بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چه نیازی است به علی؟ | صفحه ۱۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چه نیازی است به علی؟

بریده‌هایی از کتاب چه نیازی است به علی؟

۴٫۶
(۹۴)
نهج‌البلاغه به اقرار اغلب دانشمندان و نویسندگان و ادبای حتی معاصر غیر شیعی عرب زیباترین متن عرب است؛ سخنانی که از نظر ادبی در اوج زیبایی و از نظر فکر در عمق بسیار و از نظر اخلاق سرمشق ونمونه است؛ در آن عباراتی هست که هر خواننده‌ای اقرار می‌کند که در بشریت نظایر این عبارات وجود ندارد ـ این، عبارات و سخنان علی است. اما من معتقدم که از همه سخنانی که علی در مدت عمرش گفته است، جمله‌ای از همه رساتر، بلیغ‌تر، زیباتر، اثربخش‌تر و آموزنده‌تر وجود دارد و آن ۲۵ سال سکوت علی است،
شکوفه ▪︎
جامعه اسلامی به یک آتش فکری انقلابی احتیاج دارد، به مکتب؛ و جامعه اسلامی در برابر استعمار به وحدت احتیاج دارد؛ و توده‌های مسلمان در نظام تبعیض، به عدالت. این است که به علی احتیاج دارد.
شکوفه ▪︎
علی، میثم خرمافروش را، که خرماهای خوب را از بد سوا کرده و به دو قیمت مختلف می‌فروخت می‌بیند و برآشفته به او می‌گوید «چرا بندگان خدا را تقسیم می‌کنی؟ » و با دست‌هایش خرماهای بد و خوب را مخلوط می‌کند و می‌گوید که «همه را با یک قیمت میانگین بفروش» یعنی تساوی در مصرف، اساس عدالت در همه مکتب‌های عدالت‌خواه جهان.
شکوفه ▪︎
به قول جرج جرداق، تنها و تنها علی است که هم در دوره‌ای که یک فرد در گروه پیغمبر بود و برای مکتب مبارزه می‌کرد انقلابی بود و هم در بیست‌وپنج سال سکوتش که قدرت به دستش نبود انقلابی ماند و هم در پنج سال حکومتش که همه قدرت‌ها در دستش بود. و علی تنها انسانی است که برای اولین‌بار به حکومت رسیده و علیه حکومتی که خودش زمام آن را به دست گرفته است، به خاطر عدالت، شورش می‌کند. هنوز درست روی کار نیامده و هنوز بر خود مدینه مسلط نیست که معاویه را (کسی را که عمر نمی‌تواند بردارد و به او باج می‌دهد و می‌گوید لقمه شام برای حلقوم فرزندان ابوسفیان باشد) بر می‌دارد و عزلش را می‌نویسد.
شکوفه ▪︎
طلحه و زبیر وقتی که می‌بینند در خلافت علی حتی نمی‌توانند به استانداری دو شهر امید داشته باشند، به نزد عایشه می‌روند که جنگ به پا کنند. قبل از رفتن نزد علی می‌آیند تا برای خارج شدن از شهر از او اجازه بگیرند. علی به آن‌ها می‌گوید که «می‌دانم به کجا و برای چه کار می‌خواهید بروید، اما بروید! » عجیب است. این دو نفر می‌خواهند از قلمرو حکومتش خارج شوند و از مرز بیرون بروند تا قیام مسلحانه علیه او راه بیندازند و بر رویش شمشیر بکشند و بزرگ‌ترین توطئه زمان علی را درست کنند. معذالک علی به آن‌ها می‌گوید «بروید! » چرا؟ برای اینکه این دو نفر انسان هستند و اگر پیش از آنکه جرمی را مرتکب شوند آن‌ها را از رفتن منع کند آزادی آن‌ها را، که حق هر انسان است، سلب کرده است: آزادی سفر و آزادی مسکن. و اگر این آزادی‌ها سلب شود قانونی به وجود می‌آید که همه جباران و ستمگران تاریخ برای پایمال‌کردن آزادی افراد به علی متوسل می‌شوند و به او استناد می‌کنند.
شکوفه ▪︎
علی در اینجا جمله‌ای دارد که طه حسین می‌گوید «در زبان بشر از وقتی که سخن گفتن پدید آمده است، جمله‌ای به این عظمت به وجود نیامده است» و آن جمله این است که می‌گوید: «تو حق را به مرد می‌سنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیت‌ها تشخیص می‌دهی و یا شخصیت‌ها را از روی حقیقت؟ حق برای خودش ملاکی دارد که آن، شخصیت‌ها نیستند؛ پارسایان نیستند و برای تشخیص باید به آن ملاک‌ها برگشت و شخصیت‌ها را با آن سنجید.
شکوفه ▪︎
«اگر علی نمی‌بود و حکومت علی نمی‌بود، رژیم سیاسی و اجتماعی ابوبکر و عمر ـ در مقایسه با رژیم خسروها و قیصرها ـ به عنوان بهترین رژیم‌هایی که در طول تاریخ به وجود آمده شناخته می‌شد. اما اینکه این رژیم‌ها محکوم است، به خاطر این است که رژیم آن‌ها را با رژیم علی و خود آن‌ها را با خود علی می‌سنجیم و بعد به حق محکوم می‌کنیم. »
شکوفه ▪︎
می‌خواهم بگویم که هیچ‌گاه مانند امروز بشریت، و به خصوص روشنفکر گرفتار در جامعه‌های اسلامی، به شناختن انسانی به نام علی نیازمند نبوده است.
شکوفه ▪︎
علی در اینجا جمله‌ای دارد که طه حسین می‌گوید «در زبان بشر از وقتی که سخن گفتن پدید آمده است، جمله‌ای به این عظمت به وجود نیامده است» و آن جمله این است که می‌گوید: «تو حق را به مرد می‌سنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیت‌ها تشخیص می‌دهی و یا شخصیت‌ها را از روی حقیقت؟
Sajadifar Fereshteh
یکی از سربازان علی به عنوان اعتراض به او می‌گوید که «اگر تو نصیحت کردی و آن‌ها را به صلح دعوت نمودی و زیر بار نرفتند، چکار می‌کنی؟ » علی پاسخ می‌دهد که «با آن‌ها می‌جنگم. » سرباز با تعجب می‌پرسد که «حتی با ام‌المؤمنین و طلحه و زبیر می‌جنگی؟ مگر ممکن است که این‌ها بر باطل باشند؟ » علی در اینجا جمله‌ای دارد که طه حسین می‌گوید «در زبان بشر از وقتی که سخن گفتن پدید آمده است، جمله‌ای به این عظمت به وجود نیامده است» و آن جمله این است که می‌گوید: «تو حق را به مرد می‌سنجی، یا مرد را به حق؟ » حقیقت را از روی شخصیت‌ها تشخیص می‌دهی و یا شخصیت‌ها را از روی حقیقت؟ حق برای خودش ملاکی دارد که آن، شخصیت‌ها نیستند؛ پارسایان نیستند و برای تشخیص باید به آن ملاک‌ها برگشت و شخصیت‌ها را با آن سنجید.
بی دل
درد علی دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌شب‌های خاموش به دل نخلستان‌های اطراف مدینه کشانده... و به ناله درآورده است. ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می‌کند. اما این درد علی نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است، تنهایی است، که ما آن را نمی‌شناسیم! باید این درد را بشناسیم، نه آن درد را، که علی درد شمشیر را احساس نمی‌کند، و... ما درد علی را احساس نمی‌کنیم.
Tamim Nazari
یک روح تنها در دنیایی که با آن بیگانه است، در جامعه‌ای که دایما در آن زندگی می‌کند اما نتوانسته خودش را در سطح آن جامعه و سطح اسلام قبایلی یارانش پایین بیاورد و نتوانسته خودش را با آن بند و بست‌ها و با آن کشش‌ها و با آن خودخواهی‌ها و با آن سطح درکی که یاران پیغمبر از اسلام داشته‌اند منطبق کند، تنها مانده است... و می‌نالد. علی همان‌طور که فلسفه‌ها می‌گویند می‌نالد، به خاطر اینکه انسان است و به خاطر اینکه تنهاست.
Tamim Nazari
این گریه از چیست؟ افسوس که گریه او یک معما برای همه است، زیرا حتی شیعیان او نمی‌دانند علی چرا می‌گرید. از اینکه خلافتش غصب شده؟ از اینکه فدک از دست رفته؟ از اینکه فلانی روی کار آمده؟ از اینکه او از مقامش...؟ از اینکه...؟ از...؟ واقعا که چندش‌آور است!
Tamim Nazari
به قول یکی از نویسندگان: «روزها شیر نمی‌نالد. » در برابر نگاه روباهان، در برابر نگاه گرگ‌ها و در برابر نگاه جانوران، شیر نمی‌نالد. سکوت و وقار و عظمت خویش را بر سر شکنجه‌آمیزترین دردها حفظ می‌کند. اما تنها در شب‌هاست که شیر می‌گرید. نیمه‌شب به طرف نخلستان می‌رود. آنجا هیچ کس نیست؛ مردم راحت آرمیده‌اند. هیچ دردی آن‌ها را در شب بیدار نگاه نداشته است. و این مرد تنها، که روی این زمین خودش را تنها می‌یابد، با این زمین و این آسمان بیگانه است و فقط رسالت و وظیفه‌اش او را با این جامعه و این شهر پیوند داده، پیوند روزمره و همه روزه. ولی وقتی که به خودش بر می‌گردد، می‌بیند که تنهاست
Tamim Nazari
رنج بزرگ یک انسان این است که عظمت او و شخصیت او در قالب فکرهای کوتاه و در برابر نگاه‌های پست و پلید، و احساس او در روح‌های بسیار آلوده و اندک و تنگ قرار گیرد
Tamim Nazari
آن همه یاران، آن همه همرزمان، آن همه نشست و برخاست با اصحاب پیغمبر، هیچ‌کدام برای علی تفاهمی به وجود نیاورده است. در سطح هیچ‌کدام از آن‌ها نیست. می‌خواهد دردش را بگوید، حرفش را بزند؛ گوشی نیست، دلی نیست، تجانسی نیست.
Tamim Nazari
و می‌بینیم علی ـ به همان میزانی که می‌شناسیم ـ همان علی که می‌نالد و دایما فریاد می‌زند و سکوتش دردآور است، سخنش دردآور است، و همان علی که عمری شمشیر زده، جنگها کرده، فداکاری‌ها نموده و جامعه‌ای را با قدرت و جهادش پی‌ریخته و به وجود آورده است، در هنگامی که این نهضت پیروز شده، او در میان جمع یارانش تنهاست. و بعد می‌بینیم که نیمه‌شب‌های خاموش مدینه را ترک می‌کند و سر در حلقوم چاه می‌نالد.
Tamim Nazari
می‌شود. یکی از عواملی که انسان را در جامعه‌اش تنها می‌گذارد، بیگانه بودن اوست با آنچه که مردم همه می‌شناسند. تشنه ماندن اوست در کنار جویبارهایی که مردم از آن می‌آشامند و لذت می‌برند. گرسنه ماندن اوست بر سر سفره‌ای که همه خوب می‌خورند و سیر می‌شوند
Tamim Nazari
در همه فلسفه‌ها و مکتب‌ها انسان موجودی است تنها و از تنهایی رنج می‌برد و به میزانی که انسان‌تر می‌شود و تکامل پیدا می‌کند، از اشتراک در عواطف و احساسات و ابتذال روزمره‌ای که بر جمع و بر عام حکومت می‌کند فاصله می‌گیرد و مجهول‌تر می‌شود.
Tamim Nazari
اشخاصی که عمیق‌ترند، اشخاصی که دارای روح برجسته‌تر و ممتازتر هستند، از آنچه که توده مردم هوس روزمره‌شان است و لذت عمومی‌شان، بیشتر رنج می‌برند. و یا می‌بینیم کسانی را که به میزانی که روح در آن‌ها اوج می‌گیرد و اندیشه متعالی پیدا می‌کنند، از جامعه و زمان فاصله می‌گیرند و در زمان تنها می‌مانند.
Tamim Nazari

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۳۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان