نظرات کاربران درباره کتاب نبرد من

کتاب « نبردمن » انجیل نازیسم و در شمار آثار برجسته ی فلسفه ی سیاسی کلاسیک معاصر بشمار می می‌ آید. هیتلر این کتاب را در ۱۶ اکتبر سال ۱۹۲۴ یعنی ۶ سال پس از جنگ جهانی اول و در زندان « لاندسبرگ » تقریر و « رودلف هس » آنرا تحریر کرده است. هیتلر در مقدمه ، این کتاب را به ۱۶ تن از یارانش تقدیم کرده که در کودتای «آبجو فروشی » مونیخ کشته شدند. این کتاب در آغاز در ۲ مجلد تهیه که بعدها هم بوسیله ی ناشرین اروپایی و هم در ایران در یک جلد به چاپ رسید. هیتلر در مقدمه ای که برای مجلد دوم آماده کرده بود می نویسد : « برای مکتبی که بایستی به گونه ای یکسان و بهم پیوسته رشد یابد ، لازم است که ارکان اصلی آن پیشاپیش تنظیم و تدوین گردد. بنابراین این اثر دو جلدی را در خدمت به سنگ بنای جنبش بزرگ مان به کار می گیرم ». این کتاب پس از انتشار جاذبه های فراوانی را در بین گروه های از مردم ایجاد کرد ؛ جاذبه‌های این کتاب به قدری بود که تا سال ۱۹۴۰ شش میلیون نسخه از آن به فروش رفت. و در آلمان هیتلری به هر زوج جوان ، یک نسخه از این کتاب اهدا می گردید.! هیتلر در نوشتن این کتاب تحت تأثیر اندیشه های : _ فلسفه ی سیاسی ماکیاولی _ اندیشه های وطن پرستی افراطی شووینیستی _ خیال پردازی عرفانی واگنر _ نظریات تطوّر گرایی داروین _ نژادپرستی کنت گوبینو و بنابراین _ عقیده ی انتظار مسیح فیخته و هگل _ لاف های نظامی ترایچکه _ و توطئه های طبقه ی اشراف پروس آنزمان قرار داشت. البته این کتاب چندان بدون نقد و منتقد اساسی هم نبود . کتاب « نبرد من » از آغاز دارای منتقدان بسیار جدی بوده است . اگر با منتقدان آن همداستان شده و بعضی دیدگاه های آنها را بپذیریم ، نمیتوان گفت که محتوای جزمی اندیشانه ی یک کتاب چنین توانسته باشد احساسات یک ملت متمدن را بسوی خود جلب و معطوف نماید.!! اما از « روح زمانه » نمیتوان غافل ماند که شرایط تاریخی برای محبوبیت چنین کتاب بزرگی کاملا مهیّا و آماده بود.!! یکی از اندیشه های اساسی هیتلر در کتاب نبرد من ، تأکید بر پاکی نژادی و برتری نژادی است . هیتلر مردم جهان را به 3 دسته تقسیم میکرد : ۱) آفرینندگان تمدن که تنها نژاد آریا و آلمان ها هستند. ۲) کسب کنندگان فرهنگ که ژاپنی ها را مثال میزد. ۳) ویرانگران فرهنگ و تمدن که هیتلر آنها را یهودیان و سیاهان می دانست .!! از نکات جالب توجه در کتاب « نبرد من» نگاه هیتلر به فرانسوی ها و یهودیان است . هیتلر فرانسه را دولت « زنگی یان » در خاک اروپا می دانست.اما تعصب و نفرت او نسبت به یهودیان در این کتاب به اوج خود رسیده است. همت نوری

واقعا این چه بحثیه؟! یعنی کتابو هم میخواین از این مردم بگیرین؟! یعنی یکی بیاد راجع به فاشیسم بخونه میره به سمت فاشیسم؟ پس چرا جوونای ما اینقدر توی دوران مدرسه داستانای دینی و راجع به دین خوندن، الآن اصن به اون سمت کشیده نشدن؟! برداشت هرکسی از هرچیزی به من و شما ربط نداره. به قول لقمان ادب را از که آموختی؟ از بی ادبان! شما بیای یه چیز منفیو ببینی، ازش مثبت برداشت کنی خیلی هنر کردی.. نه اینکه فقط مثبت ببینی، آخرشم منفی میشی!!همه آزادن تصمیم بگیرن!! شما بزن تو سر بچه بگو فاشیسم بده!! بچه میگه فاشیسم چیه؟ کیه؟ بهش بگی هییس هیچی نگو فقط بدون بده!! خب باید بگی فاشیسم چیه!! بگی سر کسی که فاشیست بود چی اومد!! من خودمم عاشق خدامم، مطالعه میکنم راجع به دینمون.. چون علاقه دارم..اینم گفتم که نگین یهودیم یا هرچی.. ولی بذار هرکی راجع به هرموضوعی دوسداره بخونه و تصمیم بگیره.. محدود نکنیم.. والا حالا که این فضا و موقعیت و این کتابخونه ها تو گوشی پیش اومده،بذار استفاده کنیم!! شاید خیلیا حوصله کتاب فروشی رفتن ندارن.. ولی به لطف این برنامه ها کتابو میخرن و میخونن یا با بعضی برنامه ها سفارش میدن.. به خدا خیلی خوبه.. استفاده کنیم.. شمام فقط میتونی نطرتو بذاری.. بگی خوشم نیومد.. یا هرچی.. نه اینکه منع کنی.. یااینکه به دوستان کتابایی معرفی کن که از نظرت خوبه و تصمیمو بذار به عهده طرف..

برای نسخه های دیجیتال قیمتها بسیار بالاست.

تاریخ را فاتحان آن می نویسند! وقتی واژه هیتلر را می شنویم به یاد ۸۰ میلیون کشته جنگ جهانی دوم می افتیم و او را به خونخواری و جنایتکاری متهم می کنیم در حالی که چنین نیست. اندکی تفکر؛ معاهده ورسای، لهستان بخشی که مردم آلمانی در آنجا زندگی می کردند، دستگیری پیک صلح هیتلر توسط انگلیس، بمباران ناجوانمردانه برلین و ... التماس تفکر...

هیتلر از زبان خودش. بعد از خواندن این کتاب احتمالا دید دیگری نسبت به هیتلر پیدا می‌کنید. مردی بی‌نهایت وطن‌پرست که به دقت حوادث روزگارش را رصد می‌کرد، تحلیل‌های دقیقی ارائه می‌داد، پله‌پله بالا آمد و به پیشوایی آلمان رسید. نژادپرستی و خودکامگی مفرطش بزرگترین نقاط ضعفش بودند. بعضی جملات نژادپرستانه‌اش در این کتاب بسیار منزجرکننده‌ و غیرمنطقی‌اند. برای من کتاب مفیدی بود و به شناخت بهتری رسیدم، اما ترجمه‌ی کتاب اصلا خوب و روان نیست؛ جملات نیاز به ویرایش دارند.

ای کاش ایران هم یه فردی مثل هیتلر رو داشت. اگه کتاب رو به درستی بخونید متوجه می شید که ایران الان وضع مشابهی با وضع آلمان در اون زمان داره.

دوستان بین نشر نگاه و پارسه کدومو پیشنهاد میدین؟

خوبی کتاب که جای خود دارد ولی خدایی عکس جلد بهتر از این نبود انگار تئاتر داره اجرا میکنه بنظرم ارزششو میاره پایین

درود. آدولف هیتلر مانند همه ما یک انسان خاکستری میباشد.هیچ انسان فانی ای وجود ندارد که سیاه مطلق یا سفید مطلق باشد. هیتلر کار درست هم داشت،کار نادرست هم داشت. اما ما از کجا بدانیم در نسخه "نبرد من" ای که دست من و شما است،تمامی مطالب بطور صحیح و عینا آمده اند!؟ چگونه بدانیم که تحریف نشده اند؟ Für die deutschevolk Sieg Heil

خواهشا قیمت نسخه دیجیتال کاهش بدید. چند وقته می‌خواد این ترجمه رو بخونم ولی منصرف می شم.

ازون کتاباییه که هرکسی حداقل باید یبار بخونتش 👍

🖤🖤🖤🖤🖤بهترین کتاب

به قدری اسم «نبرد من» در کتاب‌های مختلف به گوشم خورد تا اینکه مجاب شدم تا برخلاف میلم به سراغش برم اولین نکته‌ای که غافلگیرم کرد نظرات مثبت راجع‌به این کتاب بود! مگر امکان داره مسبب کشتار ۸۰ میلیون انسان حرفی درخور تامل داشته باشه؟ . سال‌ها پیش وقتی که فهمیدم هیتلر یک نقاش بوده، متعجب شدم بعدها وقتی درباره‌ی گیاه‌خواری، مخالفت با مصرف مشروبات الکی و ترک دخانیات خوندم با کلیشه‌ی شر مطلق و تصویر آدم بده‌ی داستان در ذهنم هیچ مطابقتی نداشت! . و در واقع این کتاب روی دیگر سکه است! چیزهایی که فاتحان تاریخ درباره‌ی آن نخواهند نوشت اگر به این کتاب با زمینه‌ی تاریخی صد سال گذشته و زمینه‌ی علمی و فرهنگی زمان خودش نگاه بشه میتونه تصویری کاملن متفاوت ازین شخص به جا بگذاره نگاهی که به سیاست، سیاست‌مدارها، مجلس، جامعه و روانشناسی عموم مردم داره با گذشت صد سال هنوز هم قابل اعتنا و در خور توجهه و بسیاری از حرف‌ها و پیش‌بینی‌هایی که داشته در اروپای امروز به وقوع پیوسته و مصداق دارند. . فقط قبل از خوندن این کتاب توجه داشته باشید که برای خوندن آن وقت و صبر زیادی نیاز خواهید داشت و ضمن اینکه ایدئولوژی‌ها و تفکرات نویسنده بارها بارها به روش‌های گوناگون تکرار خواهد شد با مسائلی از دنیای اروپا سروکار خواهید داشت که احتمالن هیچگاه دغدغه و مسئله‌ای مستقیما موثر و مربوط به ما نبوده‌اند . ترجمه خوب ولی در بعضی از فصول، جملات نیاز بیشتری به ویراستاری دارد . داشتن اطلاعات تاریخی از قرن ۱۹ و به خصوص جنگ‌های ناپلئون و انقراض امپراتوری مقدس روم (رایش اول) و دهه‌ها بعد تاسیس امپراطوری آلمان توسط بیسمارک (رایش دوم) و همچنین روابط و مشکلات سایر کشورهای اروپایی تا شروع جنگ جهانی اول، میتونه در فهم این کتاب بسیار راهگشا باشه در این مورد دیدن ویدیوهای تاریخ اروپای پادکست بی‌پلاس رو در یوتیوب پیشنهاد می‌کنم . youtube.com/@BplusPodcast

کتاب نبرد من را به سختی تمام کردم. به نظرم دلیل اصلی، ترجمه ی خیلی بد کتاب بود. پس به هرکسی که قصد خواندن این کتاب را دارد توصیه می کنم سراغ ترجمه ی مهدی افشار (نشر پارسه) برود. من نسخه ی چاپی با ترجمه جناب عنایت را خواندم که کاستی های بسیار زیادی داشت و نکته ی عجیب این بود که در مقایسه با ترجمه ی نشر پارسه، یک فصل کمتر داشت و فصل سوم با عنوان «شکلگیری تفکرات سیاسی از اقامتم در وین» در نسخه چاپی من نبود. و اما درباره درونمایه کتاب: قطعا ارزش یک بار خواندن را داشت چون تصویر سیاه و هیولاواری که به دست رسانه ها در ذهن ساخته شده را از بین می برد و با تصویر واقعگرایانه تری جایگزین می کند و می توان لایه های مختلف شخصیتی هیتلر را بهتر دید. علاوه بر این به نظرم هیتلر مشاهده گر خوبی است و دیدن مسائل از لنز او جالب است (صرف نظر از اینکه این مشاهدات تحت تاثیر فیلترهای ادراکش به چه نتیجه گیری ها و اعمالی ختم می شود) اما نتیجه گیری های بی پایه اش خیلی بیشتر از مشاهداتش است و این دومین دلیلی است که باعث می شد خواندن کتاب کند پیش برود و خسته کننده باشد. جمع بندی ای که از خواندن این کتاب در ذهن من شکل گرفت این بود که هیتلر و افکارش همراستا با زمانه اش و زاییده ی کنش ها و بازی های سیاسی آن زمان بود. شاید اگر کشتاری که او انجام داد متمرکز بر پیروان یک مذهب نبود و نسل کشی ای جدا از مذهب بود، چنان در تاریخ پر رنگ نمی شد. هدف هیتلر هم مثل بسیاری دیگر از کشورها به دست آوردن مستعمره و قدرت و منابع بیشتر بود. مانند بریتانیا که استرالیا را مستعمره خود ساخت و نه تنها بومی های تاسمانی را تا آخرین نفر از بین برد بلکه پیکرهای آنان را در اختیار انسان شناسان قرار داد و پیکر آخرین زن بومی را ۱۰۰ سال پس از مرگش به خاک سپرد. یا مانند فرانسه که نیمی از جمعیت الجزایر را در مدتی که مستعمره اش بود کشت و جمجمه ی ۱۸۰۰۰ تن از آنان را تا سال گذشته (۱۳۹۹) در موزه ی انسان به نمایش گذاشته بود. به قول معروف تاریخ را فاتحان می نویسند و شاید امروزی ترِ این جمله این باشد که رسانه ها و در نتیجه افکار را قدرتمندان کنترل می کنند.

من قبلاً نسخه ی چاپی این کتاب رو خوندم . عالیه . بهتون توصیه می کنم بخونین .

با عرض سلام و خسته نباشید کتاب بسیار عالی و جالب واقعا ممنون که قیمت کتاب رو کاهش دادید .اونم به این مقدار ممنون از لطف مترجم کتاب من با کسایی که در مورد کاهش کتاب نظر دادن.مخالفم

خیلی خوب ترجمه شده. پیشنهاد میکنم این نسخه از کتاب رو بخونید. ممنون از آقای افشار ، مترجم کتاب.

