بریدههایی از کتاب چه نیازی است به علی؟
۴٫۶
(۹۴)
به قول جرج جرداق: «کجا هستند نویسندگان حقوق بشر تا حقوق بشر را در عمل بفهمند؛ نه در سخنرانی و خطبه و مراسم و سازمان ملل و یونسکو که همه دروغاند. »
ツAlirezaツ
«تو حق را به مرد میسنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیتها تشخیص میدهی و یا شخصیتها را از روی حقیقت؟
حق برای خودش ملاکی دارد که آن، شخصیتها نیستند؛ پارسایان نیستند و برای تشخیص باید به آن ملاکها برگشت و شخصیتها را با آن سنجید.
ツAlirezaツ
علی در طول تاریخ تنها انسانی است که در ابعاد مختلف و حتی متناقضی که در یک انسان جمع نمیشود قهرمان است.
داوود
از این دردناکتر، اینکه علی در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست. در میان امتش، که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخش را به علی سپرده است، تنهاست. او را همچون یک قهرمان بزرگ، یک معبود و یک اله میپرستند، اما نمیشناسندش و نمیدانند که کیست، دردش چیست، حرفش چیست، رنجش چیست و سکوتش چراست.
داوود
متأسفانه وقتی دانشجوی من در این زمان و در این مملکت که کشور علی است از من میپرسد که «برای شناختن علی چه کتابی را بخوانم و برای اینکه سخنان و نظریات و افکار و اعمال او را خوب بفهمم به چه متونی مراجعه کنم؟ » من جواب درستی ندارم که به او بدهم.
ــسیّدحجّتـــ
از این دردناکتر، اینکه علی در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست. در میان امتش، که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخش را به علی سپرده است، تنهاست. او را همچون یک قهرمان بزرگ، یک معبود و یک اله میپرستند، اما نمیشناسندش و نمیدانند که کیست، دردش چیست، حرفش چیست، رنجش چیست و سکوتش چراست.
িមተєကє .నមժមተ
بنا بر این تمام شرح حال علی که خوشبختانه جزءجزء حوادثش را میدانید و بارها شنیدهاید به سه دوره تقسیم میشود:
دوره اول بیستوسه سال با پیغمبر برای استقرار مکتب؛ دوره دوم بیستوپنج سال سکوت در برابر جبهههای داخلی مخالف، برای وحدت؛ و دوره سوم پنج سال حکومت برای استقرار عدالت.
ツAlirezaツ
عشق و محبت علی بعد از شناختن اوست که به عنوان عامل نجات انسانیت میتواند نقش خود را بازی کند. گرچه باز هم عدهای شایع خواهند کرد که «فلانی گفته عشق به علی و محبت مولی بینتیجه است» و دنباله سخن مرا حذف میکنند.
ツAlirezaツ
چه کسی تنها نیست؟ کسی که با همه، یعنی در سطح همه است؛ کسی که رنگ زمان به خود میگیرد؛ رنگ همه را به خود میگیرد و با همگان تفاهم دارد و در سطح موجودات و با وضع موجود، به هر شکلش و هر بُعدش، منطبق است. این آدم، احساس تنهایی و احساس تک بودن و مجهول بودن نمیکند، چرا که از جنس همگان است. او در جمع است، با جمع میخورد و میپوشد و میسازد و لذت میبرد. احساس خلاء مربوط به روحی است که آنچه در این جامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد نمیتواند سیرش کند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
علی، میثم خرمافروش را، که خرماهای خوب را از بد سوا کرده و به دو قیمت مختلف میفروخت میبیند و برآشفته به او میگوید «چرا بندگان خدا را تقسیم میکنی؟ » و با دستهایش خرماهای بد و خوب را مخلوط میکند و میگوید که «همه را با یک قیمت میانگین بفروش» یعنی تساوی در مصرف، اساس عدالت در همه مکتبهای عدالتخواه جهان.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
دکتر جرج جرداق، که بزرگترین انسانی است که علی را به بشریت امروز شناسانده است، در کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه میگوید: «ای روزگار! کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی. »
منمشتعلعشقعلیمچکنم
در نهروان، یکی از دشمنان در صف مخالف با صدای ملیح و رقتآور و بسیار اثربخشی قرآن میخوانده است. این صدای قرآن روی پیروان علی تأثیر میگذارد و یکی از آنها به علی میگوید که «چگونه اینها میتوانند بر باطل باشند؟ کسی که با این حال دارد دعا میخواند و تلاوت قرآن میکند؟ » علی میگوید که فردا به تو نشان خواهم داد. فردا جنگ آغاز میشود و همه این مقدسین از بین میروند و علی همان کسی را که دیروز تحت تأثیر قرار گرفته بود صدا میزند و نیزهاش را در لجن فرو میبرد و یک هیکل مقدسمآب را بیرون میآورد و میگوید: «این است سرنوشت کسی که دیروز تو را تحت تأثیر قرار داد، و فردایش از این بدتر است. »
حقیقت ملاک دارد. نباید گول این چیزها را خورد. در همینجاست که عدالت آنچنان سخت است.
