این داستان جدا از اشاره به مسئله پیشداوری، به یه نکته دیگه هم اشاره کرد... اینکه مادامی که حواسمون از مرگ پرت میشه و به اشتباه تصور میکنیم هزاران سال از ما دوره، چقدر سریع وارد رنج و چرخه روزمرگی میشیم. میگم رنج چون نویسنده به گریههای پسرک برای چیزهای ناچیز اشاره کرد، نه خندههاش...
mehdiazimifard
بسیار کتاب روان و زیبایی بود که بصورت خلاقانه ای ذهنیت و باور های اشتباه ما، و همچنین قضاوتهای ما رو به چالش می کشد.
کاربر ۳۵۴۸۷۵۶
ابوابراهیم:
اگه فکر میکنی با تب صد و دو درجه میمیری اشتباه کرده ای دماسنج ها مثل مصافت سنج ها هستند فرقشان مثل فرق کیلومتر با مایل است.
نظرات کاربران