بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باشگاه قتل پنجشنبه | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب باشگاه قتل پنجشنبه اثر ریچارد آزمن

بریده‌هایی از کتاب باشگاه قتل پنجشنبه

نویسنده:ریچارد آزمن
امتیاز:
۳.۳از ۸۳ رأی
۳٫۳
(۸۳)
آدم همیشه می‌داند اولین بار کِی است، نه؟ ولی نمی‌داند آخرین بار کِی است.
zohreh
امروز صبح به ابراهیم نیاز است. او فقط به عشق همین چیزها زنده است.
zohreh
بعد از یک سنی دیگر تقریباً می‌توانید هر کاری را که دوست دارید انجام دهید. هیچ‌کس شما را دعوا نمی‌کند، البته به جز دکترها و بچه‌های‌تان.
zohreh
هر از گاهی شب‌ها از ترس بیدار می‌شوید. از بین آن همه چیز که می‌شود از دست داد، آخر آدم باید عقلش را از دست بدهد؟ بگذارید پا یا ریه را از شما بگیرند، بگذارید همه چیزتان را بگیرند قبل از این‌که عقل‌تان را بگیرند. قبل از این‌که بشوید «رزماری بیچاره» یا «فرانک بیچاره»، از عقلی که برای‌تان مانده استفاده کنید و غروبش را بپذیرید. قبل از آن‌که دیگر سفر و بازی و باشگاه‌های قتلی در کار نباشد. قبل از آن‌که دیگر نباشید.
کاربر ۱۴۸۳۸۵۲

حجم

۳۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

حجم

۳۴۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۸ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد