نظرات کاربران درباره کتاب کتابخانه نیمه شب

خیلی فکر کردم که در وصف زیبایی این کتاب چی بنویسم که حق مطلب رو ادا کنه ولی چیزی پیدا نکردم.همین قدر بگم حسی ک بعد از تموم شدنش پیدا میکنین مثل آرامش یه لیوان چای داغ تو بعد از ظهر سرد پاییزیه... پشیمون نمیشید.. قول میدم❤️

یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خوندم. حرف نداره . خیلی دید ادم نسبت به زندگی عوض میشه مخصوصا اون جایی از زندگی که حالت اصلا خوب نیست و فکر میکنی همه چی تموم شده.. به ادم میفهمونه که حتی اگه تو بدترین شرایط هم باشی ولی بازم میتونی خوشحال باشی و به اینده امیدوار... فقط همه چی بستگی به خودت و انتخاب هات داره... اگه میبینی که تو کاری موفق نشدی نگران نباش، اونجا ته زندگی نیست. اگه تو اون کار موفق میشدی، هرگز خوش حال نبودی. عالییی بود حتما بخونین

تعریف کتاب رو زیاد خونده بودم. البته من این کتاب رو با ترجمه آقای امین حسینیون دارم. کتاب جالبی بود اما انتقادهایی هم دارم بهش. اول اینکه اگر توی زندگیتون درگیر «حسرت» هستید (البته که هستید) این کتاب رو بخونید یا گوش بدید. کتاب بعضی جاها تم کندی داره و نویسنده بیش از حد به شرح اشیا یا ژست‌ها و حالت‌ها می‌پردازه، برای اینکه بخواد فضاسازی کنه یا کتاب رو بیشتر از پنجاه صفحه کنه، گاهی به زیاده‌گویی‌های بی‌فایده می‌پردازه. موضوع و ایده کتاب خیلی خوب هست و خوب هم ادامه پیدا می‌کنه و به پایان می‌رسه. شخصیت اصلی داستان «نورا» واقعاً بعضی جاها بقدری خنگ بازی در میاره و مثل احمق‌ها رفتار می‌کنه که آدم احساس می‌کنن نویسنده کتاب داره به شعور آدم توهین می‌کنه. یعنی گاهی وقتا یه هویج هم بهتر از نورا تصمیم می‌گیره و رفتار می‌کنه. این واقعاً گاهی روی اعصابه. مت هیگ، نویسنده کتاب از اون آدماییه که وقتی از ناراحتی، درد، افسردگی، ناامیدی، و حسرت میگه، واقعاً می‌دونه که داره از چی می‌گه. کتاب پایان خوبی داره اما اونقدرها هم کلیشه‌ای نیست هرچند تاحدودی قابل پیشبینی هست. نسخه صوتی کتاب با گویندگی خانم خواجه نصیر، بسیار عالی هست و خانم خواجه نصیر با گویش بسیار حرفه‌ای کاری می‌کنه که «نورا» رو بخوبی بفهمید و خودتون رو جای اون حس کنید. این کتاب به شما کمک می‌کنه که حسرت‌های زندگی‌ رو خلع سلاح کنید. ممنونم ❤️🌹

کتاب خوبیه...ولی صد حیف ک بعد از خرید ،وشروع خواندن متوجه شدم ناقصه و از صفحات کامل نیست و نمیشه با علم غیب بهم ربطش داد

کتابی در ستایش بودن اگر دنبال کتابی با متن روان و حس خوب هستید این کتاب به شما توصیه میشه

اگه قرار بود اسم دیگه‌ای برای این کتاب انتخاب کنم، اون اسم "حسرت" یا "پشیمانی" بود. این کتاب خیلی زیبا با داستان‌پردازی در مورد پشیمانی‌های زندگیِ دختری به‌نام نورا سید که مخاطب خیلی سریع خودش رو جای اون میذاره به ما این واقعیت رو متذکر میشه که ما فقط میتونیم تصمیماتی رو در زندگی بگیریم و هیچ‌وقت نمیتونیم اطمینان داشته باشبم که نتایج اون تصمیمات(که در اون لحظه از نظر خودت و دیگران خیلی درست و منطقی به حساب میان) میتونن در آینده زندگی شادی رو برای ما ارمغان بیاره یا زندگیه غمگینی رو و در واقع در همه‌ی زندگی‌ها در هر مدل موفق و ناموفق اون لحظاتی برای شادی، غم، ترس و ....وجود داره و در حقیقت به قول مت هیگ، نویسنده‌ی کتاب : " عشق، خنده، ترس و درد ارز رایج همه‌ی جهان ها هستند."

