بریدههایی از کتاب ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر
۳٫۳
(۸)
آدمی مجاز نیست از زندگی سیر شود. تا پایان عمرش باید از شادی جیغ بکشد و بپرد هوا، حتی وقتی جیغِ ناشی از شادی در حقیقت زوزه باشد و پریدن پرشی از روی ذغالسنگ گداخته.
کاربر ۱۲۶۰۰۹۱
با خستگی بسیار بسیار زیاد به ما نگاه میکند؛ همراه لبخندی که از آنچنان مسافت دوری سمت ما میوزد که نمیتوانیم بفهمیم موقع راه افتادن خنده بوده یا گریه.
ali73
با تمام این آدمها چنان احساس همبستگی عمیقی میکنم که میتوانم فوراً ترک و فراموششان کنم...
ali73
امر حیرتآور در مورد مقلدان این است که پس از مدت کوتاهی همه به او به چشم نسخهٔ اصلی نگاه میکنند
ali73
از آنجا که ما به هر حال میمیریم، بهتر است، حتی موظفیم، با خونسردی فکر کنیم.
ali73
آدمی مجاز نیست از زندگی سیر شود. تا پایان عمرش باید از شادی جیغ بکشد و بپرد هوا، حتی وقتی جیغِ ناشی از شادی در حقیقت زوزه باشد و پریدن پرشی از روی ذغالسنگ گداخته.
ali73
زرد = خائن؛ اعتصابشکن و الخ
کاربر ۹۶۴۰۸۵
حس میکرد مثل گوشتی که با حرارت کم پخته میشود دارد آرامآرام از پا میافتد. چارهای به ذهنش نمیرسید. در آتش اشتیاق بیرون آمدن از آن دیگ و رفتن به نوک شمال میسوخت، میگشت بهدنبال موزههای قدیمی تا در سالنهای خنکشان به تماشای چیزهایی بنشیند که دیگران جا گذاشته بودند، چیزهایی در نور صبحگاهی با پنجرههای باز.
کاربر ۹۶۴۰۸۵
«... جهان اهمیت چندانی نخواهد داد و به یاد نخواهد سپرد که ما در اینجا چه میگوییم...»
کاربر ۹۶۴۰۸۵
امروز خیلی حرف از حیواناتیست که نسلشان در حال انقراض است. این هم مُدیست مال آنجایی که من اهلش هستم. من از مُدها متنفرم، اما همانطور که همین الآن متوجه شدید با هر مُدی همراه میشوم.
faezehaa
سالهاست که چنین گفتگوهایی بین این دو ردوبدل میشود. البته اغلب اوقات هر دو موفق میشوند اهمیتی برای زندگی هم قایل نشوند.
faezehaa
مردد بودن یک کار دشوار بدنیست.
faezehaa
تنها کاری که میشود کرد این است که برای همه آرزو کرد اینقدر جاهل باشند که به نظر خودشان قابل تحمل شوند.
faezehaa
آدمی مجاز نیست از زندگی سیر شود. تا پایان عمرش باید از شادی جیغ بکشد و بپرد هوا، حتی وقتی جیغِ ناشی از شادی در حقیقت زوزه باشد و پریدن پرشی از روی ذغالسنگ گداخته.
faezehaa
آدمی مجاز نیست از زندگی سیر شود. تا پایان عمرش باید از شادی جیغ بکشد و بپرد هوا، حتی وقتی جیغِ ناشی از شادی در حقیقت زوزه باشد و پریدن پرشی از روی ذغالسنگ گداخته.
faezehaa
عادت کرده بود با ب که منتظر بود رمان او را به قتل برساند، در تمام مواردی که مینوشت مخالفت کند، به این امید که با این کار ب را متلاطم و حواسش را از افکار تیره و تار منحرف کند.
نورا
خودتازیانهزنی یک عادتِ بدِ فرقههای ناباب است. سعی کن با خودت خوش باشی و از خودت راضی. با این کار خدمت بیشتری به جهان شده است.
نورا
آدمی مجاز نیست از زندگی سیر شود. تا پایان عمرش باید از شادی جیغ بکشد و بپرد هوا، حتی وقتی جیغِ ناشی از شادی در حقیقت زوزه باشد و پریدن پرشی از روی ذغالسنگ گداخته.
lily
حجم
۱۷۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۷۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
۴۹,۰۰۰۳۰%
تومان