بریدههایی از کتاب فاتح قدس
۴٫۸
(۶)
در بدنه و مکانیک و تئوری و عملی تجربه داشت. در برق صاحبنظر بود، در بالستیک و پرواز صاحبنظر بود. در اطلاعات بینظیر بود. خلاصه ما کم میآوردیم.
هدی✌
یکی از شهدا در دفتر یادداشت شخصی خود آمار حضور و غیاب حاج حسن را ثبت کرده بود، چند روز در یک سال حاج حسن در محل کارش شبانهروزی مانده باشد، شبها مانده باشه، خوبه؟ نصف بیشتر سال را حاج حسن برای این پروژه شبها در پادگان مانده بود و وقتی که ما میدیدیم اصلاً تو هر بحث حاج حسن کم میآوردیم، حتی در بحث اعتقادات کم میآوردیم. تو شبکاری کم میآوردیم.
هدی✌
در سرما، دمای ۲۰ درجه زیر صفر ما سر و صورت و لباس و گرمکن دوبله و سوبله میپوشیدیم که باز دستامون و صورتمون یخ میزد، حاج حسن بعضی جاها میدیدیم که با پیراهن حرکت میکند.
هدی✌
نزدیک ۱۷ کیلومتر با یک آهنگ میدوید و سرعتش کم و زیاد نمیشد.
هدی✌
در جلساتی که حضرت آقا با فرماندهان سپاه بود اشاره میکند که "بروید از حاج حسن یاد بگیرید، حاج حسن هر قولی به من داده عمل کرده."
هدی✌
او یک مؤمنی بود که فقط برای خدا زحمت میکشید، اعتماد و ایمان راسخی به پروردگارش داشت. دوم اینکه مطیع محض و تمام عیار، نه با شعار و نه با حرف، برای ولی امر مسلمین بود. عشقش همیشه در جلسات این بود که ما اگر کاری بکنیم فرزند امیرالمومنین (ع) لبخند بر چهرهاش دیده شود بالاترین افتخار است
هدی✌
حاج حسن میگفت که شما یک دفتر دست بگیرید و تمام فعالیتهای اینارو دونهدونه برای ما یادداشت کن که اینها در چه زمانبندی، چه کاری را روی موشک انجام میدادند. بعد این موشک ظرف کمتر از ۶ سال طوری شد که ما وقتی میرفتیم با کرهایها که سازنده این سیستمها بودند، و پدر سیستم بودند روبرو در یک جلسه مینشستیم کم میآوردند.
هدی✌
وقتی رفتیم برای آموزش موشکها، این مستشارهای خارجی که با سیستم و موشک کار میکردند اجازه نمیدادند کنار موشک برویم و حتی اجازه نمیدادند به موشک دست بزنیم، از درز سولهها، سوراخ قفلها و جوشکاری سولهها نگاه میکردیم که این موشک ۱۰-۱۲ متری را اینها چکارش میکنند. کدوم کابلو به کجاش میبندند، در چه زمانبندی، چه عملیاتی روی موشک انجام میدهند.
هدی✌
حسن مقدم وقتی که وارد میشود و توپخانه سپاه را راه میاندازد، نه دانشگاهی دیده بود، نه آموزشگاهی، بهش گفته بودند، عملیات فتحالمبین کل پادگان دوکوهه پُر تانک و توپ و مهمّات بود، با سلاحهایی که از عراقیها گرفتیم، ایشان اومد توپخانه سپاه که قویترین عملیات توپخانه سپاه در والفجر ۸ بود نزدیک دو و نیم میلیون گلوله به سمت عراق شلیک کرد و جهنمی برای عراقیها درست کرد در عملیات والفجر ۸.
هدی✌
. با وجود آنکه دستیابی به موشک و ساختن آن نیازمند یک تکنولوژی بالا بود و کمتر کسی باور میکرد، حسن مقدم با توکل به خدا کار را شروع کرد از سوریه و لیبی و کره شمالی هم کمک گرفتیم، ولی به دلیل سیاستهای آنها و ترس و نگرانی که از دو قدرت مسلّط جهانی یعنی شوروی و آمریکا داشتند نتوانستند کمک چندان مهمی به ما بدهند و لذا با کمک حسنها برای اولین بار پس از صد سال از عمر ساخت موشک در جهان، جمهوری اسلامی ایران هم به یک کشور موشکی تبدیل شد.
هدی✌
در امورات خیر پیشقدم و پیشگام بود.
هدی✌
نسبت به مقام معظم رهبری عشق و علاقه قلبی داشت.
هدی✌
حاج حسن تهرانی مقدم روحیهای داشت که افرادی را که دور خودش جمع میکرد انسانهای مصمم و با اراده و امیدوار به کار بودند. انسانهای دل مُرده و مشکوک به موفقیت کنار او نبودند و این تعمیم میداد،
هدی✌
میگفت ما تجربه کردیم و خدا را در همه کارها دیدیم. ما خدا را و نصرت خدا را در هر گام و هر روز دیدیم و حس کردیم و مطمئن هستیم بعد از این هم خدا با ماست.
هدی✌
اهداف بلند را هدف قرار بدهید تا به آن برسید اگر اهداف کوچک را هدف قرار دهید به این کوچک معلوم نیست برسید و موفق شوید.
هدی✌
همیشه هم توصیه میکرد میگفت نگاه را به آخر بیندازید و عمق کار را ببینید.
هدی✌
فرماندهای بود که در مشکلات و در سربالاییها جلو همه راه میرفت و مراقب بود که دیگران همه عقب نیفتند. آنها را هم میکشید بالا و میبرد تا قلّه
هدی✌
اگر کسی با او کوه میرفت نمنم تا سر قله با خود میکشاند و گاهی طرف فکر میکرد آمادگی و توان ندارد و نمیتواند این مسیر را برود او میگفت قدم را کوتاه بردار و آرام آرام بیا و با او صحبت میکرد. وسط راه شعار میداد و صلوات میفرستاد. یک دفعه طرف میفهمید یک مسیر خیلی طولانی را طی کرده است و متوجه نشده چطور شد که این همه راه را آمده است.
هدی✌
به تمام معنا سختکوش، پُرتلاش و خستگیناپذیر بود.
هدی✌
اگر تذکری داشت بعد از گرم گرفتن میگفت، اگر این کار را هم بکنی خوب است.
هدی✌
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰۵۰%
تومان