توی مرحله ای از زندگی بودم که فقط توان و حوصله ی سرچ توی گوگل داشتم که یک چیز بهم انگیزه ی زندگی کردن بده ... اوایل فیلم سرچ میکردم و میدیدم و فایده ای نداشت ... تا اینکه سرچ کردم کتاب خوب برای درمان افسردگی و این کتاب پیشنهاد شده بود با تمام بی حوصلگی برای خوندن کتاب خریداریش کردم به امید معجزه و شاید باورتون نشه ولی توی سه روز کل کتاب خوندم با نورا شخصیت اصلی کتاب خیلی همزاد پنداری کردم یه چیزایی توی زندگیش مثل داشتن گربه و از دست دادنش و تنها زندگی کردنش کپ خودم بود و به طرز عجیبی به من قدرت تمرکز کردن داد و انگیزه داد ... متوجه شدم مهم نیست کجای زندگیم وایسادم باید فقط ساختش و مقاوم بود ... افسردگی فقط یک دایره است کافیه بپری از دایره بیرون و ازش دور شی بستگی به خودت داره میتونی مثل کسی که سگ دنبالش کرده بدوی یا اروم آروم قدم برداری که سگ متوجه ترست نشه انتخاب با توست

کتاب جذابیه انقدر که تا تمومش نکنی و از داستانش سر درنیاری آروم نمیشی و هرچقدر جلوتر میره موضوعش پیشرفت میکنه و کسل کننده و قابل پیش بینی نیست

این کتاب به لطف تیم پشتیبانی اصلاح شده. پس از خرید کتاب، متوجه شدم که سطر آخر صفحات مشکل دارد ( همانطور که دیگر دوستان در بخش نظرات گفتند ). این موضوع را پیگیری کردم، و در نهایت تیم پشتیبانی پس از بررسی، مشکل را برطرف کردند. هنوز کتاب نخوندم، فقط گفتم زودتر این موضوع رو اینجا بنویسم تا دوستانی که قصد خرید دارند، درجریان باشند. با سپاس از تیم طاقچه

کتاب بسیارخوبیه..اما متاسفانه بعضی صفحات رو نداره(مثلااز صفحه ی ۵۶ می‌ره ۵۸) یا خط آخرمشخص نیست.واین باعث می شه سیر داستان رو از دست بدهیم.

خیلی عااااااالی بود. آموزنده و فوق‌العاده آرامش بخش همه نیاز داریم در مقاطعی از زندگی این داستان رو با حوصله بخونیم. ممنون از طاقچه و نیما مانی و نشر البرز

از معدود کتابهایی بود که از خوندنش واقعا لذت بردم جوری که دلم نمیومد خوندنشو متوقف کنم و شاید خیلی به موقع بود خوندنش برای منی که خیلی سردرگم بودم این روزا و همش احساس پشیمونی از انتخاب های کرده و نکرده ی گذشته رو داشتم.اینکه ما هممون پر از استعداد و توانایی و قدرتیم اما نیاز نیست توی همچی بهترین باشیم.فقط باید زندگی رو،زندگی کنیم و بدونیم همیشه راهی هست که خودمون رو ارتقا بدیم و به سمت ورژنی از خودمون بریم که باتمام وجود می خوایمش😊

سلام از بهترین گزینه ها برای ایجاد حس ارزشمندی،رهایی از حسرت ها، پذیرش من حقیق با تمام ضعف ها و قوت ها. انتظارات افراد چه جایگاهی در زندگی ما دارند؟ زندگی بدون درد و با رضایت صد در صدی وجود دارد؟ معنای زندگی چیست؟ احساس ارزشمندی چه نقشی در زندگی ما دارد؟ مفاهیم عمیقی مانند جواب سوالات بالا به زیبایی در قالب داستان توسط نویسنده به تحریر در آمده. انعکاس بعضی از نگاه های فلفسفی در روند داستان بسیار جالب و قابل تامل اند. موفق باشید

سلام و خسته نباشید کتاب داره به شیوه ادبیاتی و بسیار جذاب و تأثیر گذار به ما در مورد پشیمونی هامون یه جورایی آگاهی میده و البته انگیزه کافی برای تلاش و ساختن یه زندگی بهتر. روند داستان خیلی جالب بود تا جایی‌که میشه گفت حتی اگه بار معنایی و فواید کتاب هم نبود به عنوان رمان داستان قابل قبولی داشت(به جز یه قسمت کوتاه) در کل به نظرم واقعا از کتابایی هست که ارزش خوندن رو داره و به ازای وقتی که براش میذاری انرژی و انگیزه خوبی میده با تشکر

حتما این کتاب بخونید… بی نهایت قشنگ… خودتون میتونید تو زمان های موازی تصور کنید…

کتاب جالب و خاصی بود ( نخوندن این کتاب یکی از پشیمونی های آدم میشه) حتما این کتاب زیبا رو بخونید تا معنی این جمله رو بفهمید،با تشکر از طاقچه

با اینکه من اواسط کتاب، یکم حوصله ام از روند داستان سر رفت چون یه جاها علت رو درک نمیکردم! اما در نهایت میگم کتاب فوق العاده ایه.بخونیدش حتماً.

خوب بود ......بخونیدش

اواسط کتاب حسی مثل "زیادی کش دار شدن داستان" رو داشتم اما وقتی به آخرش رسیدم فهمیدم این کشش ها و شاید بخش هایی که فکر میکردم نیازی به آن ها نبود، دقیقا باعث درک بهتر از جوانب مختلف دیدگاه کارکتر اصلی داستان بودند. گاهی باید مثل او احساس خستگی میکردم تا از پایان داستان نشاط چند برابر میگرفتم. ترجمه روان و قابل فهم بود و بنظرم در چنین سبک هایی کتابخانه نیمه شب واقعا ارزش خواندن دارد

فقط می‌تونم بگم عالی بود بهترین کتابی بود که خوندم