نظرات کاربران درباره کتاب بچه مردم

سلام کلا اون چیزی که فهمیدم این بود سنگ دلی و چرا خیلی زود تموم شد ! سرنوشت بچه و سرنوشت زن رو میشد نوشت اخر نفهمیدم پول تاکسی نتونست در بیاره از شوهرش یعنی چی !

دروغه...هیچ مادری بچش رو رها نمیکنه،اونم سه ساله...نمیخوام باور کنم

نمی دونم این کل داستان هست یا فقط قسمت کوتاهی از داستان اگه کل داستان باشه خیلی غم انگیز و بد هست البته داستان مربوط به گذشته است و شاید همچین اتفاقاتی افتاده باشه ولی برا من درد آور بود متن روان و خوبه ولی داستان خیلی بد

خیلی داستان جالب و دردناکی بود من نوشته های دیگه ای هم از جلال آل احمد خوندم و خوشم اومده از آثارشون یه داستان دیگه شبیه همین داستان از کتاب زنده ها مرده اند خوندم پیشنهاد میکنم اون کتابم بخونید خیلی به مشکلات فراوونی توش مخصوصا مشکلات زنان اشاره شده بود

من کتابهای زیادی خوندم،این احساس مادرانه نبود بنظرم چون نویسنده اش یک مرد هست از دید مردانه یا پدرانه میشود این رفتار بیان شده در کتاب را پذیرا بود اما برای مادر بودن این سبک رفتار غیر واقع و غیر منطقی بود،نتیجه ای هم بدنبال نداشت. کتاب خاک نرم کوشک ،بامدادخمار را پیشنهاد میکنم

یعنی باید بشینی به حال اون بچه بیچاره زار زار گریه کنی🥺🥺موقع خوندنش نفسم گرفت

انقدر قشنگ نوشته شده که لحظه به لحظه اش رو میشه تجسم کرد ولی خیلی گریه کردم همش منتظر بودم به خیر و خوشی تموم بشه ولی نشد و زندگی همینه ...

سرتاسر این داستانِ کوتاه من زجر کشیدم! واقعاً حالم بد شد با خوندن این داستان... من نمیدونم چه اصراری هست که یه مرد حتما باید بالا سرِ یه زن باشه! تازه زنیکه آخرشم به پول تاکسی فکر میکنه به جایِ بچه‌ش!

در دید ا‌ول احتمالا روند داستانی باب میل شما نباشه، اما به مرور بیشتر درمورد عقاید و باور های زن مذکور متحیر می‌شید ، اثر سراسر غرق تردیده، که بالاخره چی می‌شه؟ هرچه بیشتر پیش برید، بیشتر باور های شما رو درمورد تقدس گرایی خانواده به چالش می‌کشه که در نوع خودش جالب بود. جلال آل احمد، با داستان نه‌چندان خوشایندی خواسته افکار مرد سالار و فقر و ارزش پول رو که در جامعه خیالی به از هر چیزی بوده نمایان کنه که موفق هم بوده. مثل یک اثر اجتماعی باید دید این کتاب رو، لذتی درکار نیست، فقط مفاهیمِ پنهان هستند که شما باید پیداشون کنید.

کتاب اگرچه خلاصه ای از کتاب را خواندم نه همه آن ولی بنظر من نویسنده چیز زیادی از زنانگی و مادرانگی یا نمیدانسته یا نخواسته مطرح کند و فقط حرفهای زن داستان را در اوج سنگدلی بطرزی که خواننده باور کند در آن زمانه این رفتارها طبیعی بوده بیان میکند. در کل کتابهایی این نویسنده چهره ی جامعه یی ظالم و سیاه را نمایش میدهد

خواندن کتاب به شدت سخت بود... خصوصا اگر پسری در اون سن و سال داشته باشی. تا صبح توی تخت پسرم خوابیده ام و بغلش کردم... 😁

چندان جالب نبود سروته نداشت

همون بچه بزرگ میشد بهتر از هزارتا شوهر بود برات حتی حیوانات هم اینکارو نمیکردن

انسانیتِ مُرده شده توصیف دیگه ای نمیشه داشت،قلبم سنگین شد

کتاب هدف خاصی رو دنبال نمیکرد و فقط حس مادرانه رو نشون میدا

سیاه شدم.

حالم عمیقا بد شد چطور دلش اومد؟

چی بگم فقط عصابم خورد شد داستان جالبی نبود

بسیار تلخ بود و آدم رو بفکر فرو برد. چطور میشه یک مادر از فرزند خود اینگونه بگذرد. این خیلی برای من دردناک بود.

واقعا منو تحت تاثیر قرار داد.توصیف صحنه ها عالی بود.