kafeil
یکی از سربازان علی به عنوان اعتراض به او میگوید که «اگر تو نصیحت کردی و آنها را به صلح دعوت نمودی و زیر بار نرفتند، چکار میکنی؟ » علی پاسخ میدهد که «با آنها میجنگم. » سرباز با تعجب میپرسد که «حتی با امالمؤمنین و طلحه و زبیر میجنگی؟ مگر ممکن است که اینها بر باطل باشند؟ » علی در اینجا جملهای دارد که طه حسین میگوید «در زبان بشر از وقتی که سخن گفتن پدید آمده است، جملهای به این عظمت به وجود نیامده است» و آن جمله این است که میگوید: «تو حق را به مرد میسنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیتها تشخیص میدهی و یا شخصیتها را از روی حقیقت؟
حق برای خودش ملاکی دارد که آن، شخصیتها نیستند؛ پارسایان نیستند و برای تشخیص باید به آن ملاکها برگشت و شخصیتها را با آن سنجید.
kafeil
این دو چهره همواره با پیغمبر و علی در چشمها دیده میشدند و از چهرههای برجسته و متنفذ و مقدس اسلام بودند. این دو، چهرههایی هستند که در همین شورای عمر، خودشان در برابر علی و عثمان کاندیدای خلافت هستند. حالا علی آمده و این دو میدانند که علی پول زور به کسی نمیدهد و به خاطر مصلحت باج نمیدهد. میگویند که «ما طلحهالخیریم و زبیریم و کسانی هستیم که بزرگترین ستایشها را مردم از زبان پیغمبر درباره ما شنیدهاند و در دوره خلفای ثلاثه بزرگترین شخصیت را در جامعه اسلامی داشتهایم و از رهبرانیم و حتی خودمان پیش از عثمان و تو کاندیدای خلافت اسلامی بودهایم. حالا خلافت نمیخواهیم؛ لااقل استانداری دو تا شهر را به ما بده. » علی چراغ را پف میکند و همین جواب اینهاست. نه از این مقدسبازیهایی که الان بعضیها دارند در میآورند!
kafeil
علی آمده است، یکمرتبه میخواهد این پستها را از دست این شخصیتهایی که در این بیستوپنج سال ریشه در اعماق فرو برده اند و به نام دین و جهاد و شمشیر اللّه همه را رام کردهاند و در قبضه خود در آوردهاند بگیرد. در دورهای که آوازه بخششهای عثمان و معاویه گوش همه سخاوتمندان جهان را کر کرده است، در چنین دورهای، علی عکسالعملهایی نشان میدهد که تکاندهنده است، باورکردنی نیست، غیر قابل تحمل است.
kafeil
دکتر جرج جرداق، که بزرگترین انسانی است که علی را به بشریت امروز شناسانده است، در کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه میگوید: «ای روزگار! کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی. »
نویسنده این کتاب یک طبیب مسیحی است و این نشان میدهد که علی تنها در چهارچوب یک فرقه ارزیابی نمیشود، بلکه هر انسانی که به مفاهیم انسانی معتقد است،
kafeil
«ای روزگار! کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی. »
arefe
کسانی که به نام محبت علی و عشق به مولی، بدون شناختن مولی و فهم دقیق و درست سخن و راه و هدف او، مردم را معطل و سرگردان میکنند، نه تنها انسانیت و آزادی و عدالت را نابود میکنند، بلکه خود این چهرههای عزیز را نیز تباه میسازند و شخصیت خود علی را در زیر این تجلیلهای بیثمر، مجهول نگهمیدارند و باعث میشوند کسانی که تا آخر عمر در محبت مولی وفادار میمانند، هرگز از سخن و راهنماییهای او بهرهای نگیرند و متوقف و منحط بمانند؛
mohammadmahdieftekhari
اریک فروم میگوید: «تنهایی زاییده عشق است و بیگانگی. » راست است. کسی که به یک معبود، به یک معشوق عشق میورزد، با همه چهرههای دیگر بیگانه میشود و جز در آرزوی او نیست. خودبهخود وقتی که او نیست، تنها میماند. و کسی که با افراد و اشیاء و اجزاء پیرامونش بیگانه است، متجانس نیست و با آنها تفاهمی ندارد، تنها میماند، احساس تنهایی میکند.
mohammadmahdieftekhari
اما فکر میکنم که ما بیش از هر چیز به تعلیم نیازمندیم و حتی پیش از تبلیغ، به معرفت و آشنایی علمی نیاز داریم.
AmA
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان