نظرات کاربران درباره کتاب جایی که عاشق بودیم

اصلا از کتاب‌های عاشقانه و تینیجری خوشم نمیاد،اما این کتاب با اینکه در این فرم تینیجری نوشته شده، فوق العاده‌ست و خیلی متفاوت از آب دراومده. عشق در این کتاب وجود داره اما اصل کتاب (اونطوری که من برداشت کردم) راجع به یک شخصیته و میشه گفت کتاب شخصیت‌ محوریه،و پره از هنر و زیبایی و احساسات تلخی که ما رو شکل میدن و میسازن و صیقلمون میدن و پسری که دنیا رو یک جور دیگه می‌بینه و این تفاوت رو نه یک بیماری،که یک ویژگیِ خاصِ خودش میدونه و میگه:(دلم میخواد فکر کنم این سر و صداها و نورها و تصاویر مال‌ خودمن،نه اثر اون ضربه‌ها) کتاب عمق داره و فقط توصیف شخصیت و وقایع نیست،خیلی بیشتره! قطعا‌ پیشنهاد میکنم. و البته فیلم این‌ کتاب هم ساخته شده‌ که به هیچ وجه به پای کتاب نمیرسه،ضعیفه و خیلی از بخش‌های کتاب هم‌ حذف شده در فیلم.

غمگین بود😭

خیلی خوب بود، فقط اینکه تا لحظه آخر امیدوار بودم ماجرا عوض بشه و اون برگرده، ولی واقعیت اینه که با پایان غم انگیزش تاثیر گذارتر شده، حواسمون به آدم های اطرافمون باشه واقعا خیلیا هستن که افسردگی دارن اگه درمانی برای دردهاشون نیستیم حداقل درد رو بیشترش نکنیم

داستانی زیبا از شکست . امید . عشق و خستگی بود.به نظر من مفهوم داستان این بود که ما نباید دیگران رو به راحتی قضاوت کنیم و نباید خودمون رو هم برای هر اتفاقی مقصر بدونیم باید از خودمون بپرسیم (( چرا )) تا به یه جواب خوب برسیم

فقط اینو در مورد این کتاب میتونم بگم هر جمله ی کتاب منو به زندگی برگردوند درسته که کتاب غم انگیزی بنظر میرسه ولی ته مایه داستان یه پیام خیلی روشن و زیبایی رو بیان میکنه ، یه تصویره رنگی چند بُعدی از زندگی برام درست کرد و بعد از خوندنش انگار همه چیز زیبا بنظر میاد ..از دستش ندید

داستان از لحظه شروع جذاب بود، فینچ و افکارش در اول داستان رو به شدت درک کردم. خب فکر می کنم عاشقانه این کتاب به مذاق خانم ها بیشتر خوش بیاد. (شاید چون نویسنده خانم هست) تنها عیب داستان این بود که بیش از حد فانتزی بود: «یه دختر بلوند با چشمای سبز متمایل به خاکستری عاشق یه پسر 190 سانتی با چشمای آبی میشه» خب این داستانی هست که همه دوست دارن به خوبی و خوشی تموم شه، اما تجربه ثابت کرده وقتی عشّاق وسط داستان به هم میرسن آخر داستان... 🤐

عالی بود.جنیفر نیون جزو نویسنده هایی هستش که قلمشونو دوست دارم.کتاب به قدری عالی نوشته شده که میتونین به طرز عجیبی با شخصیت ها ارتباط برقرار کنین مخصوصا شخصیت فینچ که به نظر من همین شخصیت هستش که باعث تمایز این کتاب از سایر کتاب ها شده. از نظر من یکی از سخت ترین کارهای نویسندگی اینه که نویسنده هر اون چیزی رو که موقع نوشتن داستان احساس کرده بتونه به خواننده هم انتقال بده و خانم نیون به بهترین شکل این کار رو انجام داده. برای من جزو اون کتاب هایی بود که هرگز فراموشش نمیکنم. بهتون پیشنهاد میکنم که اگر تونستین زبان اصلی کتاب رو پیدا کنین و بخونین.

