بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باغی در برهوت خیال | طاقچه
تصویر جلد کتاب باغی در برهوت خیال

بریده‌هایی از کتاب باغی در برهوت خیال

نویسنده:گودرز شکری
انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۵ رأی
۵٫۰
(۵)
مکتب و مدرسه چیزی یادم نداد. چلّه نشستم با خودم خلوت کردم. اول بخودم پرداختم بعد به مردم دنیا. گفتم تا خودمو نشناسم چطور دیگری و دیگران رو می‌شناسم؟ بی هیچ ملاحظه و در رو ماندنی از خود، با بیرحمی تمام خودمو به محکمه قاضی وجدان بردم و محاکمه کردم.
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
هر کس گفته خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو پُرِ دهنش گُه خورده. شاید همه جماعت دزد بودن، آدم‌کش و مال مردم خور یا موذی و پدر سوخته بودن؛ منم بشم که رسوائی بار نیارم؟
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
هر کس گفته خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو پُرِ دهنش گُه خورده. شاید همه جماعت دزد بودن، آدم‌کش و مال مردم خور یا موذی و پدر سوخته بودن؛ منم بشم که رسوائی بار نیارم؟
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار

حجم

۴۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

حجم

۴۲۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد