بریدههایی از کتاب چه نیازی است به علی؟
۴٫۶
(۹۴)
میگوید: «تو حق را به مرد میسنجی، یا مرد را به حق؟ »
امیررضا عابدین پور
«اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. »
شکوفه ▪︎
علی در طول تاریخ تنها انسانی است که در ابعاد مختلف و حتی متناقضی که در یک انسان جمع نمیشود قهرمان است. هم مثل یک کارگر ساده که با دستش، پنجهاش و بازویش خاک را میکنَد و در آن سرزمین سوزان بدون ابزار قنات میکند و هم مانند یک حکیم میاندیشد و هم مانند یک عاشق بزرگ و یک عارف بزرگ عشق میورزد. هم مانند یک قهرمان شمشیر میزند و هم مانند یک سیاستمدار رهبری میکند و هم مانند یک معلم اخلاق، مظهر و سرمشق فضایل انسانی برای یک جامعه است. هم یک پدر است و هم یک دوست بسیار وفادار و هم یک همسر نمونه.
جوان خراسانی | javan khorasani
نیمهشبهای خاموش مدینه را ترک میکند و سر در حلقوم چاه مینالد.
آن همه یاران، آن همه همرزمان، آن همه نشست و برخاست با اصحاب پیغمبر، هیچکدام برای علی تفاهمی به وجود نیاورده است. در سطح هیچکدام از آنها نیست.
جوان خراسانی | javan khorasani
به قول یکی از نویسندگان: «روزها شیر نمینالد. »
جوان خراسانی | javan khorasani
«تو حق را به مرد میسنجی، یا مرد را به حق؟ »
نوکر آسید مهدی
روزگار! کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی. »
S@n@z
همین طلحه و زبیر وقتی که میبینند در خلافت علی حتی نمیتوانند به استانداری دو شهر امید داشته باشند، به نزد عایشه میروند که جنگ به پا کنند. قبل از رفتن نزد علی میآیند تا برای خارج شدن از شهر از او اجازه بگیرند. علی به آنها میگوید که «میدانم به کجا و برای چه کار میخواهید بروید، اما بروید! » عجیب است. این دو نفر میخواهند از قلمرو حکومتش خارج شوند و از مرز بیرون بروند تا قیام مسلحانه علیه او راه بیندازند و بر رویش شمشیر بکشند و بزرگترین توطئه زمان علی را درست کنند. معذالک علی به آنها میگوید «بروید! » چرا؟ برای اینکه این دو نفر انسان هستند و اگر پیش از آنکه جرمی را مرتکب شوند آنها را از رفتن منع کند آزادی آنها را، که حق هر انسان است، سلب کرده است: آزادی سفر و آزادی مسکن. و اگر این آزادیها سلب شود قانونی به وجود میآید که همه جباران و ستمگران تاریخ برای پایمالکردن آزادی افراد به علی متوسل میشوند و به او استناد میکنند.
Shamini
بارها گفتهام و باز تکرار میکنم که انسان امروز به شناخت علی نیازمند است نه به محبت و عشق به او، زیرا که عشق و محبت بدون شناخت نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه سرگرمکننده و تخدیرکننده و معطلکننده نیز خواهد بود.
پیر غلام
دکتر جرج جرداق، که بزرگترین انسانی است که علی را به بشریت امروز شناسانده است، در کتاب الامام علی صوت العدالة الانسانیه میگوید: «ای روزگار! کاش میتوانستی همه قدرتهایت را، و ای طبیعت! کاش میتوانستی همه استعدادهایت را در خلق یک انسان بزرگ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع میکردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر میدادی. »
حام
محبت به خودی خود نجاتبخش نیست، بلکه معرفت است که نجات میبخشد.
معصومه
به علی به عنوان یک امام، یک مرد بزرگ، یک ابرمرد حقیقی و به عنوان کسی که همه احساسها، تقدیسها و تجلیلهای ما را به خود اختصاص داده، اعتقاد داریم و همیشه در طول تاریخ، بعد از اسلام، ملت ما افتخار ستایش او را داشته است. اما متأسفانه آنچنان که باید و شاید او را نشناخته است، زیرا بیشتر به ستایش او پرداخته است نه شناختن او.
مهدی
اما ارزشهای انسانی علی کدام است؟
آنچه که تا کنون شاید آنچنان که باید، درباره او طرح نشده، مسئله تنهایی علی است. اصولاً انسان یک موجود تنهاست. در تمام قصهها، در تمام اساطیر انسانی، در تمام مذاهب بشری، در طول تاریخ، تنهایی انسان به انواع گوناگون و زبانهای گوناگون بیان شده که «رنج انسان، تنهایی اوست در این عالم. » این تنهایی چراست؟
اریک فروم میگوید: «تنهایی زاییده عشق است و بیگانگی. » راست است. کسی که به یک معبود، به یک معشوق عشق میورزد، با همه چهرههای دیگر بیگانه میشود و جز در آرزوی او نیست. خودبهخود وقتی که او نیست، تنها میماند. و کسی که با افراد و اشیاء و اجزاء پیرامونش بیگانه است، متجانس نیست و با آنها تفاهمی ندارد، تنها میماند، احساس تنهایی میکند. انسان به میزانی که به مرحه انسان بودن نزدیکتر میشود، احساس تنهایی بیشتری میکند.
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
کسانی که به نام محبت علی و عشق به مولی، بدون شناختن مولی و فهم دقیق و درست سخن و راه و هدف او، مردم را معطل و سرگردان میکنند، نه تنها انسانیت و آزادی و عدالت را نابود میکنند، بلکه خود این چهرههای عزیز را نیز تباه میسازند
امید
اگر به یک مذهب خاص هم معتقد نباشی، باز به شناخت علی نیازمندی
هـُـدا
به نزد عایشه میروند که جنگ به پا کنند. قبل از رفتن نزد علی میآیند تا برای خارج شدن از شهر از او اجازه بگیرند. علی به آنها میگوید که «میدانم به کجا و برای چه کار میخواهید بروید، اما بروید! » عجیب است. این دو نفر میخواهند از قلمرو حکومتش خارج شوند و از مرز بیرون بروند تا قیام مسلحانه علیه او راه بیندازند و بر رویش شمشیر بکشند و بزرگترین توطئه زمان علی را درست کنند. معذالک علی به آنها میگوید «بروید! » چرا؟ برای اینکه این دو نفر انسان هستند و اگر پیش از آنکه جرمی را مرتکب شوند آنها را از رفتن منع کند آزادی آنها را، که حق هر انسان است، سلب کرده است: آزادی سفر و آزادی مسکن. و اگر این آزادیها سلب شود قانونی به وجود میآید که همه جباران و ستمگران تاریخ برای پایمالکردن آزادی افراد به علی متوسل میشوند و به او استناد میکنند.
به قول جرج جرداق: «کجا هستند نویسندگان حقوق بشر تا حقوق بشر را در عمل بفهمند؛ نه در سخنرانی و خطبه و مراسم و سازمان ملل و یونسکو که همه دروغاند. »
maryam_z
من انتقام خون فیروزان و یارانش را که بدون محاکمه و بر اساس قانون وحشیگری قبایلی عرب قتل عام شدند میگیرم.
پروین اعتصامی
اگر میبینیم پیرو علی و کسی که برای علی اشک میریزد و کسی که محبت علی در قلبش موج میزند، سرنوشتش و سرنوشت جامعهاش دردناک است، معلوم است که علی را نمیشناسد و تشیع را نمیفهمد، هر چند که ظاهرا شیعه باشد.
ツAlirezaツ
قبل از هر شعر، هر ستایش و هر تجلیل از علی و حتی قبل از محبت علی، معرفت علی است که نیاز زمان ما و جامعه ماست. محبت بیمعرفت ارزش ندارد، بتپرستی است.
ツAlirezaツ
علی، میثم خرمافروش را، که خرماهای خوب را از بد سوا کرده و به دو قیمت مختلف میفروخت میبیند و برآشفته به او میگوید «چرا بندگان خدا را تقسیم میکنی؟ » و با دستهایش خرماهای بد و خوب را مخلوط میکند و میگوید که «همه را با یک قیمت میانگین بفروش» یعنی تساوی در مصرف، اساس عدالت در همه مکتبهای عدالتخواه جهان.
ツAlirezaツ
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان