نظرات کتاب لکه‌ها

نظرات کاربران

Fereshte
خانواده ای که آشنایی به سبک غیرسنتی رو پذیرا هست ولی در مسئله ازدواج و بعدش بچه آورن طبق باورهای سنتی میخاد همه چیز رو پیش ببره.مادری که دوستی رو به سمت ازدواج سوق میده ولی بعد که مشکلات رو میبینه میگه میدونسته که این میشه! گفتمان لیلا وعلی چه فرقی میکنه نامزد بکنیم یا نکنیم؟ اگه فرقی نمیکنه یعنی نامزد بکنیم؟ خوب بکنیم!(شروع غلط) پسری که به گفته رویا وسواسی نیست ولی به لکه روی وان حموم هم گیر میده و لیلایی که همون اول مسئولیت پاک کردن لکه ها رو می پذیره، لکه بری کاریه که در طول داستان انجام میده برای مادرش، رویا و علی و خودش رویا موقع حرف زدن لیلا همیشه مشغول کارهای خودشه و انگار اصلا لیلا رو نمیشنوه ولی نسخه میپیچه و لیلا نمونه آدم مشوشه نشونه ش جویدن ناخن و دست به دامن دیگران شدن رویا:ما فک میکردیم اگه ازدواج کنه آدم میشه!(باور غلط) لیلا هیچ پاسخی نمیده انگار میدونسته ولی فک میکرده همه چیز رو میتونه پاک کنه اعتراض علی که میگه هیچ کس اونیکی رو تغییر نمیده و جمله همینه که هست/شوخی هایی که با حمید میکنه(نشانه عدم تعهد و تلاش و رغبت برای زندگی مشترکه در شروع هم رغبتی نداشت و براش فرقی نداشت ازدواج کردن یا نکردن هیچ تغییری نمیخواست بکنه به عبارتی آماده ازدواج نبود) حالات سگ ها در همسایگی قابل توجه هست عنوان لکه بری چینی کار جدید لیلا نشونه اینه که جامعه فقط به سمت عنوان هایی که خودش زرق و برق ساختگی بهش داده میره لیلا:تکلیف من رو مشخص کن برگردوندن کاسه آش روی رومیزی علی:ببینم اینو چطور میخوای تمیز کنی شاید میخواد بگه طلاق بزرگترین لکه ای که در جامعه حال زن باهاش درگیر میشه! اما داستان در سلیقه من نبود
0
نیکان
آنچه که بیش از همه نظر منو جلب کرد هوشمندی نویسنده بوددر به استعاره گرفتن لکه ها به جای مشکلات. براستی برای همه ی ما مشکلاتی تو زندگی پیش میاد که باید تمرین کنیم که هر روز قوی تر بشیم و راه حل مقابله با لکه های زندگیمون رو یاد بگیریم و همچنین تشخیص بدیم که چه موقع لکه ای امکان پاک شدن نداره و تلاش ما فقط یه تلاش فرسایشی هستش
𝑴𝒂𝒔𝒖𝒎𝒆
وای خدای من اصلا باورم نمیشه انقدر راحت درباره یک کتاب نظر میدید.چقد راحت میگید هیچ محتوایی نداره ، جالب نبود،سطحی بود. یک آن به ذهنتون خطور میکنه شاید شما سطحی نگری کردید یا چون از محیط کتاب دور بودید باهاش ارتباط برقرار نکردید ؟ یعنی شما معنی و مفهوم تک تک صفحات و جملات و کلمات رو کاملا فهمیدید؟ یعنی چند بار از روش خوندید که اینطوری راحت اظهار نظر میکنید؟ اگه "واقعا " تونسته باشید کتاب رو درک کنید هرگز انقدر راحت نظر نمیدید و اگه نتونستیدبا کتاب رابطه برقرار کنید بهتره که نظر ندید و بزارید بقیه به ستاره های کتاب توجه کنند نه حرفهای شما. منظورم فقط این کتاب نیست ،توی نظرات سایر کتاب ها هم کم نیست از این قبیل گفته ها...
