نظرات کاربران درباره کتاب بچه مردم

من اولین بار این اثر رو توی کارگاه شنیده بودم و یادمه که چقدر سر این بی توجهی زنه حرص خوردیم اما خلاقیت یکی از بچه ها این بود که این داستان رو ادامه داد و از زبان پسره وقتی که بزرگ شده بود نوشت و واقعا خود نوشته ی ارشدم یه داستان کامل بود

کتاب عاطفی بسیار خوبی است که مهر مادر به فرزند را در عبور از خیابان در اوج خود که حتی می‌خواهد بچه را ترک کند نیز نشان می‌دهد.

ناتوانی و منفعل بودن زن جامعه خراب این داستان یک تلنگر بوده به هر زنی ک قبل از ازدواج مردش رو خوب بشناسد

به فکر خود بودن خوبه اما این خودخواهی بود

توصیه نمی‌کنم.

خیلی کتاب تلخیه.....

بی سر و ته و اعصاب خورد کن بود

لعنت بر پدر و مادری که آسایش خودش رو با نابود کردن زندگی فرزندش بخواهد فراهم کند. داستانی تلخ تلخ تلخ تلخ... حالم بد شد

کتاب کوتاه با داستان خوبیه جلال دست به قلم خوبی داره به نظر من در عین حال که آدم دنیا دیده ای است اما با هر قشری آشنا و به خوبی آنها را ت‌صیف می کند.در این کتاب هم در مورد حال یک نوجوان و دید دیگران مفهوم را خوب رسانده.

اولش دلت میخواد داستان چیه بعد وسط داستان دلت میخواد نظری چیزی بدهی ولی دستت بسته هست و آخر خیلی نا امید در حال در ماندگی داستان رو ترک میکنی و شوهر دوم رو لعن میکنی

واقعاً داستانش برای هر روحیه ای مناسب نیست

ای کاش این کتاب را نخوانده بودم رنج و سختی ها را به وضوح جلوی چشم آدم نمایان می کند. لعنت به زن و مرد هایی که بچه دار می شوند بدون اینکه از خودشان بپرسند «آیا می توانم حداقل های نقش پدری و مادری را به خوبی ایفا کنم»

بسیار تلخ و در عین ناباوری واقعیت جامعه در روزگارانی نه چندان دور ،زمانی که مغزها کوچک و یخ زده بود

امیدوارم خداوند والدین رو به مسوولیتهاشون آگاه کنه.

با خوندن این کتاب خیلی حالم بد شد و فکرم درگیر اون بچه شد

و من هنوز منتظرم کسی از جایی بیاید و داستان رو ادامه بده و مادر دنبال بچه اش برگرده

من همش منتظر بودم تهش یه اتفاق خوب بیوفته دلم برا بچه سوخت 😭

یکی ازبهترین داستان های کوتاهی که خوندم چقد بی احساس بی احساسی مادر بی احساس رو نشون دادش ازاول داستان مخاطب دنبال این بودش که اتفاق بد زن چیبود که فهمیدیم پول کرایه تاکسی بود!

مادرکدوم بابا 😔😔

عالیست