نظرات کاربران درباره کتاب من زنده‌ام

دوستان کسی میدونه چند اسیر زن در زمان جنگ داشتیم؟

زیباست.حتما بخونید

من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم عالیههههه، فوق العادس

عالی من که وقتی میخوندمش کاملا اون صحنه ها جلوم میومد و انگار دارم فیلم کتاب رو با هم میخونم این نشانه ی قدرت خوب جلوه دادن وقایع و خوب به تحریر درآوردن اوناس من که عاشقش شدم شما هم بخوانید حتما حتما

عالی

محکم بودن،مسلمان بودن،خدا رو دیدن،خدا رو داشتن،عاشق بودن،صبر،زن بودن،وطن دوستی،غرور ،احساس مسئولیت و وظیفه شناسی همه و همه رو باید توی این کتاب جستجو کرد...همه رو باید از زبان زنی شنید که بیرون از گود حرف نمیزنه،باید از زنی این ها رو شنیدکه همه و همه رو داشته و ان شاءالله داره؛اینا حرف یه تحلیلگر نیست که آروم توی خونه ش نشسته و داستان تخیلی نوشته،اینا حرف شیرزنی ست که حقا و حقا با یک دست دنیا رو تکان داد!از زبان زنی که از هزاران مرد کوه تر بود.

این کتاب محشره. نفطه ی قوتش نسبت به دا اینه که خاطره نگار خود قهرمانه. البته زحمات خاطره نگار ها بسی قابل ستایشه. در کل کتاب خیلی خیلی خوبیه حتما بخونیدش نه فقط دخترا آقایونم بخونن در کل هرکس که دوست داره محکم بودن و بامعرفت بودن رو مشق کنه.

نسخه چاپیشو خوندم فوق العاده است پیشنهاد میشه همه بخونن مخصوصا خانوما

من چاپیشو خوندم.واقعا قشنگ و متفاوته. وجود این آدم های صبور و با ایمان باعث افتخاره. جمله ای از کتاب: "زن با یک دست گهواره را و با دست دیگر" "دنیا را تکان می دهد"

قصه های آقاجون بیشتر به درد بزرگتر ها می خورد. قصه های او از نفت و جنگ و قحطی و گرسنگی و آب پمپوز و ... بود اما قصه ی دلخواه من قصه ی دختر دریا بود ؛ دختری که در یک بندر اشک می ریخت و اشک هایش تبدیل به مروارید می شد. مردم بندر با جمع کردن دانه های مروارید و فروش آنها زندگی می کردند ، تا اینکه آن بندر با سرعت باور نکردنی یکی از بندر های بزرگ و آباد جهان شد. مردم شاد و خندان زندگی می کردند اما دخترک همیشه گریه می کرد و کسی نمی دانست چرا. دلم برای دخترک می سوخت. همیشه فکر می کردم چرا آن دختر باید گریه کند؟ شاید پدر و مادرش را از دست داده یا شاید گم شده. از این فکر تنم می لرزید. چقدر از گم شدن دختر دریا دلم می سوخت اما به هر حال اگر او گم نمی شد و گریه نمی کرد مردم بندر خوشبخت نمی شدند و این قسمت خوب ماجرا بود که دخترک راقهرمان من و قصه اش را برایم دلخواه و خواستنی کرده بود. 📚من زنده ام ، معصومه آباد

واقعا عالی بود من قبلا خونده بودمش ....شما هم بخونید عالیه... ...

کتاب بسیار عالی هستش . من نسخه چاپی این کتاب رو هم مطالعه کردم. واقعا عالی بوده و هست.

احسنت به طاقچه ، بعدازخوندن نسخه فیزیکی این کتاب بارهاتوی طاقچه گشتم ومنتظربودم این کتاب وبذاره... این کتاب فوق‌العاده س وبه آدم میفهمونه بانیروی ایمان وامید میشه تاپای مرگ هم بری وکاملا لمسش کنی، امابازهم زنده بمونی وزندگی کنی تبریک میگم به خانم معصومه آبادوسه دوست عزیزشون،ملیحه،فاطمه وشمسی،خدا حفظتون کنه.

عااااالی بود .فوق العاده

واقعا عالی بود نثر دلنشینی داره

فوق العاده جذاب بود.. با خوشحالی شون شاد شدم با ناراحتی شون بغض کردم.. واقعا توصیف های زیبایی از خاطراتشون بازگو کرده بودن🤍

کتاب بسیار خوبیه که فضای اسارت رو برای مخاطب روشن و بدون تعارف ترسیم میکنه ولی یک اشکال بزرگ داره و اون هم اینه که ویراستاری کتاب خوب نیست . جملات طولانی و توصیفاتی که گاهی خسته کننده میشن در همه ی کتاب دیده میشه . اگر مجدد ویراستاری بشه تبدیل به کتابی بینظیر میشه

خانم ها حتما کتاب را مطالعه کنید واقعا دیدن همچین خانم های شجاعی حس غرور به آدم میده

ای کاش قهرمانان مون ، برای همیشه قهرمان باقی میموندن

سلام من با وجود اینکه خودم در دستان رژیم بعث اسیر بودم با خواندن این کتاب از اونجایی که اسیر میشه تا زمانی که آزاد میشه را با اشک مطالعه کردم برای خواندن قسمتی از خواطرات من می توانید به کتاب پایی که جا ماند نویسنده سیدناصرحسینی پور مراجعه کنید وا ما بقی را در نبرد مجنون خاطرات مرحوم غلامشاه جمیله ای