نظرات کاربران درباره کتاب کفشهای قرمز
نویسنده:هانس کریستین اندرسن
مترجم:اسماعیل پورکاظم
انتشارات:خانه داستان چوک
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۴۵۹ رأی
۲٫۴
(۱۴۵۹)
ETC
این کتاب جالب بود و ارزش یکبار خوانده شدن داشت و این طور که میگن ترسناک هم نیست 😊 من که لذت بردم از خواندن کتاب البته که سلایق متفاوت است .
justice4all
کفش های قرمز استعاره از گناهان بود و نشان میداد اگر گرفتار هوس شویم در گرداب آن غرق می شویم ، متن ایراد زیادی داشت ولی در کل به درد یکبار خوندن میخورد ولی مناسب نوجوان هاست نه کودکان
amir7u
افتضاح ! این کتاب رو تو بچگی خونده بودم واقعا ذهن بیماری میخواست نوشتن این کتاب
آرین
سلام
آیا قصهای بود برای شوخی کردن با الهیات؟
یا واقعا کفش قرمز مهم بود؟
بنظرم دومی ست.
داستان به اشیاء جانی میبخشد که حد ندارد! آنها را خوب و بد میکند، زشت و زیبا میسازد!
در این داستان آیا کفش قرمز به چیزی فراتر از یک شیء بیجان تبدیل نمیشود؟
مظهر چیست کفش قرمز؟
بنظرم داستان خیلی عمیقتر از این حرفها ست.
کفش قرمز، رقصیدن، اینها در اینجا چه معنیای میدهند؟
اولش که کارین به ناچار کفش قرمزی میپوشد، ایرادی ندارد، اتفاق بدی هم نمیافتد.
حتی با پیرزن آشنا میشود.
ولی برخلاف نصیحت پیرزن، که کفشها رو درآر!، کارین هنوز به کفش قرمز علاقهمند است.
و این دیگر اضافی و زیادی ست، و عقوبت دارد.
گناهی که در کلیسا میکند، غافل شدن از خدا، در خانه خدا ست.
برای چه؟ برای کفش! کفش قرمز!
پیرزن مریض را ول میکند، برای چه؟
برای رقص، که ایرادی ندارد.
ولی رقص با چه؟ با کفش قرمز؟
در نهایت تا خودخود گناه و تاریکی انقدر فرو میرود، و آنقدر میرقصد، تا در نهایت تنها راهحل نه درآوردن کفشها (که میسر نیست)، بلکه قطع کردن پاها ست.
و از پشیمانی و توبه حقیقی ست که بخشیده میشود و پایش بطور معجزهآسایی، به کلیسا وا میشود.
سید امیر عباس ملک
مزخرف ترین کتابی که خوندم
🤢🤢🤢🤢🤢🤮🤮🤮🤮🤢🤮😶🌫️
Mohammad
مزخرف بود
RS
نویسنده ایدهٔ جالبی برای بیان تفکرات خودش نداشت و متن اونطوری که باید، جذاب نبود و خیلی بهتر از این میتونست باشه! نویسنده فکر کنم بیکار بود و گفت بیام یچیزی بنویسم میشه کتاب دیگه که نتیجهشم میشه اینکه فقط توی برنامهٔ طاقچه ۸۰۰ نفر میخونن و میگن توصیه نمیکنم!
کتاب ترسناکی نبود ولی ممکنه بچهها با خوندن یکی دوتا از صفحهها که نسبتاً متن هولناکی داشتن، تصویر بدی رو جلوی چشماشون ببینن و فکرای خوبی تو سرشون نیاد!
در کل بهنظرم اگه نخونین هم چیزیو از دست نمیدین و اتفاق خاصی نمیفته!!
rosete
خیلی غمناک بود....
Taha Hajikhani
میدونید الان داشتم نظرات راجب این داستان میخوندم خیلی جالب بود که کاربران به قدری در سادگی کلمات غرق شده بودن که مفهومی که کتاب در حال رسوندن بود بهش بی توجهی کردن متوجه آن نشودن.
مفهومی که نویسنده من فکر میکنم که قصد داره برسونه اینه . که در زندگی بعضی چیز ها برای ما خیلی ارزشمند هستند با این که میدونیم برامون خطرناک میدونیم که میتونه برای ما دردسر و خطر درست کنه ولی با این حال نمیتونیم ازش بگذریم مثل کارن که با تموم مشکلاتی که کفش ها میدونست براش به وجود بیاره با این حال از پوشیدنش امتناع نکرد و در نهایت مجبور شود تاوان دوست داشتنش با پاهاش بده.
در کل مفهوم داستن.. از بعضی چیز باید گذشت با این که سخته ولی باید بگذریم تا از عواقبش در امان بمونیم. واگه اینکار نمی کنیم باید خودمون آماده روبه رو شودن با تاوان احساساتمون بکنیم مثل کارل که تاوانش با از دست دادن پاهاش داد
ممنون که مطالعه کردید و نظراتتون برام به اشتراک بگذارید
ずニッオ
خیلی قشنگ بودش البته باید سنت زیاد باشه تا بتونی متوجه این داستان بشی
𝑙𝑖𝑡𝑡𝑙𝑒 𝑔𝑖𝑟𝑙:))
اصلاااااااااا خوب نبود😐❌
Mehraneh
خلاصه داستان رو چند سال پیش از یک نفر شنیدم به نظر نفرت انگیز میومد😬 الانم کامل خوندمش واقعا...🤦🏻♀️خیلی چیز بود...😐
نرگس کتابخون
اصلا خوب نبود یک ذره شاید ولی ترسناک نبود کسانی میگن ترسناکه برا خودشون میگن اشتباه
عالیم نبود بدک نیست میشه در وقت کمی ازش بخونیم
😑😑😑😑🙄🙄🙄🙄
فردوس نقوی
درسته که عجیب بود.. اما این هم یک نوع دید به دنیاگروی بود و نتیجه ای که داره... در آخر اون آرامش حاصل از نزدیک و بازگشت به خدا رو قشنگ نشون داد
اشکان 3ادقی
داستان بدی داشت واسه همین خوندمش
FATMAZAHRA
داستان خوبی بود ولی اونقدر ها که باید جذاب نبود.
فاطمه
ترسناک بود
محمد
کتاب خوب و جذابی نبود
Zeinab khatun
وای عالیه تازه اصلا ترسناک نیست و آموزنده هم هست و بهتر از اینا اینه که پایان خوبی داره
محمد
داستان مقداری کشش داره ولی به نظرم برای هیچ رده سنی گناسب نیست و دقایقی وقت شما عزیزان رو تلف می کنه
حجم
۱۳٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
حجم
۱۳٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۲ صفحه
قیمت:
رایگان