حضور صحنهای را میتوان پیکربندی و بازپیکربندیِ دریافت نیتمند فرد در واکنش به محیط تعریف کرد. لازم است که از تکینگی هر مخاطب و تکینگی هر یک از ویژگیهای خاص یک رخداد تئاتری آگاه باشیم. و اجرا را معادل تکرار کامل الگویی آشنا و کاملاًتمرینشده از رفتار تلقی نکنیم. این توضیحِ متأثر از مرلوپونتی برای نظریۀ اجرا بسیار مفید است زیرا به این ادعا معنا میدهد که اجراگران در لحظات خاصی از اجرایشان «حضور» دارند. بهعلاوه که این برداشت از حضور شرایط معنادار تجربه را نه برای زبان و نه برای عدمحضور مؤثر (مبتنی بر) تفاوتها تضعیف نمیکند.
esrafil aslani