بریدههایی از کتاب آن جا که باد کوبد
۴٫۲
(۲۹)
از مزیتهای حضور معنوی اسرائیل در آذربایجان، کم اثر کردن تأثیرات ایران و روسیه است
میرزا
از این خودزنی پشیمان نیستم
میرزا
اینجا آدمهای کمی مذهبیتر نمیتوانند علاقهشان را به ایران پنهان کنند
میرزا
آمده زبان آذریهای اینجا فرقش با آذریهای ایران این است که برای ما لغات و اصطلاحات خاص را از فارسی وام میگیرند و اینها از روسی.
میرزا
آذربایجان وقتی به عنوان یک کشور مطرح شد، نیاز داشت برای اثبات خودش تاریخ و هویت مستقلی داشته باشد که نداشت. کاری کردهاند که در جهان، جمهوری آذربایجان کشوری است که شهره به جعل تاریخ است!
|قافیه باران|
رانندهها از چند صد متری وقتی عابر پیاده را میبینند به جای اینکه پایشان را بگذارند روی گاز و تا ته فشار دهند مبادا شما جرئت کنید رد شوید، برایش نگه میدارند. در مقابل جایجای خیابانهای پر رفت و آمد پر است از زیرگذر.
|قافیه باران|
معماری آنقدر ابهت داشت که یک ساعت من را درگیر طوافش کند.
مرکز حیدر علیاف در سال ۲۰۱۲ افتتاح شده و زاها حدید معمار زن عراقی تبار طراح آن بوده که به خاطرش جایزه موزه طراحی را هم دریافت کرده است.
|قافیه باران|
اساسا قرهباغ درگذشته آنقدر موضوع حادی نبود و به همت بلشویکها به چنین مسئلهٔ غامضی تبدیل شد. مسلمانان و ارمنیان سالها در کنار هم زندگی کرده بودند و موضوع از آنجا شروع شد که پای روسها به منطقه باز شد. در مدت حکومت اتحاد جماهیر شوروی منطقهٔ خودمختار قرهباغ کوهستانی شکل گرفت.
با فروپاشی شوروی در دهه نود میلادی افراطیون ارمنی، داشنیاکها برای جدایی طلبی دست به کار شدند و آتش جنگ در این منطقه بالا گرفت و قرهباغ به مسئلهای هویتی و ملی برای دوکشور تبدیل شد.
|قافیه باران|
تفاوتی که معماری آذربایجانیها در مساجد و گنبد و گلدسته با ما دارند در رنگ است. ما همه را فیروزهای میپسندیم ولی اینجا هیچ رنگی وجود ندارد و خبر از کاشی کاریهای جورواجور نیست. گنبد مسجد حیدر هم مثل بیبی هیبت رنگ خاک است و با همان شکل و شمایل. این یکی تک است و عوضش بزرگتر.
zahra.n
"جعفر جبارلی" شاعر و نمایشنامه نویس آذربایجانی است که اولین بار هملت را به ترکی آذربایجانی ترجمه و روی صحنه میبرد و دراماتورژی آذربایجان را بنیان نهاده و شکسپیرشان است. گمانم همه را گفتم. میماند ایستگاه متروی شاه اسماعیل ختایی که همان شاه اسماعیل اول خودمان است که اولین بار مذهب تشیع را مذهب رسمی کشور اعلام کرد.
zahra.n
بعد از جنگ جهانی اول و موقع ترسیم مرزهای خاورمیانهٔ جدید، خطهای جدایی را درست از وسط قومیتها رد کردهاند تا همیشه بهانهای بماند برای درگیری این جهان سومیها و سرگرم کردنشان به خودشان.
zahra.n
دعوای ترکها و ارمنیها متعلق به دیروز و امروز نیست. سرش را اگر به نسل کشی و کوچ اجباری ارامنه در طول جنگ جهانی اول توسط ترکهای عثمانی در نظر بگیریم، تهش مثلا میرسد به کشتار ارمنه در سومقاییت توسط پانترکها و کشتار آذریها در خوجالی توسط داشنیاکهای ارمنی و کلی اتفاقات ریز و درشت دیگر. ترکها معتقدند ارمنیها زیادی شلوغش میکنند و وسط جنگ که حلوا خیر نمیکردند و هنوز واژهٔ نسل کشی را قبول ندارند و از آن طرف ارمنیها هم میگویند ترکها با کشتار خوجالی خواستند برای خودشان نسلکشی دست و پا کنند.
عجیب است که پا توی هرخاکی میگذارم یک چنین روزگار خونباری را پشت سر گذاشته؛ نسل کشی مسلمانان سربرنیتسای بوسنی و حالا خوجالی آذربایجان.
zahra.n
طبقه طبقه بخشبندی شده. طبقه اول ماکت مینیاتوری همهٔ بناهای معروف جمهوری آذربایجان را ساخته اند. طبقه بعد نوبت مجسمههاست که مدرن هستند و قرار است فرهنگ مردم آذربایجان را نشان دهند. طبقهٔ بعد نوبت آثار تاریخی نقاشی است که هرکجا مینگرم نام ایران است و ایران. از نادرشاه افشار گرفته تا شاه شهید و میرزا تقی خان امیرکبیر.
zahra.n
مرکز حیدر علیاف در سال ۲۰۱۲ افتتاح شده و زاها حدید معمار زن عراقی تبار طراح آن بوده که به خاطرش جایزه موزه طراحی را هم دریافت کرده است. گوشه و کنار میگویند بنا از روی امضای جناب علیاف طراحی شده ولی وقتی گوگل میکنم از شباهت امضا با این معماری سر در نمیآورم! طراحیهای زاها حدید به سیال بودن معروفند و این ویژگی بیشتر از هرچیز در معماری این مرکز به چشم میخورد. اینجا تا دلتان بخواهد قوس دارد. در فضای سبز جلوی مرکز استند "باکو دوستت دارم" قرار گرفته تا توریستها محض ثابت کردن حضورشان در این شهر با آن عکس یادگاری بگیرند.
zahra.n
خیابان تبریز نزدیک همان مرکز حیدر علیاف بود و میشد هردو را باهم ببینم. باکو یکی از شهرهایی است که خواهرخواندهٔ تبریز نامیده شده است. شهرهایی خواهرخواندهٔ هم خوانده میشوند که تفاهماتی در زمینههای باستانی، فرهنگی، هنری داشته باشند. حالا چرا برادرخوانده نه و خواهر خوانده؟! به خاطر اینکه در بسیاری از زبانهای دنیا که برخلاف زبان ما واژهها جنسیت دارند، واژهٔ شهر یک واژهٔ مونث است.
zahra.n
حاج طالع باقرزاده و رهبران اسلامگرای دیگر دستگیر شدند؛ با حکمهای سنگین و زندانهای طولانی. اما این کافی نبود؛ مردم هم باید تنبیه میشدند. حکومت با قطع آب و برق، گاز و محدودیتهای آموزشی تمام تلاشش را کرد که آنجا را خالی از سکنه کند. تا اینکه مردم به جناب رئیس جمهور نامه نوشتند و اعتراض کردند و او بهسان یک قهرمان وارد میدان شد. نارداران ویران شده را از اول ساخت ولی مثل قبل؟ ابداً! حوزه علمیه تخریب شد، اسامی تغییر کرد، دوربینهای مداربسته شهر را محاصره کردند و محدودیتهای جدید پا گرفت که هیچ فیلم و تصویری از مراسمها به بیرون درز نکند. اینطور که آیسل میگوید حکومت سختگیریهای زیادی در رفت و آمد به این شهر اعمال کرده و فقط اهالی خود شهر با شناسنامه میتوانند به آنجا برود و ایرانیها هم که... حاشا و کلا!
zahra.n
نارداران روستایی کوچک در شمال شرقی باکو و قم جمهوری آذربایجان است! مردم این شهر به پایبندی به اعتقادات دینی مشهورند طوری که نه کمونیسم دوران شوروی و نه سکولاریسم علیافها نتوانستهاند بر آن غلبه کنند. مراسم روز عاشورای این شهر در آرامگاه رحیمه خاتون شهرت دارد. اینطور که میگویند در نارداران نشانی از تصاویر علیافها نیست و خیابانها به نام اهل بیت هستند. ولی مگر میشود حکومتی سکولار چنین چیزی را برتابد؟
داستان نارداران در سال ۲۰۱۵ و از اعتراض به قانون منع حجاب در مدارس شروع شد و بعد هم حمله به عزاداران حسین در آستانهٔ اربعینش. طی این درگیریها چندنفر شهید شدند و این بین دو مأمور پلیس هم جانشان را از دست دادند که حرف و حدیثهای بعدش نشان داد کار، کار خود حکومت بوده.
zahra.n
«انسان هرقدر ملاحظه کند، در غرایب صنع الهی حیران میماند. در مسافت دو فرسخ یک طرف دریای خزار و در کنار او آتشکده و نار و پهلوی او معدن نفت. نه آتش از آب خاموش میشود و نه نفت از آتش شعله میگیرد.»
zahra.n
چگونه پولدار زندگی کردنش است. او آدمی بوده که خیرش به همه میرسیده و نه تنها قفقاز که به ایران، ترکیه، مصر، هندوستان هم کمک میکند. از مهمترین کارهای حاجی تقیاف احداث مدرسه برای دختران مسلمان بوده و مهمتر از آن راضی کردن مردم برای مدرسه فرستادن دخترانشان. به خرج خودش قاصد میفرستد به مکه، مدینه، کربلا، خراسان، قاهره و... تا از مجتهدین آنجا مهر و امضا بگیرد که خلاف شرع نیست که دختران هم مثل پسران تحصیل کنند. حاجی معتقد بود دختران ما باید تربیت شوند تا زنان و مادران بهتری باشند. پسران ما که برای تحصیل به خارج میروند همانجا هم زن میگیرند چرا که دختران ما را قبول ندارند. نسلی هم که زیر دست این مادران اجنبی بزرگ میشوند از شریعت بی بهره اند و همهٔ سرمایهمان به باد میرود.
zahra.n
بین این همه حرف نفت، از زینالعابدین تقیاف نگویم؛ میلیونر نفتی یا به قول خودشان "نفت خدا". حاجی زین العابدین که پدرش کفاش بوده از بچگی بنایی و معماری کرده و جزو اولین کسانی بوده که با دونفر شریک، زمینی در نزدیکی بیبی هیبت برای حفر چاه کرایه میکنند تا به طلای سیاه برسند. هزینهها بالا میرود ولی از نفت خبری نیست. شرکا یکییکی جا میزنند و به فکر فروش سهمشان اند و تقیاف خودش سهم آنها را میخرد و این وسط با همهٔ سختیها حقوق کارگران را به موقع میدهد تا بالاخره چاه فوران میکند. حاجی زین العابدین اول از همه با خرج خودش از شهر تا بیبی هیبت راه شوسه احداث میکند.
zahra.n
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۴,۵۰۰۷۰%
تومان