بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ملداش | طاقچه
تصویر جلد کتاب ملداش

بریده‌هایی از کتاب ملداش

انتشارات:نشر معارف
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۹ رأی
۴٫۳
(۱۹)
شیربان گفت: «مگه وام می‌خواستم؟ گفتم بیاین یه قبض گواهی بهم بدین، من زمین رو آزاد کنم، اون‌وقت خرد خرد پول رو میارم می‌دم، قبول نکردین. امام‌جمعه قبول نکرد. گفت: پول رو باید نقد بدی. الآن زمین هم داره از دستم درمی‌ره. چطور شماها مهلت نمی‌دین، ماها باید مهلت بدیم؟» روحانی جوان گفت: «برادر! روال کار اینه که اول پول رو تحویل می‌گیرن، بعداً قبض می‌دن.» شیربان گفت: «روال کار من هم همینه... روال دامدار همینه.»
مطالع
ایلچی آن روز در اهمیت ازدواج و راه‌کارهای ازدواجِ آسان صحبت کرد و گریزی هم به آداب و رسومِ دست‌وپاگیری که مانع ازدواج جوانان می‌شوند، زد.
مطالع
شنیده بودم کسی که یه جایی می‌ره و قصدِ دهه می‌کنه، تا قبل از دَه روز نباید بیشتر از یکی - دو ساعت از اون مکان بیرون بره.» نظرها فرق می‌کنه. آقای خامنه‌ای می‌گه اگه کسی از ابتدا برنامه‌ای برای بیرون رفتن از آن مکان نداشته باشه و به طور ناگهانی شرایط برای بیرون رفتن فراهم بشه، می‌تونه در یه مدت‌زمان محدودی از اون‌جا خارج بشه؛ وگرنه، نه... نمی‌شه... شما درست می‌فرمایین.
مطالع
حاج‌غفار گفت: «ملداش، اگه کسی خودکشی کنه، جهنّمیه؟ یعنی دیگه سلام و صلوات براش فایده‌ای نداره؟» اگه از این حیث که منکرِ خالقه و اختیار جانش رو دست خودش می‌دونه یا از سر اعتراض به خدا، خودش رو می‌کشه، خُب اون آدم وضعش معلومه. غفار گفت: «نه... خدا پیغمبر رو قبول داشته، ولی مثلاً یه شکستی خورده، زده خودشو کشته.» ایلچی گفت: «اینا فرق دارن. البته کارش حرومه و گناهش هم خیلی بزرگه. حفظ سلامتی از واجباته؛ حفظِ جون که واجب‌تر.» غفار گفت: «اینا ممکنه که بخشیده بشن؟» ایلچی گفت: «یکی از علما می‌گفت: می‌ترسم اون دنیا امام حسین بیاد از شمر هم شفاعت کنه!»
مطالع

حجم

۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۹۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد