بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تربیت دینی کودک | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب تربیت دینی کودک

بریده‌هایی از کتاب تربیت دینی کودک

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۳.۸از ۴۹ رأی
۳٫۸
(۴۹)
برای اینکه فرد به توحید برسد: ۱. باید از رازقیت غیرخدا خارج بشود؛ ۲. کار را از دست خودش ببیند؛ ۳. قوهٔ خودش را هم از خدا بداند. با طیّ ای
کاربر ۴۰۷۴۰۵۳
منظور از «الْکَاظِمینَ الْغَیظَ» کسانی هستند که خشم خود را فرو دهند، به‌طوری که خشم دیگر ظهور نکند، نه اینکه در جایی باشد و در حین اینکه مربی سخن می‌گوید، یک‌دفعه خود را نشان دهد و همراه الفاظ خارج شود. منظور از «العَافینَ عنِ النَّاسِ» هم این است که مربی عفو داشته باشد تا در حین صحبت، خطاها را فراموش کند و آزاد از همهٔ رنج‌ها و زخم‌زبان‌هایی که به او رسیده و بی‌حرمتی‌هایی که به او شده است، بتواند با اثرگذاری صحبت کند.
نوری
این اِشکال ذهن ماست که تا موضوعی را جدا نکنیم، نمی‌توانیم مطالعه کنیم و وقتی جدا کردیم، دیگر آن چیزی نیست که می‌خواستیم. به تعبیر فقهی، «مَا وَقَعَ لَم یُقصَد وَ مَا قُصِدَ لَم یَقَع» (آنچه واقع شد، مقصود نبود و آنچه قصد شد، واقع نشد.)
حسين
در تربیت هم اگر از ابتدا روی اوضاع محیطی و نه زیربنایی، تکیه شود، کار تربیت طفل به بن‌بست کشیده می‌شود و آن صفت اخلاقی که با آن مبارزه می‌شد، جایش را به صفت مذموم دیگری می‌دهد؛ یعنی به‌جای اینکه طفل از مشکل خودش رها شود، مشکل جدیدی برایش ایجاد می‌شود.
حسين
اگر بخواهند بچهٔ نهنگ را در استخر رشد دهند، تلف می‌شود؛ چون نهنگ موجودی است که آب وسیع برای رشد می‌خواهد. انسان هم برای تغییر، نظرگاه وسیع و جهان‌بینی واقعی لازم دارد. حیات دنیا برای جولان فکری و رشد انسان کافی نیست.
حسين
گر این تمدن بخواهد در عالَم پایه‌گذاری شود، آغازگر آن برنامه‌ریزیِ برنامه‌های تربیتی برای بچه‌هاست. ابعاد این برنامه‌های تربیتی باید این‌گونه باشد: یک بُعد آن علم و بُعد دیگرِ آن عقل باشد و بُعد سومِ آن قدرت و بُعد دیگر کنترل و احساس مسئولیت باشد.
زنگانه
انسان وقتی می‌گوید «من»، این طبیعت اوست؛ اما اگر «من» برداشته شود، فطرت نمودار می‌شود.
زینب سادات
ابعاد این برنامه‌های تربیتی باید این‌گونه باشد: یک بُعد آن علم و بُعد دیگرِ آن عقل باشد و بُعد سومِ آن قدرت و بُعد دیگر کنترل و احساس مسئولیت باشد.
مامانِ لیلی و مهتاب و ارغوان
شجاعتی که نتیجهٔ احساس ارتباط با خداوند و قدرت نامحدود او باشد، باعث می‌شود هرچه مشکلات انسان فراوان‌تر شود، بیشتر آرامش پیدا کند.
نوری
شجاعتی که نتیجهٔ احساس ارتباط با خداوند و قدرت نامحدود او باشد، باعث می‌شود هرچه مشکلات انسان فراوان‌تر شود، بیشتر آرامش پیدا کند
نوری
شاگرد یا هرکس دیگری اگر هنوز حیاتی داشته باشد، وقتی نشانی از خدا به زبان آورده شود، گمشدهٔ خودش را می‌شناسد و بال می‌گیرد و پرواز می‌کند
کاربر ۳۲۱۹۳۹۲
فرهنگ می‌گوید دست و لباس خاکی زشت است؛ ولی پشت میز نشستن قشنگ است و ما دقیقاً از همین جا ضربه می‌خوریم. ما باید به فرهنگی برگردیم که بگوید تاول دست و خاک‌آلودگی لباس و صورت ناشی از کار، زیباست.
Mousavi.morteza
بچه از والدین، شیرینی، هدیه، کمک و اسباب‌بازی می‌خواهد. آن‌ها باید بین خواسته‌های او و جایزه رابطه برقرار کنند و برای این کار، رابطه را کار و عمل او قرار دهند. با این روش، از طفولیت بنیاد فرزند محکم می‌شود و احساس می‌کند برای کارش از والدین پول می‌گیرد؛ نه با ایستادن جلوی آن‌ها و به‌زور پول‌گرفتن یا با خضوع و تملق. اگر فرزند بین تملق و پول‌گرفتن رابطه ببیند، بار دیگر، تملق بیشتر می‌گوید تا پول بیشتر به‌دست آورد.
Mousavi.morteza
کودک چون پدر را رازق می‌داند، خشیت و حرمت و جدّی‌گرفتن پدر در این سن، خشیّت و حرمت و جدّی‌گرفتن خداست. پدر به امر خدا محترم می‌شود؛ پس سلب احترام از او هم سلب حرمت از خداست. شخصیت و ارزش و اعتبار پدر در ذهن طفل باید به‌نحوی پایه‌ریزی شود که برای طفل با اطاعت‌کردن از او روان و سهل باشد.
Mousavi.morteza
چه‌کسی بهتر از خداوند بنده‌هایش را می‌شناسد؟ می‌گوید اگر خدای تعالی رزق را در زمین بسط دهد، جنبهٔ نفسانی انسان، با قرارگرفتن در وسعت، طاغی می‌شود. داروی جنبهٔ نفسانی، حنظل و تلخی و کمبود است تا باعث شود انسان به فکر بیفتد و از جنبهٔ نفسانی خود بکاهد. با کم‌رنگ‌شدن جنبهٔ نفسانی، عقل و قلب، هوای آزاد استشمام می‌کنند و جان می‌گیرند و حواس فرد جمع می‌شود. انسان وقتی در رفاه است، به‌هیچ‌وجه یاد فقرا و بدهکاران نیست، ولی بعد از یک مصیبت، رنج محروم و مظلوم را می‌فهمد. انسان وقتی در امنیت است نمی‌تواند یاد مظلومان و محرومان کند؛ زیرا جنبهٔ نفسانی انسان عقیم است و از هرچیز غیر از خود، غفلت دارد.
Mousavi.morteza
انسان دو جنبهٔ پیشرو و ایستا دارد. جنبهٔ پیشرو، نیروی محرکهٔ او برای تکامل و ترقی است. جنبهٔ ایستایِ انسان، جنبه‌ای است که به هرجا برسد، می‌خواهد آن را منزل خود قرار دهد و همان را انجام دهد و بر آن تعصب ورزد. دربارهٔ جنبهٔ دوم، ایجاب می‌کند غیر از اندرز و نصیحت پای مسائل دیگر هم به‌میان آید. جنبهٔ ایستای انسان حتی با اندرز هم تغییر نمی‌کند، پس اول باید یک قسمت از عواقب ایستادن را به او بچشانند تا تصدیق کند که ایستادن نابجاست؛ ولی برای جنبهٔ پیشرو که همان جنبهٔ آگاه و فطری و مایل به حرکت انسان است، اندرز و توضیح و آگاه‌کردن کافی است.
Mousavi.morteza
در اسلام، اقامهٔ حدود، برای بزرگ جلوه‌دادن محارم الهی در نظر مسلمان است. این به انسان و مکانیزم درون او مربوط می‌شود. نوع انسان به‌گونه‌ای است که اگر برای ارتکاب محارم تنبیه شود، محارم در نظرش بزرگ می‌شود. آن‌هایی که اقامهٔ حدود را خشن و غیرمنطقی یا نقض‌کنندهٔ خدمت می‌دانند و می‌گویند تنبیه مربوط به یک عصر خاص و اوضاع خاصی بوده و حالا آن شروط منقضی شده است، این‌ها شک و تردیدشان در اجرای حدود به این برمی‌گردد که ابعاد انسان را نشناخته‌اند و نمی‌دانند با چه موجودی طرف‌اند
Mousavi.morteza
در تربیت، باید از فرزند یا شاگرد فاصله گرفت تا شکوفا شود. نصیحت، موعظه، قصه، قهر، آشتی و...، همه‌شان، فاصله‌گرفتن‌های لازم از کودک است. الزام، فشار، حیا، خجالت‌دادن و...، کار را مصنوعی می‌کند و با پیدایش کوچک‌ترین راه فرار، دوباره سر جای اولش برمی‌گردد. انسان باید با پای خودش برود، نه اینکه او را ببرند
Mousavi.morteza
باید برای کودک روشن شود که دنیا معبر است و از آن خارج خواهد شد. وقتی می‌خواهید ببینید که فرد تحت تربیت، خود را مسافر می‌داند یا خیر، از نیت او سؤال کنید. از او سؤال کنید برای چه درس می‌خواند؟ اگر جواب او به چیزی برگردد که باعث تمکّن دنیایی است، مثلاً بگوید برای خوش‌حالی پدر و مادر درس می‌خوانم، فعل و عملش دنیایی است. اساس برنامه‌ریزی در تربیت دینی این است که انسان تحت تربیت، این حیات را سفر بداند. اگر این‌طور شد و با این نیت به دانشگاه و یا هر جای دیگر رفت، سالم برمی‌گردد و می‌داند باید چه‌کار بکند و تدّبر لازم را دارد.
Mousavi.morteza
انسان وقتی منهای خدا با مسائل برخورد کند، بر محور دیگری می‌چرخد. چرخش بدون محور امکان‌پذیر نیست و انسان به‌طور کلی نمی‌تواند ولایت، محبت، محور و قطب را از زندگی‌اش حذف کند. می‌تواند محور را عوض کند؛ اما نمی‌تواند آن را کنار بگذارد! با محور است که انسان به زندگی خود رونق و شکل می‌دهد و کثرت خود را رنگ وحدت می‌بخشد و در آن انتخابی که دارد، جامعیّت پیدا می‌کند؛ به‌عبارت دیگر انسان با قطب و محوری که از خدا یا هوی، برای خودش فرض می‌کند، به خودش محوریت می‌بخشد و سایر آرزوهای او از این محور، انشعاب پیدا می‌کند.
Mousavi.morteza

حجم

۱۷۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۱ صفحه

حجم

۱۷۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۹۱ صفحه

قیمت:
۴۲,۹۷۵
۲۱,۴۸۷
۵۰%
تومان