپرستی که نسبت به افغان ها داشتم از خودم شرمنده شدم. هیچوقت برخورد نزدیکی باهاشون نداشتم ولی به خاطر متلک ها و ناامنی هایی که از بعضی هاشون دیده بودم نادرست همشون رو به یک دید قضاوت میکردم. این کتاب فقط یه بخشی از حقایق ملت ستم دیده افغانستان هست. میلیون ها نفر مثل مریم هنوز دارن ستم میبینن و دیده نمیشن. این اولین کتابی بود که از خالد حسینی خوندم و به نظرم تونسته رسالتش رو انجام بده. مطمئنا خیلی های دیگه مثل من با خوندن این کتاب تفکر و دیدشون نسبت به این کشور و مردمش عوض میشه. و اما درباره خود کتاب: ترجمه اشکالاتی داشت و بعضی قسمت ها نامفهوم و ناملموس بود ولی در کل خوب بود و جوری نبود که خوندنش رو خیلی سخت کنه. اشکالات نگارشی زیاد داشت که گاهی اذیت کننده بود و یکهو آدم رو از فضای داستان پرت میکرد بیرون 😬 در مجموع میشه باهاش کنار اومد. داستان پردازی عالی بود و واقعا کتابی هست که نمیشه زمین گذاشتش مخصوصا از قسمت 43 به بعد. چون تو طاقچه بینهایت بود من این ترجمه و انتشارات رو انتخاب کردم. شما اون یکی ترجمه رو بخونید، شاید بهتر از این باشه.

نسخه چاپی این کتاب رو سالها قبل خوندم و عالی بود. زندگی سخت و دردناک زنان در جوامع مردسالار و سنتی نظیر کشور افغانستان، به زیبایی به تصویر کشیده شده. ارزش خواندن دارد.

از بین تمام ترجمه ها ،ترجمه این خانم از همه بهتر بود ...اصلا بحث جنگ جدا بحث رنج مردم افغانستان هم جدا... توی این کتاب رنج زن بودن در مناطق مثلا اسلامی خیلی جالب بود .. ننگ دختر بودن. رنج زن شدن های اجباری... عشق های در گلو مانده .. رویاهایی که اه میشن و به لب نمیاد..کودک همسری.. حجاب اجباری... مرد سالاری ... توی همین ایران هم کم از این زن ها نداریم ...زن هایی که میجنگد برای رسیدن به نور .... بخونید لذت ببرید و با کتاب پیوند رفاقت ببندید...🏳️🏳️

داستانی و بسیار تاثیرگذار... این کتاب نسبت به بادبادک باز برای من گیراتر بود.

شخصیت های اصلی کتاب دو دختر از خانواده هایی مختلف هستند که اتفاقات و فرهنگ حاکم بر افغانستان زندگیشون رو دست خوش تغییرات زیادی میکنه اما درکل این کتاب در مورد رنج و بی عدالتی نسبت به زنان افغانستانی است.انقدر درگیر کتاب میشید که تا مدت ها غم شخصیت های داستان رو در خودتون حس میکنید.قلم و سبک خالد حسینی رو تحسین میکنم.در ضمن ترجمه هم خوب بود.

همه ی کتابهای خالد حسینی عالی هستند، متن روان و گیرا که در قالب داستان تاریخ تلخ و واقعی یک ملت رو به تصویر میکشه

این کتاب رو قبلا خودم میتونه و از دوباره خوندنش لذت بردم

کتاب های این نویسنده پر از غم و حسرت هستن اما ادم دلش نمیاد کتابو زمین بذاره

به اندازه بادبادک باز زیبا و تاثیرگذار. کتاب رو از کتابخانه گرفتم و بعد از اینکه خواندم برای خودم هم یک جلد خریدم.

این مریم چه سرنوشت عجیبی داشت 😔 از دست این خالد حسینی همه شخصیت های اصلیش رو زجرکش میکنه.

مدت ها ازین نویسنده خوشم نمیومد ،ولی با خوندن این کتاب هرچند تلخ،تا حدی اون حس ازبین رفت،داستان خوبی داشت ولی دوست داشتم زندگی مریم پایان بهتری داشته باشه😑