جزـٔ غم انگیزترین کتابایی بود که خوندم 😞

اونقدر این کتابو دوست داشتم که برای اولین بار تو زندگیم بلافاصله بعد از تموم شدن کتاب دوباره شروع کردم به خوندن بخش‌هایی از اون 😍😍😍خیلی دوستش دارم عاشق شخصیت افسرده کتاب شد.این نظر منه هرچند خیلی‌ها همون پنجاه صفحه اول کتابو کنار میزارن

نزدیک نصف کتابو خوندم ولی اصلا جذبم نکرد داستانش قشنگ نبود و برام جالبه ک خیلی ها دوس داشتن و همینم باعث شده بود ک هی بخوام خودمو مجبور کنم ک تا تهش برم با اینکه از همون اولش خوشم نیومده بود!ولی خب کاش زودتر ولش میکردم☺بهرحال سلیقه ها متفاوته ...

از حسی که داشت لذت بردم .اون عشقی که بینشون بود.

کتاب رو اصلا دوست نداشتم، بعد از خوندن اش حالت دلمردگی پیدا کرده بودم. هیچ نشاطی نداشت

با سلام چرا صفحات کتاب اینجا کمتر از صفحات نسخه چاپی هست؟

تئودور فینیچ ، تئودور

این کتاب داستان گیرایی نداشت. شرح رنج آدمی بود که دلش میخواست درست زندگی کند اما نتوانست. شرح عشقی بی دلیل. شرح عدم درک دیگران. غمگین بود و کشش چندانی برای ادامه مطالعه ایجاد نمی کرد.

من اول با این دید که یه رمان عاشقانه مثل بقیه رمانهای عاشقانه باشه شروع کردم به خوندن. ولی واقعا عالی بود و منو حسابی درگیر کرد. حتی بنظرم اطلاعات ادمو راجع به بعضی مسایل زیاد میکنه. من از طریق این کتاب با نوشته های ویرجینیا وولف اشنا شدم. واقعا عالی بود

بیشتر درباره خودکشی و افکار نوجونای افسرده بود شاید اگه کتاب جوجو مویز را نمیخوندم به نظرم بهتر میومد .. زمین تا آسمون فرق هست از عاشقانه کتاب دختری که رهایش کردی تا این کتاب ...سلیقه ها باهم فرق داره ...ولی اونقدر که به عنوان بهترین رمان عاشقانه ثبت شده ...عاشقانه نبود ..😊وسطای ماجرا احساسی میشه ک خیلی تحت تاثیر قرار میده اما فقط کوتاه مدت ..و دوباره روند افکار منفی شروع میشه یه جورایی ناراحت کننده اس قلب آدم میگیره ولی اگه اهل خوندن رمان های متفاوت هستید بخونید 👍

ترجمه اصلا خوب نیست. یک جاهایی واقعا فقط عین کلمه رو ترجمه کرده بدون اینکه تو فارسی معنی ای داشته باشه ، خوب وقتی معادل فارسی برای کلمه یا اصطلاحی نیست مترجم باید یکم هنر به خرج بده و منظور رو برسونه وگرنه اینطوری که همه بلدن ترجمه کنن😕

به نظر قشنگ میاد...کتاب خوب توی همون صفحه اول خودشو نشون میده

غریب بود برام و غریب هست برام کتابهای تینیجری دوست دارم، اما یکم ارتباط گرفتم با روند داستان برام سخت بود، فنیچ رو هم دوست داشتم، هم درکش نمیکردم یه جورایی، هم یه دلسوزی در موردش داشتم، یه احساس قاطی یا قاتی و مسخره‌ای در مورد فنیچ داشتم، حالیم نمیشد فازش چیه!!! فیلسوف‌طوره، بخاطره حرفهایی که وایلت میزنه، عارف مسلکه که هیچی براش مهم نیست و دنیا براش تنگ و تاره، تکلیفت با این پسر تا ته داستان مشخص نیست، امیدواره یا ناامید، اون نشونها برای وایلت چه معنی می‌داد!!! هدفت چی بود بچه ازین گشت و گذار، احساسم میگه یه باگی داستان یا ترجمه داشت، شاید چون تجربه خودکشی نداشتم، ندارم و حتی ندیدم کلا با این موضوع کمی غریبم انگار وارد سیاره مشتری شدم، با احتساب تخفیف شرایط خاص من، والا تکلیفم با فینیچ یه سره نشد.