نظرات کاربران درباره کتاب موسی و یکتاپرستی

فروید چند تئوری رو در این کتاب مطرح میکنه. اولی اینه که یهودیها اولین یکتاپرست نبودن و موسی هم یهودی نبود. بلکه مصری بود و آیین فرعون آخناتن رو برای بنی اسرائیل عرضه کرد و دوم اینکه موسی به وسیله بنی اسراییل به قتل رسید و ... و اینکه یهوه خدایی بومی کنعان بود و ... فروید چندان شواهدی برای نظریه اش معرفی نمیکنه و البته فروتنانه هم اعلام میکنه که اینها نظریه ای هستند که ممکنه محققین بعد ملغی یا اثباتش کنن. کتاب بیشتر درباره روانشناسیه تا باستانشناسی یا اسطوره شناسی و ادیان. کمی سخت خونده میشه و به کسانی توصیه میکنم که به مباحث روانشناسی علاقمند هستند .

آخرین کتاب یک نابغه روانکاوی... باید بیشتر از این مرد بزرگ سخن گفت. فروید پس از ظهور نازی‌ها در آلمان و سپس اتریش به انگلستان مهاجرت کرد و این کتاب که به سبب اوضاع و احوال حاکم بر وین در آن روزگار قابل انتشار نبود را توانست در لندن منتشر کند. مطالب بسیار جالب مطرح شده در کتاب قابل توجه است و‌ مهم‌تر اینکه خواننده را به تفکر و تیزبینی در وقایع وا می‌دارد.

تفسیر ادیان با نگرش روانشناسی زیگموند فروید روان‌شناس و عصب‌شناس برجسته اتریشی و بنیان‌گذار علم روان‌کاوی در سال‌های پایانی عمر خود کتاب «موسی و یکتاپرستی» را به چاپ رساند. وی در ابتدا به دلیل این‌که چندان برپایه و اساس فرضیه‌های خود مطمئن نبود تمایلی به انتشار کتاب نداشت. فروید در این اثر فرایند شکل‌گیری و تحول روان‌نژندی در افراد را بررسی می‌کند و روایت تازه‌ای از تاریخ قوم یهود، با تردید بر تبار عبرانی حضرت موسی ارائه می‌دهد. وی در این کتاب به مخالفت با کتاب مقدس درباره موسی پرداخته و بر این عقیده استوار است که پیروان موسی در یک شورش او را به قتل می‌رسانند؛ شورشیان سال‎ها پس از کشتن موسی پشیمان شده و در آرزوی بازگشت موسی، برای رهایی از عذاب وجدان مفهوم منجی را ابداع می کنند. کتاب «موسی و یکتاپرستی» متشکل از دو بخش است. در بخش اول فروید با توجه به اسناد موجود به ریشه‌یابی اصلیت موسی و چگونگی سربرآوردن آن از دل تاریخ، و در بخش دوم کنش قوم بنی‌اسرائیل و دین‌داری آن‌ها، براساس علائم روان‌نژندی را بررسی می‌کند. پدر علم روانکاوی نوین زیگموند فروید در سال 1856 در جمهوری چک متولد شد. وی اولین فرزند از هشت فرزند یاکوب فروید تاجر پشم بود. فروید در سال 1881 از دانشگاه وین در رشته عصب‌شناسی پذیرش گرفت و در زمینه اختلالات مغزی و گفتار درمانی به پژوهش پرداخت. در سال 1902 به عنوان پروفسور شناخته شد. وی تکنییک‌های جدیدی را در علم روان‌شناسی ارائه و علم روانکاوی را پایه‌گذاری کرد. در فوریه 1923، فروید به سرطان لکوپلاکیا مبتلا شد. در اواسط سپتامبر 1939 سرطان سقف دهان فروید درد فزاینده‌یی برای او به‌همراه داشت که درمانش امکان‌پذیر نبود. چند روز بعد، او نزد پزشک معالجش رفت و طی قراری که با وی گذاشته بود با تزریق دوزهای معینی از مرفین به زندگی خود در 23 سپتامبر 1939 پایان داد....

مستند بودن کتاب رو که آخه من خواننده نمیتونم نظری بدم اما قلم و مطالبش خیلی جالبه. گاه در اعداد و نگارش مشکل داره ترجمه اما در کل عالیه. سپاس طاقچه. فروید زمان خودش و حتی همین الان هم بزرگی شایسته اش هست و تلاش کرده بود که به حقیقت برسه هرچند که شاید با علم امروز بشه به برخی حرفاش خرده گرفت و نقدشون کرد. توجه کنید که تا همین چند سال پیش فلج اطفال وجود داشت. درود بر تمام زحمتکشان عرصه علم و شناخت و آگاهی.

فقط یک مطلب دیگه در اثبات نظریه فروید اختلال ایجاد میکنه و اونم دین زرتشت هست باید توضیح داده بشه آیا زرتشت هم تحت تاثیر بنی اسرائیل قرار گرفته یا نه وگرنه باید دو نقطه را مبدا یکتاپرستی در جهان در نظر بگیریم

کتاب بررسی زیگموند فروید درباره تولد و زندگی موسی کلیم الله است