مهشید
خلاصه بگم، فقط یه نویسنده زن میتونه با این جزییات احساسات یه زن رو بنویسه.
0
نیلوفر
کتاب خوبی بود.یه روایت از زندگی ک شاید خیلی ازما داریم. ب نظرم بعضی ها انقد کتابهای عجیب غریب خوندن ک توقع دارن ک هرکتابی ک میخونن توش یه بمب منفجرشه. .دراصل زندگی همینه دیگه.واسه همینم. وقتی ک این کتابو میخونی واست باورپذیرتره چون یه اتفاق اززندگی خیلی هارو داره میگه ک دیدیم یاشنیدیم.
صلوات
رسما عصبی و کلافه میشوم با این داستان‌. شخصیت زن ِ داستان پیرزاد مستاصل و درمانده‌ است؛ قدرت تصمیم‌گیری ندارد و آنقدر ناتوان است که حتی برای خرید پارچه هم نیازمند دوستی برای هدایت و راهنمایی است. لابلای قصه گاهی به عقب میروی و بی آنکه بدانی چرا ناگهان به آینده پرتاب میشوی. انگار نویسنده دوست دارد تو را هم مانند شخصیت اصلی داستانش گیج و درمانده و در خود فرو رفته ببیند. داستان اینگونه شکل میگیرد که مرد تمایلی به ازدواج و ارتباط بیشتر با زن ندارد اما لیلای قصه دوست دارد زودتر از بلاتکلیفی خارج شود. پیشنهاد میدهد زودتر ازدواج کنند و سر خانه زندگیشان بروند. بعد از ازدواج، زن تمام تلاشش را میکند که مرد را از انتخابش راضی نگه دارد تا آنجا که بخاطر غرولندهای گاه و بیگاه همسرش بخاطر لکه‌‌ی وانِ حمام، متخصص برطرف‌کردن انواع لکه‌ها میشود و آنقدری در این امر متبحر میشود که به پیشنهاد دوستش کلاس لکه‌شناسی چینی راه میندازد. اوج نفرت داستان آنجاست که زن قورمه‌سبزی میپزد با شوهرش پشت یک میز مینشیند و از او خواهش میکند دور دوستان دخترش را حداقل در ظاهر خط بکشد ! مرد عصبانی میشود میگوید خودت اصرار به این ازدواج داشتی! بعد کاسه‌ی قورمه‌سبزی را روی رومیزی برمیگرداند و به زن میگوید حالا ببینم این لکه را چطوری میخواهی پاکش کنی!!
Nelin
برای منم هیجان و جذابیتی نداشت واقعا
A. Mozafary
تشکر از شما بابت این نقد.
shabnamfaani
کتابهای خانم پیرزاد به شدت زنانه هستند. تحلیل های قشنگی روی روح، نگاه، عادات و رفتارهای زنانه دارند و یک نگاه فمنیستی متعادل، شبیه به اتفاقی که اولین بار در نمایشنامه خانه عروسک افتاد.
farez
من آثار بانو پیرزاد رو بسیار دوست دارم و فکر میکنم همین لکه ها هم بعنوان یک کار کوتاه زیباست
0
mary
لیلا درزندگی کم کم یادگرفت باید از دست تمام لکه ها راحت بشه چه لکه های غذا و چه لکه هایی که باعث عذاب روحی میشه چند غلط املایی در متن بود
سپیده
عالی ولذت بخش بود دوست نداشتم تموم بشه لیلا چه دختر صبوری بود بعضی اوقات یکسری آدم ها رو نباید به زور خواست و بخاطرش جنگید و مقاومت کرد چون روح و جسم شون احساس شون یکی نیست و همه چی یک طرفه س .... و اما در آخر تصمیم درست و گرفت.

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۱۷صفحه بعد