نظرات کتاب آینه
۴٫۰
(۴۱۹)

نظرات کاربران

mary
فردی که شناسنامه و برگه‌های هویتی اش را گم کرده و به خاطر دارد که 13 سال است که از آن‌ها استفاده ننموده است و برای اقدام به دریافت آن با مشکلی مواجه است که نام خود را در خاطر ندارد. چیزی که در نگاه اول شاید به ذهن خواننده خطور کند، فراموشی یا گونه‌ای آلزهایمر است اما در جلوتر متوجه می‌شویم نه حتی شاید از حافظه خوبی در جزییات وقایع نیز برخوردار است. به تعبیر من، فراموشی داستان، بی هویتی است. وقتی که شخصیت داستان به دنبال جعل شناسنامه ای برای خود به جاعلان مراجعه می‌کند، متوجه می‌شود که می‌تواند هویت و شخصیت‌های افراد دیگر نظیر سرمایه داران، سیاستمداران، کسبه مختلف را کسب کند اما به خواسته خود هویت یک فرد مرده را انتخاب می‌کند. پس از دریافت شناسنامه، متوجه فروپاشی فیزیکی خود می‌شود، انگار که هویت فرد مرده را گرفته، او نیز دارد می‌میرد. شاید این داستان، انعکاس داستان آشنای روزگار ما است، که افراد غرق در پروفایل‌های عاریه‌ای هستند و روزی متوجه می‌شوند که خود اصلی خویش را مدت‌ها است که گم کرده‌اند اما دیگر دیر است.
کاربر 5201577
داستان کوتاه عبرت انگیزی بود. بی هویتی ناشی از تکرار روزمرگی و سردرگمی. و این روزمرگی‌ها آنقدر تکرار می شود که بی هویتی نشان دار می شود. برای شناختن و آنچه که بدان شناخته می شویم. و با آن به نگاه دیگران قالب می دهیم که ما را آنگونه ببینند. اما سؤال مبنایی و بنیادین این است چه چیزی سبب این بی هویتی و غرق شدن در ویل تکرارهای ملال آور بی حاصل می شود؟ و برای برون رفت از این چاه ویل چه باید کرد؟
کاربر 5571957
خیلی جالب بود ممنون از شما عزیزان
کاربر 2362295
از نظر من هم تعبیر درستی هست . ممنون از شما
mohammad
چقدر زیبا با زندگی های ما همخونی داره اول از همه در مورد شرایط جامعه حرف میزنه اینکه رکود ایجاد شده پویشی در جامعه وجود نداره که فرد بخواد از هویتش استفاده کنه پس خودش رو فراموش کرده و به پوچی رسیده چون هیچ کار هدفمندی در طی ای 13 سال نکرده بعد از اون هم در مورد خود سازی میگه که طرف به خودش میاد و میتونه که هر کسی که میخواد باشه . ما میتونیم هر کسی که میخوایم باشیم فقد به ازای انتخابمون باید هزینه ای رو پرداخت کنیم ولی در مورد انتخاب مرد که شناسنامه یک فرد مرده رو انتخاب میکنه فکر میکنم به دلیل این بوده که این شخص پس از اینهمه مدت تنهایی و با این شرایط راکد جامعه هدفی رو برای زندگی روبه روش نداره و لبخند و ریختن دندان هاش هم احتمالا اشاره به حرکت سریع زمان به سمت مرگ و خوشی کوتاه در زندگیه
najla zahedifard
چه برداشت جالبی
maghami
چقدر زیبا تفسیر شذ
کاربر ۲۰۳۰۸۹۷
خیلی جالب بود
mim shin
سه چیزی که بدرد مرده متحرک(منظورم انسانی که فقط نفس میکشد و زندکی نمیکند): «هویت»،«لبخند»،«آینه». داستان تامل برانگیزی بود.
سایه
چه خوبه که تو کشور مون این همه فرهیخته و علاقه به کتاب خوانی داریم .....❤🌸🍁
اخرش بی ثمر
اوه شت
سایه
متاسفم
_hoora_
:) زیر کامنتا رو نگاه کنید..ببینید چقد توهین به عقاید و بحث و دعوا هس..حرفتون رو پس میگیرید! متاسفانه ما فقط میخونیم..نه یاد میگیریم نه رفتارمون درست میشه..هستن استثناهایی ولی خب بازم جهان سومی هستیم
raz
به نظرم میخواست نشون بده که خودمون انتخاب میکنیم که چی باشیم اون به جای شناسنامه ی اون همه آدم موفق شناسنامه ی یک مرده رو خواست و زمانی نبرد ک خودش مرد ...کتاب عالی بود .
0
fateme
زمانی که فراموش میشی، تنها میشی، خنده هم فراموش میشه، تا جایی که خودتم خودتو فراموش میکنی. . بنظرم آخر داستان شخصیت، خنده تلخی کرد به حقیقتی که اتفاق افتاده بود، شناسنامه ی یک مرده برای مرده ای به ظاهر زنده !
safa
بنظر من بیشتر داشت به فضای سیاسی جامعه اش طعنه می زد, اینکه سیزده سال پیش یا سی وسه سال پیش شناسنامه اش رو لازم داشته اونم فقط برای رای دادن , این فضای سیاسی اون رو تبدیل به یک مرده کرده بود
😊ALI M P
سلام برداشت من از داستان بیشتر با نظر شما هم سو بود دوست عزیز
کاربر 2063653
داستان خوبی بود. شروع گیرایی داشت. ولی من کلا توی درک مضمون مشکل دارم. اگه کسی مضمونش رو درک کرد به من هم بگه
آیدین آتش بهار
آدمی که از خودش و زندگی خسته شده باشه و اشاره به اینکه هویت و آینه به درد آدم مرده نمیخورد تامل برانگیز بود از آن همه شناسنامه دنبال شناسنامه ایی بود که صاحبش مرده باشد مثل خودش
0
Rare
این داستان و داستان هایی که از جلال آل احمد و صادق هدایت خوندم ..تقریبا توی سبک هستند و البته تند و تیز بودن محمود دولت آبادی کمتر بود ول این خیلی خوبه که درد رو در نوشته ها میارن اما تلخ بودن داستان به تلخی های حقیقی زندگی بیشتر دامن میزنه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

حجم

۰

تعداد صفحه‌ها

۱۰ صفحه

صفحه قبل
۱
۲
...
۱۷صفحه بعد