📌رایش سوم و حکومت های دیکتاتوری ♦️پس از جنگ جهانی دوم رایش سوم به عنوان پلید ترین حکومت تاریخ و ناسیونال سوسیالیسم به عنوان پلید ترین اندیشه تاریخ مطرح شد و به دلیل تبلیغات دموکراسی های غربی، رایش سوم از نظر بی‌رحمی در مرتبه ای بدتر از اتحاد شوروی قرار گرفت . پیش از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که فاشیسم و نازیسم با وجود شباهت های زیاد به یکدیگر، دارای تفاوت های اساسی هم هستند. اما امروز در حق هر دو اندیشه نامردی شده است: در حالی که کمونیست های منکر خدا که با اندیشه پلید خود ده ها میلیون نفر را به کام مرگ فرستادند، امروز در اروپا به عنوان احزاب سیاسی رسمی با آزادی فعالیت می‌کنند، نازی و فاشیست ها که قربانیانی بسیار کمتر داشته اند، امروز در اروپا تحت محدودیت های شدید قرار دارند و اجازه داشتن حزب را ندارند. ♦️با توجه به تبلیغات رسانه های غربی از پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز هر حکومتی که اصول دیکتاتوری یا خشونت بر آن حاکم است یک حکومت فاشیستی نامیده می‌شود. برای مثال حکومت صدام را یک حکومت فاشیستی می‌دانند و صدام را با هیتلر مقایسه می‌کنند. چنین کاری اشتباه محض و بی شک یک توطئه صهیونیستی می‌باشد، زیرا مبلغان صهیونیسم با این شیوه قصد دارند با نسبت دادن حکومت های وحشی و بی‌رحمی (که عمدتاً همانند حکومت صدام نوکر و دست نشانده خود دموکراسی های غربی بودند) و مربوط کردن عقاید فاشیستی یا ناسیونال سوسیالیستی به آنها، در اصل اندیشه های فاشیسم و نازیسم را از اساس تخریب کنند و آن را در ذهن جهانیان بد نشان دهند. به همین دلیل مبلغان صهیونیسم (و دموکراسی غربی) به طور گسترده هر حکومت بی‌رحم و دیکتاتوری را فاشیستی می‌خوانند و هر دیکتاتوری را با هیتلر مقایسه می‌کنند. این روش عالی برای بدنام کردن نازیسم، فاشیسم و هیتلر به طور ابدی در ذهن نسل های مختلف است. زیرا با تاسیس یک یا چند حکومت دست نشانده و بی رحم در هر نسل که عمدتاً دست نشانده خود غربی ها هستند، و با مساوی دانستن آنها با فاشیسم، هم حکومت دست نشانده خود (مثلاً حکومت صدام) را با فاشیست نامیدن آن بدنام می‌کنند، و هم فاشیسم را با نسبت دادن به حکومت صدام بدنام تر می‌کنند. ️اگر به رفتار و شیوه های صدام بنگریم متوجه می‌شویم این شیوه ها نه به سبک فاشیستی یا نازیستی، بلکه به سبک استالینی و بلشویکی بوده اند. هیتلر از میان رفقای نزدیک خود تنها ارنست روهم را برای سرکوب توطئه اش اعدام کرد، در حالی که صدام همانند استالین بسیاری از همکاران نزدیک خود را تنها به این دلیل که به آنها مضنون بود یا از نفوذ آنها می‌ترسید اعدام کرد و یا اینکه صدام همانند استالین تعداد بسیاری از شهروندان کشور خود را کشتار کرد، درحالی که هیتلر هرگز دستور کشتار شهروندان خود (حتی یهودیان) را نداد. بنابر این حکومت های دیکتاتوری همچون صدام بیشتر به حکومت بلشویکی استالین شباهت دارند، اما اینکه چرا این حکومت ها را حکومت های فاشیستی می‌دانند، بی شک به یک توطئه یهودی و غربی باز می‌گردد. زیرا صهیونیست های جنایتکار می‌دانند در غرب تنها نازیسم واقعی و منحرف نشده و در شرق تنها گروه های مقاومت ضد صهیونیستی به ویژه در فلسطین و لبنان می‌توانند در برابر توطئه جهانی یهود مقابله کنند. بنابر این صهیونیست ها و دموکراسی های غربی به دروغ پردازی و تخریب عقاید این گروه ها می پردازند، زیرا می‌دانند با نابود کردن این چند سنگر آزادی بخش باقی مانده، می‌توانند هر گامی برای اهداف شوم خود بردارند.

کتاب جالبیه و قلم خوبی داره و ترجمه هم من ایرادی توش ندیدم. مستند بودن اثر رو که مثل من خواننده معمولی نمیتونم نظری درباره ‌اش بدم و کار تاریخ‌دان و ایناس اما خب نوشته خود هیتلره دیگه. همون اول کتاب اشاره میکنه به قوم آریایی که برگزیده پروردگار عالمه و یهود که عامل زوال و پستی در جهان و نژاد انسانه و وظیفه الهی خودش می‌دونه که بشریت رو از زوال نجات بده. اشاره به حزب سوسیال دموکرات و اتحادیه‌های کارگری و... همش در این کتاب هست.در کل خیلی از واقعیتها رو میشه درونش پیدا کرد و به این نتیجه رسید که واقعا هیتلر کی بود و چرا حزب نازی رو راه انداخت و...

هایل هیتلر